Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
English
Persian
shock troops
گروه تهاجمی
shock troops
گروه حمله
shock troops
یکان ضربت
shock troops
واحد مخصوص حمله غافلگیرانه
Other Matches
to a troops
صف ارایی کردن
troops
افراد قسمتها سربازان
troops
یکانها
troops
عده ها
household troops
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
duty with troops
در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
covering troops
یکانهای پوشش کننده
corps troops
یکانهای سپاه
combat troops
عدههای رزمی
chalk troops
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
army troops
عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
army troops
یکانهای رده ارتش
covering troops
یکانهای پوششی
household troops
دسته محافظین
mountain troops
یکانهای کوهستانی
weapon troops
یکانها ادوات
the troops were scattered
عده متفرق شد
the troops were scattered
سپاهیان متفرق شدند
weapon troops
قسمتهای ادوات
tactical troops
یکانهای تاکتیکی
tactical troops
عدههای تاکتیکی
special troops
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
seasoned troops
ارتش ورزیده و جنگ دیده
special troops
یکانهای مخصوص
to rally scattered troops
جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
ammunition in hands of troops
مهمات موجود در دست یگانها
to recall the troops from Mali
دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
combat support troops
یکانهای پشتیبانی رزمی
combat support troops
عدههای پشتیبانی رزمی
Enemy troops poured into the city.
سربا زان دشمن ریختند داخل شهر
shock
ضربت
shock
حمله غافلگیرانه
shock
ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
shock
صدمه ضربت
shock
تصادم
shock
ضربه تکان
shock
حمله عصبی
shock
تشنج سخت
shock
خرمن
shock
صدمه
shock
هول
shock
تکان
shock
ضربت سخت
shock
هراس ناگهانی
shock
لطمه
shock
تصادم تلاطم
shock
توده
shock
توده کردن
shock
تکان دادن
shock
سراسیمه کردن
shock
دچارهراس سخت شدن
shock
ترساندن
shock
ضربت سخت زدن تکان سخت خوردن
shock
ضربه
shock
شوک
shock
هول وهراس پیدا کردن
shock
تکان سخت خوردن
shock
خرمن کردن
shock absorbers
تکانگیر
shock absorbers
ضربه پذیر
shock absorbers
کمک فنر
shock proof
ضد ضربه
shock point
نقطه ایجاد زلزله
shock inducer
دستگاه ضربه زن
shock absorbers
ضربه گیر
shock action
عمل شوک
shock concrete
بتن ضربهای
shock concrete
بتن ضرب دیده
shock front
جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
shock hazard
خطر تماس
shock head
انبوه گیسو
shock head
دارای موی فراوان
shock headed
انبوه گیسو دارای موی فراوان
shock absorber
تکانگیر
shock absorber
کمک فنر
shock tactics
انجام کاریباسرعتوباخشونت
culture shock
کوبهی فرهنگی
culture shock
ضربهی فرهنگی
to sustain a shock
ضربت خوردن وپایداری کردن
to sustain a shock
تکان خوردن ونیفتادن
shock absorber
ضربه گیر
thermal shock
تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
shock absorber
ضربه پذیر
shock action
غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
shock action
عمل غافلگیری
shell-shock
روان رنجوری جنگ
color shock
ضربه رنگ
electric shock
شوک الکتریکی
electric shock
ضربه برقی
shock waves
موج ضربهای
shock waves
موج ضربت
shock waves
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock wave
موج ضربهای
shock wave
موج ضربه
shock wave
موج ضربت
shock wave
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
condensation shock
چگالش ناگهانی هوای فوق اشباع در حین عبور از حالت شوک
shell-shock
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shock waves
موج ضربه
shock excitation
تحریک ضربهای
shock therapy
درمان با ضربه برقی
future shock
اضطراب دگرگونی
electroconvulsive shock
ضربه برقی تشنج اور
shell shock
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock
روان رنجوری جنگ
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
normal shock wave
موج ضربهای عمود
insulin shock therapy
درمان با ضربه انسولین
detached shock wave
موج ضربهای منفصل
hydraulic shock absorber
ضربه گیر روغنی
hydraulic shock absorber
ضربه گیر هیدرولیکی کمک فنرروغنی
hydraulic shock absorber
کمک فنر هیدرولیکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com