English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
slow and steady wins the race اسب تازی دوتک روبشتاب شتراهسته میرودشب وروز
Other Matches
Slow but sure wins the race. <proverb> پیروزى از آن کسى است که آهسته و مطمئن مى رود .
slow and steady اهسته وپیوسته
wins فاتح شدن غلبه یافتن بر
wins پیروزی برد
wins پیروزی
wins پیروز شدن در جنگ
wins فتح
wins بدست اوردن تحصیل کردن
wins بردن
wins پیروز شدن
go steady <idiom> همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
steady <adj.> منظم
steady ساکن شدن
steady یکنواخت
steady on اهسته به سمت هدف
steady on لوله توپ را به اهستگی تاروی هدف بیاورید
steady as you go مسیر را ثابت نگهدارید
steady as you go راه ثابت باشد
steady فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steady راه
steady همین راه برو
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady روی مسیر
steady استوار یامحکم کردن
steady پیوسته ویکنواخت کردن
steady پی درپی مداوم
steady ثابت
steady پرپشت استوار
steady محکم
steady <adj.> مرتب
steady پابرجا
steady state مدار یا وسیله یا برنامهای که در وضعیتی می ماند که هیچ عملی انجام نمیدهد ولی ورودی می پذیرد و..
quasi steady جریان نیمه ارام
steady state وضعیت بارشد مداوم
as steady as a rock <idiom> مثل کوه [استوار و ثابت]
steady flow جریان ماندگار
steady flow جریان دائمی
steady state حالت پایا
steady state حالات دائم
steady state حالت ثابت
steady state وضعیت پایدار
steady state حالت دائمی
steady load بار دائم
steady growth رشد پایدار
steady flow جریان لایه وار
steady flow جریان دائم
steady current جریان ثابت
I have a steady monthly income. درآمد ماهیانه ثابتی دارم
steady state flow جریان با حالت پایا
steady state growth رشد پایدار
steady state growth رشد مداوم
steady state theory نظریه حالت پایا
steady state conduction رسانش با حالت پایا
steady state approximation تقریب حالت پایا
non steady state flow جریان غیرهمگام
steady state equilibrium تعادل در وضعیت رشد پایدار
slow مسیر خیس
slow down اهسته
slow down کند
slow down کاهش
slow down تاخیر کردن
slow down به عقب انداختن
slow and sure شتاب کار را خراب میکند
slow تدریجی
slow کودن تنبل
slow یواش
slow حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slow اهسته کردن یاشدن
go-slow آرام کارکردنکارگرانبهنشانهاعتراض
slow کند
slow-down <idiom> به توقف کامل نرسیدن
SLOW آهسته
slow down <idiom> از حد معمول آرامتر
slow اهسته
steady state wave motion حرکت موجی پایا
slow gait چهارنعل کوتاه با حرکت اسب به چپ و راست
slow footedness اهستگی
slow gaited کندقدم
slow footed اهسته
slow footed کندرو
slow learner کنداموز
slow fire اتش کردن بانواخت کند
slow fire نواخت کند
slow footedness کندروی
slow fire یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
slow-witted بیهوش
slow curing قیرهای محلول دیرگیر
slow coach ادم قدیمی مسلک
slow coach ادم بیحال یا کودن
slow match کبریت کند سوز
slow moving دارای حرکت کند
slow moving کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
slow motion کند
slow motion کند جنبی
slow motion حرکت کند
slow lane محلعبورآهسته
slow paced اهسته خرام
slow whistle تاخیر داور در سوت زدن پس از خطا
slow twitch کند انقباض
slow motion کند نمایی
slow to wrath دیر خشم
slow to wrath دیرغضب
slow to anger دیر غضب
slow setting کند گیر
slow pill ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
slow to wrath خونسرد
slow paced اهسته گام
slow of speech کندزبان
slow neutron نوترون کند
slow-witted کندذهن
dead slow خیلی اهسته
slow-motion برپیچسرخورنده
at a slow pace اهسته
slow worm مار شیشهای
slow witted کند ذهن
slow ahead اهسته به جلو
slow worm کورمار
slow-burning stove اجاقآرام پز
slow moving depression کمفشاری کند
slow motion picture تصویر با حرکت اهسته
slow curing cutback قیر مایع دیرگیر
He was walking with slow steps . با قدمهای آهسته راه می رفت
slow burning conductor سیم اهسته سوز
slow-wave sleep [SWS] مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
Be slow to promise and quick to perform. <proverb> در قول دادن آهسته باش ولى در انجام آن تسریع کن.
slow-wave sleep [SWS] خواب عمیق [روانشناسی]
race سرسره ریل
race اسب دوانی
race طبق ه
race گردش
race مسابقه
race دوران مسیر
race دویدن
race مسابقه دادن بسرعت رفتن
race نژاد
race نسل تبار
race طایفه
race قوم
race ریل لغزنده
race قاب
race دور
race course میدان مسابقه
race مسابقه سرعت
race سینی لغزنده
race نهر
race جوی
race جدار
race ابراهه
race وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race طوقه لغزنده
conditional race مسابقه مشروط با ارابه
claiming race مسابقه اسبهای هم قیمت
to time a race وقت مسابقهای را نگاه داشتن
race relations روشیکهافراددرمسابقهبایکدیگررابطهدارند
to run a race در مسابقه دویدن یاشرکت کردن
to row a race در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
to ride a race در اسب دوانی شرکت کردن
tide race جذر و مد سریع اب دریا
the white race نژادسفید
the hu man race نوع بشر
the hu man race نژادانسان
the white race نژادابیض
rat race عملیات رقابت امیز عنیف وشتاب امیز
race meeting برگزاریچنددورمسابقهاسبدوانیدریکدورمسابقه
race walking مسابقه راهپیمایی
A hurdle race . مسابقه دو با مانع
arms race مسابقه تسلیحاتی
bearing race جدار یاتاقان
race horse اسب مسابقه
rat race <idiom> رها کردن ،تنها گذاشتن
race ring طوقه سرسرهای
human race بشریت
the human race بشریت
the human race نوع بشر
the black race نژاد سیاه
selling race مسابقه فروش اسب
post race مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
point race مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
obstacle race مسابقه دو با پرش موانع
nursey race مسابقه اسبهای 2 ساله
match race مسابقه دو بین دو نفر
mill race جوی اسیاب
mill race اب اسیاب
master race نژاد برتر
maiden race مسابقه بین اسبهایی که هرگز برنده نشده اند
produce race مسابقه بین اسبهایی که هنوزکره نداشته اند
race card برنامه اسب دوانی
selling race مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
row a race مسابقه کرجی رانی دادن
road race دو ماراتون
relay race دو امدادی
race ring رینگ و پایه مسلسل
race ring سینی دوار
race glass دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
race condition حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
hurdle race اسب دوانی با پرش از موانع
horse race مسابقه اسب دوانی
harness race مسابقه ارابه رانی
front race پیشتازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com