Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
skin-deep
<idiom>
سطحی
Other Matches
skin deep
فاهری
skin deep
فقط تا روی پوست رویی
skin deep
سطحی
skin
پوست
skin
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
لخت کردن
skin
پوسته
skin
پوسته ریخته گی
skin
پوست پوستی
get under one's skin
<idiom>
آزاردادن
with a whole skin
پی گزند سالم
skin
جلد
next to the skin
روی تن
next to the skin
زیر همه جامه ها
were i in his skin
اگر بجای او بودم
skin
چرم
skin the cat
حالت گربهای
wing skin
پوسته بال
skin friction
مقاومت پوسته
skin eruption
بثورات
skin eruption
دانه
skin game
قمار از روی تقلب
skin eruption
جوش
skin game
تقلب درقمار
skin game
فریبکاری
skin graft
پوست به بدن پیوند زدن پیوندپوست
skin paint
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
skin the cat
اسکن د کت
soft skin
پوسته نرم
smoothing the skin
کاشیکاری
skin with mortar
رومالی کردن با ملات
skin with mortar
اندود کردن با ملات
skin effect
اثر پوست
skin effect
اثر سطحی
onion skin
یکجور کاغذ نازک
goose skin
ترکیدگی پوست ازسرمایابیم
skin and bone
لاغر
lion skin
دلیری بخود بسته
he was a skin and bones
همه پوست واستخوان بود
water skin
مشک
kid skin
شورو
kid skin
پوست بزغاله
oxide skin
قشر نازک اکسید
oxide skin
پوسته اکسید
scarf skin
پوست برونی
skin dive
غوص کردن
skin dive
زیر ابی رفتن
skin churn
خیک
skin and bone
پوست واستخوان
scarf skin
پوشش یاغلاف بیرونی
scarf skin
فوق الجلد
scarf skin
جلدرویی
scarf skin
بشره
kid skin
تیماج
onion skin
پوست پیاز
[از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
skin alive
<idiom>
سرزنش کردن،کتک زدن
skin and bones
<idiom>
خیلی لاغر
corrugated skin
پوسته موجدار
(no) skin off one's nose
<idiom>
دلبستگی به چیزی ،دلواپسی
(by the) skin of one's teeth
<idiom>
فقط وفقط
skin-divers
غواص
calf skin
پوست گوساله
by the skin of one's teeth
<idiom>
بزور
[با زحمت]
کاری را با موفقیت انجام دادن
sheep skin
پوست گوسفند
skin-diving
غواصی
skin diving
غواصی
calf skin
تیماج
skin-diver
غواص
skin diver
غواص
onion skin
پوست پیاز
jump out of one's skin
<idiom>
leather skin
پوستچرمی
banana skin
اشتباهتصادفیو سهوی
skin-tight
چسبیده
skin surface
سطحپوست
warty skin
پوستزگیلدار
by the skin of one's teeth
<idiom>
باسود بسیار اندک
Everyone was thinknig of his own skin.
هر کس به فکر جان خود بود
skin tight
<adj.>
بدن نما
skin-tight
تنگ
He escaped by the skin of his teeth.
بزحمت جانش رانجات داد
galvanic skin response
پاسخ برقی پوست
galvanic skin response
جی اس ار
Oily skin (food).
پوست ( غذای ) چرب
save one's neck/skin
<idiom>
نجات خوداز خطر ومشکل
onion skin architecture
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
magnetic skin effect
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
the sun had parched his skin
افتاب پوست تنش را سوزانده بود
To eat an apple with the skin.
سیب را با پوست خوردن
onion skin language
زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
The skin ages intrinsically and extrinsically.
سن پوست از درون و بیرون رشد می کند.
to go deep in to
فرورفتن در
deep-six
<idiom>
دورانداختن
to go deep in to
تعمق کردن در
It is not deep enough.
باندازه کافی گود نیست
in deep
<idiom>
فرو رفتن ،غرق شدن
the deep
دریا
the deep
لجه
the deep
عمق
deep
<adj.>
بغرنج
deep
<adj.>
دشوار
to d.deep in to
فر رفتن در
deep
<adj.>
پیچیده
deep
نقطه میانی سر پیچ
deep
نزدیک به هدف
deep
گود
deep well
چاه عمیق
deep
ژرف
deep
عمیق
how deep is that well?
گودی ان چقدر است
deep
ژرفنا
go off the deep end
<idiom>
احساساتی شدن
deep charge
خرج عمیق دریایی
deep charge
خرج گود
deep beam
تیر تیغه
deep-set
محکم
deep discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[مهندسی برق یا الکترونیک]
deep sleep
خواب عمیق
[روانشناسی]
deep sleep
مراحل سوم و چهارم خواب
[روانشناسی]
deep cold
سرمای ژرف
deep water
<idiom>
مشکل سخت
To take a deep breath .
نفس عمیق کشیدن
deep-set
برجا
deep-set
استوار
deep-set
ژرف بنیاد
deep fording
عبوراز پایاب عمیق
deep fording
عبور از عمق زیاد اب
deep fryer
سوراخکنپرعمیق
deep cycling
روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم
deep fetched
از ته دل کشیده شده
deep fetched
از ته سینه کشیده شده
deep dyed
گناه
deep dyed
غرق
deep-fried
با روغنزیادسرخشده
deep dyed
زیاد رنگ خورده
deep drawn
از ته دل کشیده
deep drawing
کشش عمیق
deep draw
ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
deep green
رنگ سبز تند و تیره
deep motif
نگاره گوزن و غزال
[که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
deep freezer
فریزر صندوقی
[غذا و آشپزخانه]
deep-freezer
فریزر صندوقی
[غذا و آشپزخانه]
deep freeze
فریزر صندوقی
[غذا و آشپزخانه]
knee-deep
تازانو
knee deep
زانو رس
deep-seated
گود
deep-rooted
دیرینه
deep-rooted
ریشه کرده
knee-deep
زانو رس
deep-freeze
فریزر
[غذا و آشپزخانه]
deep freezer
فریزر
[غذا و آشپزخانه]
deep-freezer
فریزر
[غذا و آشپزخانه]
knee deep
تازانو
deep-set
فرو رفته
in deep water(s
در تقلا
deep rooted
دیرینه
deep rooted
ریشه کرده
deep read
با اطلاع
deep read
بسیار خوانده
deep mouthed
دارای صدای درشت و کلفت
deep mouthed
گنده اواز
deep mouthed
گنده صدا
deep mourning
عزاداری سنگین
deep minefield
میدان مین عمیق زیرابی
deep laid
موذیانه
deep laid
امیخته به زیرکی یا حیله نهانی
deep jeep
جیپ زیرابی
deep percolation
نفوذ عمیق
deep jeep
خودرو زیرابی
deep investigation
استقصاء
deep rooted
عمیق
deep seated
عمقی
deep seated
مستقر
in deep water(s
درسختی
lip deep
زبانی
lip deep
غیر صمیمانه
deep targets
هدفهای باعمق زیاد هدفهای دوردست
deep targets
هدفهای عمیق
deep tank
مخازن اب و سوخت زیر ناو مخازن پایین ناو
keep deep in mud
تازانو توی گل
deep submergence
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
deep submergence
زیردریایی نجات
deep structure
ژرف ساخت
deep stall
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
deep space
فضای سه بعدی
deep space
فضای خارج از منضومه شمسی
deep sensibility
احساسهای عمقی
deep seated
دیرینه
deep in debt
تا گردن زیر بدهی
deep foundation
پی سازی در عمق
deep freeze
فریزر
deep freeze
انبار کردن
deep freezes
فریزر
deep foundation
پی گود
deep fording
عبور از اب عمیق
deep freeze
تعلیق
deep freeze
به بعد موکول کردن
deep freeze
به سرعت منجمدکردن
deep freezes
بستناکگر
deep freezes
انبار کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com