English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
English Persian
sliding overlap arm بازویپوشش
Other Matches
overlap روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlap سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlap پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlap جایی که چیزی بخشی از دیگری را بپوشاند یا در بخش داده روی هم قرا رگیرند
overlap روی هم افتادن
overlap tell پوشش رله اطلاعات
overlap تداخل رنگ ها [خصوصا در لبه طرح ها و موقع تعویض رنگ در نقشه]
overlap tell رله اطلاعات مربوط به هدف یا دشمن به ایستگاههای مجاور
overlap همپوشانی
overlap نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap رویهم افتادن
overlap اصطکاک داشتن
overlap اشتراک داشتن
overlap بر روی هم قرار گرفتن فصل مشترک
overlap همپوشی
overlap تطابق کردن
overlap پوشاندن پوشش دو چیز رویهم افتادن رویهم
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
side overlap پوشش جانبی عکس هوایی
overlap processing اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
overlap joint اتصال نیمانیم
overlap angle زاویه همپوشی
orbital overlap همپوشانی محوری
multipass overlap بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
multipass overlap سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
forward overlap پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
principle of miximum overlap اصل حداکثر همپوشانی
overlap of distillat curves رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
sliding سرخوردگی
sliding گوشواره
sliding لغزش
sliding چهارچوب متحرک
sliding اچار تی شکل
sliding speed سرعت لغزشی
sliding cover پوششمتحرک
sliding channel کانال
sliding breech چهارچوبمتحرکتهتوپ
sliding wedge گاوه افقی یاکولاس افقی
sliding wedge تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
sliding wedge کشوی متحرک
sliding rail ریلمتحرک
sliding weight وزنمتحرک
sliding window پنجرهمتحرک
sliding caliper کولیس [ابزار]
sliding caliper قطرسنج [ابزار]
sliding wedge کشو
sliding tackle تکل درحال لیز خوردن
sliding sluices دریچه کشویی مستغرق
sliding caisson صندوقه کشویی
sliding bolt کلون در
sliding board سراشیبی
sliding board سرسره
sliding rule خط کش مهندسی
sliding rule خطکش ریاضی
line of sliding خط لغزش
sliding scale جدول قابل تطبیق با در امدافراد
sliding contact کنتاکت لغزان
sliding contact کنتاکت لغزشی
sliding door در کشوی
sliding seat نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
sliding plan برنامه لغزان
sliding friction اصطکاک لغزشی
sliding formwork قالببندی لغزان
sliding form قالب بندی کشویی
sliding door در کشودار
sliding scales جدول قابل تطبیق با در امدافراد
sliding cheek bit دهنهلیزپهلویی
sliding folding window پنجرهتاشویمتحرک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com