English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
English Persian
simple strain تغییر طول نسبی ساده
Other Matches
simple اسان
simple mean میانگین ساده
simple آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple ساده دل
simple که استفاده و کار کردن با آن ساده است
simple mean میانگین حسابی
simple خام
simple ناازموده
simple نادان ساده کردن
simple ساده
simple بسیط
simple بی تکلف
simple beam تیره ساده
simple beam تیر ساده
simple interest سود پول بر اساس سال 063 روزه
simple interest سود ساده
simple-minded ساده لوح
simple circuit مدار توان
simple bending خمش ساده
simple average میانگین ساده
simple attack حمله ساده
simple parry دفاع ساده
simple premission اذن محض
simple regression رگرسیون ساده دو متغیره
simple hearted بی تزویر
simple hearted ساده دل
simple schizophrenia اسکیزوفرنی ساده
simple shear برش ساده
simple shear دراین برش تنش عمودی وجودندارد
simple stress تنش ساده
simple structure ساخت ساده
simple support تکیه گاه ساده
simple truss خرپای ساده
fee simple میراث قانونی بلامعارض ملک مطلق
fee simple حق الزحمه متعارف
fee simple حق تملک دائم
simple wing طرح تهاجمی با خط نامتعادل
simple arc لامپ قوسی ساده
simple oscillator نوسانگر ساده
simple distillation تقطیر ساده
simple majority اکثریتنسبی
simple-hearted <adj.> ساده دل
simple motion حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
simple minded ساده لوح
simple minded ساده دل
simple design طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
simple magnet مغناطیس ساده
simple leaves برگهایتازه
simple fraction کسر ساده
simple correlation همبستگی ساده
simple eye چشم ساده
simple compression فشار ساده
simple equation معادله خطی
simple contract قرارداد شفاهی
simple contract عقد منعقد درسند عادی
In simple (plain) English. به انگلیسی ساده
simple periodic current جریان دورهای ساده
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that. موضوع اینقدرها هم ساده نیست
This is treason, pure and simple. خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
The dilemma has no simple answers. این مخمصه راه حل ساده ای ندارد.
simple content debt دین ناشی از قرارداد شفاهی
simple cubic lattice شبکه مکعبی ساده
simple harmonic motion حرکت نوسانی ساده
simple leg ride شگک خراب کردن حریف
simple axis of symmetry محور ساده تقارن
simple harmonic motion حرکت هماهنگ ساده
simple randon sampling نمونه گیری تصادفی ساده
tenant in fee simple متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
simple list text chart جدول نوشتاری با لیست ساده
to be on the strain زیادخسته شدن
to strain after anything در پی چیزی تقلا کردن
strain افزایش طول نسبی
take a strain وارد کردن فشار به طناب
to strain کوشش سخت کردن [برای رسیدن به هدف]
to strain at anything در زیر فشارچیزی تقلاکردن زیاد در چیزی باریک شدن یاوسواس داشتن
to strain out صاف کردن ودراوردن
to be on the strain زیاد مصرف شدن
strain تغییر شکل
strain دگروشی ازدیاد طول ویژه
strain انبساط
strain کش دادن
strain حالت موروثی
strain سوء استفاده کردن از
strain تجاوز کردن از
strain سفت کشیدن
strain کشیدن
strain دگردیسی
strain تغییرشکل
strain تغییر شکل نسبی
strain خسته کردن
strain کوشش زیاد کردن
strain صاف کردن
strain کج کردن پالودن
strain پیچ دادن
strain زیادکشیدن
strain ضرب دیدگی
strain کشش بار
strain کشیدگی
re strain دوباره صاف کردن
strain نژاد
strain صفت موروثی خصوصیت نژادی
strain رگه
strain در رفتگی یاضرب عضو یا استخوان اسیب
strain زور
strain تقلا
strain فشار
strain کوشش درد سخت
strain زور زدن سفت کشیدن
strain اصل زودبکار بردن
strain کرنش
strain کشش
strain harden سخت کردن کرنشی
the strain on a rope فشاریاکششی که بر طنابی وارد اید
strain hadening سخت گردانی سرد
strain curve نمودار تغییر شکل
strain hadening سخت گردانی کرنشی
strain harden سخت گرداندن تغییر بعدی سخت گرداندن کشی
to strain under a load درزحمت بودن بواسطه حمل یک بار
to strain every nerve منتهای کوشش را بعمل اوردن
to strain a liquid صاف کردن یک مایع
torisonal strain فشار پیچشی
torsional strain فشار پیچشی
transannular strain کشیدگی دو سر حلقه
eye strain خستگی چشم
eye strain چشم کوفتگی
front strain کرنش پیچشی
do not strain your nerves . با عصاب خودتان فشار نیا ورید
to strain one's eyes فشارزیادبرچشم خودوارداوردن
to strain one's eyes چشم خود رازیاد خسته کردن
to strain at a gnat ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
strain gauge کشش سنج
shear strain تغییر شکل برشی
strain hardenability قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
soil strain فشار زمین
it is a strain on one's energy خیلی زور میبرد
shearing strain پیچیدگی برشی
angle strain کرنش زاویهای
angle strain کشیدگی زاویهای
bulk strain تغییر شکل نسبی حجمی
cold strain تغییر بعد یافتن در حالت سرد
dielectric strain بار دی الکتریکی
elastic strain تغییر شکل نسبی ارتجاعی
hardening strain تغییر طول سخت گردانی
he talked in another strain لحن اوتغییریافته بود
increase of strain افزایش تغییر طول نسبی
it is a strain on one's energy خیلی زورمصرف میکند
lateral strain تغییر شکل نسبی جانبی
linear strain تغییر شکل نسبی خطی
strain hardenability سخت گردانی سخت
strain hardening سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
strain hardness سختی درجه
strain energy انرژی کرنش
strain energy انرژی تغییر شکل
strain energy انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
strain at failure تغییر شکل درگسیختگی
strain at failure افزایش طول نسبی درگسیختگی
strain energy انرژی کشیدگی
strain hardness سختی کشی
strain hadening سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
strain insulator مقره جداکننده
strain rate میزان تغییر شکل
strain limit حد تناسب میان تنش و انبساط
baeyer strain theory نظریه کرنش- کشیدگی بایر
ring strain theory نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
repetitive strain injury دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
strain age harden سخت کردن کرنشی زمانی
The rope severd under the strain . طناب تحت فشار قطع شد
inductance strain gauge تغییر بعدسنج القائی
strain test apparatus دستگاه ازمون دگروشی
stress strain diagram نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
stress strain relation رابطه تنش- کرنش
strain age hardening سخت گردانی کرنشی زمانی
stress strain curve منحنی تنش به افزایش طول نسبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com