Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (3 milliseconds)
English
Persian
shooting stars
شهاب ثاقب
shooting stars
ستاره ثاقب
shooting stars
تیرشهاب
Other Matches
stars
نجم
stars
انجم
co-stars
همبازیگری کردن
co-stars
نقش مشترک داشتن
co-stars
همبازی
see stars
<idiom>
براثر ضربه به سر ستاره دور سر دیدن
stars
نوعی قایق دونفره
stars
ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
stars
ستاره
stars
نشان ستاره اختر
stars
کوکب
co-stars
همبازیگر
stars
باستاره زینت کردن
falling stars
شخانه
an infinitude of stars
ستارگان بیشمار
an infinitude of stars
تعدادنامحدودی ستاره
circumpolar stars
ستارگان دور قطبی
circumpolar stars
ستارگان پیرا قطبی
stars in one's eyes
<idiom>
برق زدن چشمها از خوشحالی
the stars twinkle
چشمک میزنند
fixed stars
ثوابت
the stars twinkle
ستارگان
stars and bars
نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
variable stars
ستارگان متغیر
falling stars
تیر شهاب
falling stars
حجر سماوی
falling stars
تیرشهاب
circumpolar stars
ستارههای پیراقطبی
falling stars
شهاب
Stars and Stripes
پرچم امریکا
falling stars
ثاقب
shooting
تیر
shooting
تیراندازی
shooting
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
shooting
باتیر زدن
shooting
شکار باتفنگ
shooting
جوانه
shooting
رمایه
shooting
شوت بسوی دروازه
main sequence stars
ستارگان رشته اصلی
tau tauri stars
تو- ثوری ها
tau tauri stars
تو- تاوری ها
wing shooting
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
school shooting
تیراندازی در مدرسه
shooting position
حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
shooting sticks
صندلی جمعشو و متحرک
shooting sticks
صندلی عصایی
shooting stick
صندلی جمعشو و متحرک
shooting stick
صندلی عصایی
trouble shooting
رفع اشکال
trouble shooting
رفع عیب کردن رفع گیر کردن
decoy shooting
شکار به کمک مرغ دام
clout shooting
تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
adobe shooting
خرج گذاری مسدود
shooting gallery
میدان تیراندازی تمرینی
shooting galleries
میدان تیراندازی تمرینی
shooting star
شهاب ثاقب
shooting star
تیرشهاب
shooting star
ستاره ثاقب
execute by shooting
تیرباران کردن
flights shooting
مسابقه مسافت نه هدف
shooting ckock
ساعت مسابقه
instinctive shooting
هدفگیری بدون کمک وسایل دید
trouble shooting
رفع گیر
pass shooting
شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
popinjay shooting
کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
shooting line
خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
shooting iron
اسلحه گرم
horse racing and shooting
سبق رمایه
olympic trench shooting
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
shooting adjustment keys
دکمه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com