Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 49 (4 milliseconds)
English	Persian
skeleton crew	حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
Other Matches
skeleton	اسکلت
skeleton	کالبد
skeleton	استخوان بندی ساختمان
skeleton	شالوده
skeleton	طرح طرح ریزی
skeleton	استخوان بندی
skeleton in one's closet <idiom>	رازهای مخفی
skeleton agreement	توافق اولیه
skeleton agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
skeleton key	کلیدی که چندین قفل را بازکند
skeleton key	شاه کلید
skeleton keys	کلیدی که چندین قفل را بازکند
skeleton keys	شاه کلید
exo skeleton	استخوان بندی برونی
crew	خدمه کشتی
crew	جاشویان سرنشینان
crew	خدمه هواپیما
crew	جاشو سرنشین
crew	پرسنل ناو
crew	خدمه جنگ افزار
crew	کارکنان هواپیماوامثال ان
crew	hands:syn
crew	خدمه
crew	تیم پاروزنان و سکاندار
crew	کمک ناخدا
crew	کارکنان کشتی
crew cuts	اصلاح سربطوری که موهاکوتاه شده وشبیه ماهوت پاک کن شود
crew cut	اصلاح سربطوری که موهاکوتاه شده وشبیه ماهوت پاک کن شود
crew neck	یقهناخدایی
crew quarters	بخشخدمه
crew's room	اتاقخدمه
cabin crew	کارکن کابین [هواپیما]
section crew	دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
pit crew	افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
crew member	خدمه هواپیما
combat crew	خدمه رزمی
combat crew	خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
chain crew	متصدیان اندازه گیری
corner crew	متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
furnace crew	کارکنان کوره
ground crew	کارکنان هواپیما
ground crew	متخصصین فنی ومکانیکهای هواپیما
gun's crew	خدمه توپ
crew member	خدمه جنگ افزار
crew served weapon	جنگ افزار اجتماعی
crew served weapon	جنگ افزار خدمه دار
The ship and all its crew were lost .	کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
crew neck sweater	ژاکتیقهناخدایی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com