Dictiornary-Farsi | single lane | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (9 milliseconds)

English	Persian
single lane	شاهراه یک طرفه
single lane	شاهراه یک خطه
single lane [file] traffic	ترافیک تک خطی


Other Matches

lane	مسیر که باخط کشی مشخص میشود
lane	نای راه دریایی
lane	گلو
lane	کوچه
lane	کوچه ساختن منشعب کردن
lane	مسیر
by lane	کوچه فرعی
by lane	پس کوچه
lane	یک خط جاده برای یک مسیر
lane	مسیر هر دونده
lane	مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane	راه ورودی
lane	خیابان
lane	کوره راه
lane	راه باریک
lane	راه
lane	خط سیر هوایی
dual lane	راه دو طرفه
lane timekeeper	نگهدارندهزمانخطشناگر
lane rope	طناببینخطشناگر
lane number	شمارهبینخطشناگر
lane line	بیندوخط
feeder lane	گلوگاهاصلی
centre lane	بیندوخط
fire lane	مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
dual lane	راه دو خطه
traffic lane	خط شد امد
lane marker	راهنمای معبر داخل میدان مین
deceleration lane	خط تقلیل سرعت
creep lane	مسیر خزش
traffic lane	مسیر عبور و مرور
storm lane	گذرگاه طوفان
side lane	راهعبورجانبی
overtaking lane	خط پیش افت
overtaking lane	خط پیشدستی
overtaking lane	خط سبقت
ocean lane	راه کشتی رو در اقیانوس
nearside lane	خط یکم یا راه برونی
lefttunrning lane	خط چپ گرد
lane loading	سربار خط عبوری
driving lane	یک خط جاده برای یک مسیر
ice lane	مسیر یخ بندان
helicopter lane	کریدور پرواز هلیکوپتر کریدور ازاد عبور هلیکوپترها
passing lane	فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
traffic lane	یک خط جاده برای یک مسیر
lover's lane <idiom>	جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
slow lane	محلعبورآهسته
deceleration lane	خط واشتاب
acceleration lane	خط شتاب
climbing lane	خط اضافی در سر بالایی
sea lane	مسیر دریایی
sea lane	جاده دریایی
approach lane	مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
approach lane	مسیر تقرب
air lane	خط هوایی
lefttunrning lane	خط چپ گشت
acceleration lane	خط سرعت گیری
free throw lane	مستطیل پرتاب ازاد
single last	دوخت لب به لب
single	قایق یک نفره
single	منفرد
every single day <adv.>	روز به روز
single	عزب
single	تک
single	فرد
single	تنها یک نفری
single	انفرادی
single	یک نفره
single zero	صفرمنفرد
single	مسابقه یکنفره
single	تنها
single	ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
single	انتخاب کردن
single	جدا کردن برگزیدن
single	مجرد
single a	زنای مردزن داریازن شوهر یازن شوهرداربامردبیزن
single	ازدواج نکرده
every single day <adv.>	هر روز
is he still single?	ایا هنوزعزب یا مجرد است
is he still single?	ایا هنوز تک است
single value	ارزش منحصر بفرد
single up	یک لا کردن طنابها
every single day <adv.>	همه روز
single	فقط یک
single	واحد
every single day <adv.>	روزانه
every single day <adv.>	روزبروز
every single day <adv.>	بطور یومیه
every single day <adv.>	بطور روزانه
single	استفاده از اعدادی که در یک کلمه ذخیره میشوند
single	ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
single stepping	پیمودن تک
single track	فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
single track	تک راهه
single throw	یک لنگی
single tax	مالیات انفرادی
single tax	مالیات واحد
single stepping	در یک مرحله انجام دادن یا شدن
single stepping	دقت یگانه پیمودن یگانه
single tax	مالیات بر درامد انفرادی
single step	تک مرحلهای
single stage	یک طبقه
single precision	دقت یگانه
single precision	دقت تک
single precision	دقت واحد
single precision	با دقت معمولی
single phase	تک فازه
single precision	تک دقتی
single pole	چوبدستی تکی اسکی
single pole	تک قطب
single pneumonia	اماس یک شش
single phase	برق یک فاز
single purpose	تک منظوره
single reduction	تقلیل سرعت تکی
single stage	یک طبقهای
single space	تک فاصله تو هم
single space	در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
single sling	باربردار یک بندی
single skinned	یک جداره
single skinned	یک پوسته
single shot	اسلحه تک تیر
single shot	تک گلولهای تک تیر
single shot	گلوله منفرد
single shot	یکبارهای
single perforated	باروت یک سوراخه
single transposition	نوعی تبدیل به رمز که فقط ازیک نوع کلید رمز استفاده میشود
single sign-on	ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
single yarn	نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
single line	ردیف تکی
single line	ردیف مجزا
single line	خط تنها
single line	خط مجزا
to be single-minded <idiom>	مصمم بودن [اصطلاح]
single-digit <adj.>	تک رقمی
single-digit <adj.>	یک رقمی
single way switch	کلید یکراهه
single-use tableware	ظروف یک بار مصرف
single flight	پرواز رفت
with single cream	با کرم یا خامه کم
single unit	یکان منفرد
single unit	یکان مستقل
single user	تک کاربری
single valued	تک ارز
single valued	تک ارزشی
single valued	تک مقدار
single whip	قرقره قلاب تک قرقرهای
single reed	نیتکی
single scull	پارویتکنفره
single seat	صندلییکنفره
single twist	تکدورانی
single cream	خامهپرچرب
single parent	بچهایکهفقطیاپدرویامادرداشتهباشد
single sex	مدرسهباشگاهویاارگانغیرمختلط
single-decker	اتوبوسیکطبقه
a single room	یک اتاق یک نفره
single name paper	سفته دارای یک امضاء
single combat	جنگ تن بتن
single core	هادی تک رشتهای
single file	یک ردیف ستون
single file	به ستون یک حرکت کنید
single file	به ستون یک
single flow	راه یک طرفه
single flow	جاده یک مسیره
single foot	تک روی
single foot	اسب تک رو
single foot	تکاور تک رو بودن
single footer	تک رو
single address	با یک نشانی
single address	با یک آدرس
single handed	تنها
single handed	یکدستی
single address	بایک نشانی
single haneded	یک تنه
single haneded	دست تنها
single file	صف نظامی که یکی یکی پشت سرهم باشند
single envelopment	احاطه یک طرفه
single combat	اثبات حقانیت بوسیله نبرد تن به تن battle of wager
single bond	پیوند ساده
single conductor	سیم تک رشتهای
single bond	پیوند یگانه
single conductor	هادی تک رشتهای
single blessedness	بی زنی یا انفراد
single crystal	تک بلور
single density	با تراکم واحد
single base	تک مادهای
single base	باروت یک حبهای
single barreled	یک لول
single density	چگالی تک
single ended	یکطرفه
single ended	یکسو
single entry	حسابداری فردی
single entry	حسابداری ساده
single action	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
single hearted	امین
single-handed	تنها
single life	انفرادی
single-minded	امین
single-handed	یک دستی
god is single	خدا یکتایا واحد است
single life	تجرد