Dictiornary-Farsi | slide wire potentiometer | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
slide wire potentiometer	پتانسیومتر با سیم لغزان


Other Matches

slide wire	سیم لغزان
slide wire bridge	پل ویتستن لغزان
potentiometer	پتانسیومتر
potentiometer	مقسم ولتاژ
potentiometer	فشارسنج
potentiometer	پتانسیل سنج
potentiometer	پتانسیل سنج مقسم ولتاژ
y potentiometer	پتانسیومتر- ایگرگ
potentiometer	توان سنج ولتاژ برق
potentiometer	نیرو سنج برق
x potentiometer	پتانسیومتر ایکس
potentiometer	پتانسیومتر پتانسیومتر اندازه گیری
inductive potentiometer	پتانسیومتر القائی
deflection potentiometer	پتانسیومتر پلهای
magnetic potentiometer	پتانسیومتر مغناطیسی
slide in	کشویی
slide in	توسراندنی
slide	تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slide	حرکت به آرامی روی یک سطح
slide	سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
slide	اسلاید
slide	سر سراندن
slide	سریدن
slide	لغزیدن
slide	پس وپیش رونده
slide	سرخونده
slide	سورتمه
slide	اسباب لغزنده
slide	کشو
slide	سرسره
slide	سراشیبی ریزش
slide	سرازیری
slide	لغزش
slide	سرسره گهواره توپ
slide	طوقه لغزنده
slide	غلاف متحرک
slide	خط کش
slide	ریل لغزنده سرسره
slide	حرکت از پهلو
slide	لیزخوردن ازپهلو
slide	صفحه لغزنده چهارچوب
entrance slide	سراشیبیورودی
first valve slide	اولیندریچهسرنده
tuning slide	دریچهتولیدآهنگ
bottom slide	لغزنده زیرین
adjustment slide	فلز متحرک
glass slide	اسلایدشیشهای
slide chair	مقرغلافمتحرک
back slide	شناورشدن روی اب به پشت با بازوهای چسبیده به بدن وحرکت به عقب با فشار پا
second valve slide	دومیندریچهسرنده
third valve slide	سومیندریچهسرنده
slide magazine	جعبهاسلاید
slide mount	شیشهرویاسلاید
slide plate	صفحهلغزان
slide projector	برنامهاسلاید
slide-bar	مانعسرخوردن
back slide	منحرف شدن از مسیر
control slide	کشوی کنترل
control slide	غلتگاه کنترل
slide valve	سوپاپ متحرک
slide valve	دریچه متحرک
slide valve	دریچه کشویی
slide valve	دریچه متحرکی که باز وبسته میشود
slide slip	سردادن هر دو اسکی با هم ازپهلو
slide show	نمایش اسلاید
slide chasse	حرکت با یک پا بجلو و فشار
slide aperture	شکاف درجه
power slide	لغزش به کنار در پیچ مسیر
operating slide	دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
left slide	حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
gun slide	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
back slide	لغزش به عقب
cutter slide	لغزنده فرز
cross slide	کشوی لغزنده عرضی
variable slide	طول عقب نشینی متغیر
slide rules	خط کش مهندسی
slide rule	خط کش محاسبه
slide rule	خط کش ریاضی
slide rules	خط کش محاسبه
slide rules	خط کش ریاضی
slide [for children]	سورتمه [سرسره ] [در برف]
to slide to the side	به آنطرف سریدن
slide rule	خط کش مهندسی
slide rule dial	صفحه مدرج خط کش محاسبهای
slide show package	بسته نمایش اسلاید
forward slide change	تعویضاسلایدجلویی
nautical slide rule	خط کش محاسبه دریایی
reverse slide change	تعویضاسلایدوارونه
power-off/slide-select bar	دکمهاتخابگراسلاید
azimuth adjustment slide rule	خط کش محاسبات تنظیم گرا
wire	نصب سیم بندی
wire	تلگراف کردن تلگراف زدن
to go down to the wire <idiom>	تا آخرین لحظه با تهیج نا معلوم ماندن
wire to wire	از اغاز تا فرجام
wire	خط اغاز یا پایان مسابقه
wire	هادی فلزی نازک
wire	روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire	چاپگر Matrix-dot
wire	وایر
he sent me a wire	تلگرافی برای من فرستاد تلگرافی بمن مخابره کرد
wire	ارتباط باسیم
wire	کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
down to the wire <idiom>	به آخر خط رسیدن
wire	مفتول
by wire	بوسیله تلگراف
by wire	باتلگراف
wire	سیم تلگراف سیم کشی کردن
wire	سیم
to go down to the wire <idiom>	تا آخرین لحظه با تهیج معلق ماندن
wire	مخابره کردن
wire	سیم کشی کردن
trip wire	سیم ضامن مین
wire gauge	معیار ضخامت سیم
wire gauge	مقیاس اندازه گیری ضخامت سیم یا ورق فلز
trip wire	سیم کشش
wire fuse	فیوز ذوب شونده
trolley wire	سیم ترن برقی
twisted wire	سیم پیچ
wire pike	راهنمای سیم دستک سیم کشی
wire gauze	تور فریف سیم مانند
wire locking	بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
three wire generator	دینام سه سیمی
wire laying	سیم کشی کردن
wire laying	تیم سیم کشی
wire hinge	لولای سیمی
wire head	قسمت مقصد سیم کشی ایستگاه جلویی سیم کشی
three wire system	دستگاه سه سیمی
wire guage	اندازه سیم
tinned wire	سیم قلع اندود
wire grip	بست سیم
wire glass	شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
wire gauze	توری سیمی
wire mesh	شبکه فلزی
two wire circuit	مدار دو سیمه
wire dancer	بندباز
wire dancer	کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
wire dancer	سیم باز
wire cutter	سیم چین
wire cutter	قیچی سیمبر
wire cutter	قیچی میخچین
wire cutler	سیم بر
wire core	مغزی سیمی
wire communication	ارتباط با سیم
wire dispenser	سیم بازکن
wire dispenser	چرخ سیم کشی
wire drag	لاروب سیمی
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
wire cloth	تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
two wire circuit	مدار دوسیمه
wire coil	حلقه سیم
wire coil	سیم پیچ
wire finder	سیم یاب
wire entanglement	مانع سیم خاردار
wire entanglement	با سیم خاردار محصور کردن حصار سیم خاردار
wire drawer	سیمکش
wire entanglement	سیم خاردار کشیدن
tuning wire	سیمصدا
wire-taps	استراقسمع تلفنی کردن
wire-taps	نیوشه
wire-taps	نهان گوشی تلفنی
wire-taps	گوشیازی تلفنی
wire-taps	استراقسمع تلفنی
wire-tapping	نیوشه کردن
wire-tapping	گوشیازیتلفنی کردن
wire-tapping	استراقسمع تلفنی کردن
wire-tapping	نیوشه
wire-tapping	نهان گوشی تلفنی
wire-tapping	گوشیازی تلفنی
wire-tapping	استراقسمع تلفنی
wire-tapped	وسیلهی استراقسمع تلفنی
wire-tapped	نیوشه کردن
wire-tapped	گوشیازیتلفنی کردن
wire-taps	گوشیازیتلفنی کردن
wire-taps	نیوشه کردن
wire-taps	وسیلهی استراقسمع تلفنی
wire brush	برسسیمی
wire frame	قالبفلزی
wire nut	سیممهره
wire sling	تسمهسیمی
wire stripper	سیمچین
wire wool	سیمفرفشوئی
sioning wire	سیمضهیون
rigging wire	سیمنگهدارندهدکل
point wire	سرسیم
input wire	سیمداخلی
wire beater	همزن سیمی
earth wire	سیماتصالبهزمین
cutting wire	سیم برش [مهندسی]
body wire	سیماصلی
bead wire	سیملبهگرد
wire-tapped	استراقسمع تلفنی کردن
wire-tapped	نیوشه
wire sweep	مین جمع کنی با استفاده ازکابل برق مین جمع کنی باکابل
wire shears	قیچی سیم بری
wire ropes	طنابهای سیمی
wire rope	طناب سیمی
wire roll	نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
wire ribbon	گلابتون سرمه
wire pulling	گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
wire puller	شخص اب زیرکاه و مرموز