English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
signal center مرکز مخابرات
signal center مرکزارتباطات
signal center مرکز پیام
Search result with all words
area signal center مرکز مخابرات منطقه
area signal center مرکزمخابرات منطقهای
Other Matches
center to center method روش اتصال مرکز به مرکزعکس هوایی
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal نشان
signal ارسال پیام به کامپیوتر
signal پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
you must w the signal ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
signal سیگنال علامت دادن
g y signal پیام روشنایی جی ایگرگ
b y signal b y پیام روشنایی ب- ایگرگ
q signal پیام کیو
r y signal پیام روشنایی ار ایگرگ
i signal پیام ای
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal سیگنال
signal پیام
signal علامت
signal نشانه
signal علامت دادن
signal خبردادن
signal با اشاره رساندن
signal با علامت ابلاغ کردن
signal اشکار مشخص
signal اخطار
signal نشان راهنما
signal علایم مخابراتی مخابرات
signal مخابره کردن علامت دادن
signal مخابره کردن
signal هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal علامت نشانه
signal علامت راهنمای خودرو
signal رسته مخابرات
signal flag پرچم مخابراتی
signal electrode الکترد پیام ساز
signal element عنصر علامتی
signal fidelity وفاداری علائم
signal bridge پل مخابرات ناو
signal engineering تکنیک جریان ضعیف
signal bridge پل مخابره ناو
signal distance فاصله علامتی
signal detection علامت یابی
signal corps قسمت مخابرات
signal corps رسته مخابرات
signal communications ارتباط و مخابرات
line signal سیگنال خط
signal caller مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
signal axis محورارتباطات
signal generator علامت زا
signal generator پیام ساز
signal generator سیگنال ژنراتور
signal panel پرده مخابرات
signal regeneration باززایی علائم
signal security تامین مخابراتی
signal security حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
signal services خدمات مخابراتی
signal services قسمتهای مخابراتی
signal strength شدت صوت
signal tracing ردگیری پیام
signal transformation ترادیسی علائم
signal of distress شلیک خطر
signal normalization هنجارسازی علامت
signal man دیدبان
signal generator سیگنال مولد
signal lamp لامپ سیگنال
signal lamp لامپ خبر دهنده
signal letters معرف
signal level سطح علامت
signal level سطح سیگنال
signal light چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
signal man متصدی علائم
signal voltage ولتاژ ورودی
signal axis محور مخابرات
guard signal علامت نگهبان
error signal سیگنال خطا
enabling signal علامت توانا سازی
input signal سیگنال اولیه
intelligence signal پیام خبری
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
disconnect signal علامت انفصال
digital signal سیگنال دیجیتالی
digital signal علامت رقمی
dial signal بوق ازاد برای شماره گیری
input signal سیگنال ورودی
implusing signal سیگنال ضربهای
grid signal سیگنال شبکه
ghost signal تصویر دوگانه
identify signal علامت یا سیگنال مشخصه
fog signal علایم مه
fog signal علامت مه
flashlight signal سیگنال چراغ قوه
flash signal سیگنال فلاش
flash signal علامت فلاش
first signal system دستگاه علامتی اول
main signal سیگنال اصلی
monochrome signal پیام تکرنگ
hooting signal سیگنال اتومبیل
request signal علامت درخواست
communication signal سیگنال مخابراتی
command signal علامت فرمان
return to zero signal علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
clock signal علامت زمان سنجی
chrominance signal بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
chrominance signal پیام رنگ تابی
second signal system دستگاه علامتی دوم
reference signal سیگنال مرجع
railroad signal علامت یا سیگنال راه اهن
morse signal سیگنال مورس
operating signal سیگنال دستگاه
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
picture signal علامت تصویر
danger signal اژیرخطر
danger signal اژیر یا بوق اعلام خطر
cut off signal علامت قطع
picture signal سیگنال تصویر
control signal علامت کنترل
signal area منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
buzzer signal ایمپولز شماره گیری
sound signal علائم صدا
signal gantry علامتزیرپلی
signal ahead چراغراهنماپیشرویشماست
points signal نقاطعلامتدار
light signal علامتنور
advisory signal علامت هشدار
warning signal علامت خطر
warning signal علامت اعلام خطر
visual signal علایم بصری
signal communications ارتباطات مخابراتی
advisory signal علامت یادآوری کننده
buzzer signal علامت یا سیگنال شماره گیری
brightness signal پیام روشنایی
blanking signal پیام خاموشی
busy signal علامت اشغال
audible signal علامت سمعی
visual signal علامت بصری
analog signal علامت قیاسی
alarm signal علامت اژیر خطر
air signal علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
video signal سیگنال ویدئویی
video signal سیگنال یا علامت ویدئو
video signal پیام ویدئو
start signal علامت شروع
telegraph signal علامت تلگرافی
signal voltage ولتاژ دریافتی
signal voltage ولتاژ سیگنال
spurious signal علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
synchronizing signal پیام همزمان ساز
signal boxes توقف گاه متصدی علائم
signal box توقف گاه متصدی علائم
acoustic signal سیگنال صوتی
acoustic signal علامت صوتی
traffic signal علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic signal چراغ راهنمایی
traffic signal نشانه روشن
day distress signal مشعل اعلام خطر در روز
carrier color signal پیام رنگی حامل
color difference signal پیام اختلاف رنگ
color sync signal پیام همزمان ساز رنگ
command destruct signal علامت تخریب موشک با فرمان دور
signal to noise ratio نسبت پیام به همهمه
command destruct signal علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
high level signal سیگنال بزرگ
Signal a car to stop . علامت بده که یک اتوموبیل بایستد
standing signal instructions دستورات ثابت مخابراتی
composite color signal پیام رنگی مرکب
composite television signal پیام مرکب تلویزیونی
criminal inattention to signal بزه بی اعتنائی به نشانها جرم بی توجهی بعلائم
carrier chrominance signal پیام رنگ تابی
carrier color signal پیام رنگ تابی
minus color signal پیام رنگی منفی
signal to nise ratio نسبت سیگنال به نویز
signal operation instruction دستور کار مخابرات
to signal a ship to anchor باعلامت اخطارکردن به کشتی
idle indicating signal علامت ازاد
free line signal سیگنال خط ازاد
signal background plate صفحهپشتعلامت
To give a signal ( sign) . علامت دادن
landing signal officer افسر ارتباط فرود
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
line clear signal سیگنال ازاد
line clear signal علامت ازاد
low level signal سیگنال ضعیف
digital signal processing پردازش دیجیتالی سیگنال
signal quality detector اشکارگر کیفیت سیگنال
transmitter signal element timing زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
received line signal detect کشف سیگنال خط دریافتی
data signal rate selector گزیننده سرعت سیگنال داده ها
Red light is a signal for danger . چراغ قرمز علامت خطر است
high frequency signal generator سیگنال ژنراتور فرکانس بالا
off center خارج از مرکز
off-center <idiom> عجیب وغریب
center میان
center مجمع
center گروه مرکزی
center کیان
center سانتر
center تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com