|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 16 (2 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
slices | برش | ||||
slices | قاش | ||||
slices | قاچ | ||||
slices | تکه باریکه | ||||
slices | باریک | ||||
slices | گوه | ||||
slices | سهم قسمت | ||||
slices | تیغه گوشت بری قاش کردن | ||||
slices | قاچ کردن | ||||
slices | بریدن | ||||
slices | ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی | ||||
slices | انحراف توپ | ||||
slices | مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای | ||||
slices | ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر | ||||
slices | بخشی از چیزی | ||||
Other Matches | |||||
To cut in slices . | بصورت ورق ( ورق ورق ) بریدن |
Recent search history | |
|