Dictiornary-Farsi | smoke stack | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 117 (7 milliseconds)

English	Persian
smoke stack	دودکش


Other Matches

smoke out	بیرون راندن
smoke	دود
smoke	مه غلیظ
smoke	استعمال دود استعمال دخانیات
smoke	دودکردن دود دادن
smoke	دودی رنگ
smoke	سیگارکشیدن
smoke	دود کردن دود کشیدن دود دادن
smoke out <idiom>	درمه غلیظ گیر کردن
smoke out <idiom>	درمورد چیزی به حقیقت رسیدن
stack	ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stack	روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack	ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stack	پشته کردن
stack	کومه کردن
stack	برنامه کاربردی که از سیستم Apple maxintosh Hyper cord استفاده میکند
stack up	روی هم انباشتن
stack up	جمع کردن اندازه گرفتن
stack	پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stack	ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stack	آدرس ابتدا پایانه پشته
stack	انباشتن پشته کردن
stack	توده کردن
stack	قفسه کتابخانه
stack	مقدارزیاد
stack	دودکش دسته
stack	پشته
stack	بسته
stack	توده
stack	کومه
stack	خرمن
stack	دودکش ناو
stack	چاتمه کردن تفنگ
stack	انباشته
stack	انباشتن
stack	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack	ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stack	لوله اگزوز
stack	ناودان
stack	توده اجر
stack	ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack	جمع اوری و منظم کردن وسایل
stack	محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
tactical smoke	دود مصنوعی
to smoke opium	وافور کشیدن
smoke tree	بوته سماق
smoke test	بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
smoke screen	موجب تاریکی وابهام
smoke screen	پرده دود
smoke proof	ضد دود
smoke proof	غیر قابل نفوذ دود
tactical smoke	دود استتاری
the smoke culs	درد بصورت مارپیچی بالا می رود
the smoke goes up the chimney	دودوازدودکش بالامی رود
There is no smoke without fire . <proverb>	هی دودى بدون آتش نیست .
go up in smoke/flames <idiom>
I dont smoke at all.	اهل دود نیستم ( دخانیات استعمال نمی کنم )
smoke baffle	خروجدود
chain-smoke	سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoke	پی در پی سیگار کشیدن
to smoke a pipe	پیپ یا چپق کشیدن
to give off smoke	[از خود] دود بیرون دادن
to smoke opium	تریاک کشیدن
to end in smoke	هیچ شده
to end in smoke	دودشده
from smoke into smother	ازچاه بچاله
smoke consumption	دودگیری
smoke consumer	اسباب استفاده از دود برای مصرف درونی ماشین
smoke candle	جعبه حاوی عامل دودانگیز
smoke candle	جعبه دودزا در گلوله دودانگیز
smoke blanket	پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
smoke agent	ماده دودانگیز
smoke agent	عامل شیمیایی دودانگیز
smoke screen	پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
phase of smoke	مراحل تولید پرده دود یاتشکیل ان
smoke curtain	پرده دود برای استتار از دیدزمینی
smoke dried	دودی
smoke dried	خشکانده بابود
smoke jack	سیخ گردان
smoke mask	ماسک ضد دود
smoke pot	جعبه دودانگیز
smoke projectile	گلوله دودانگیز
smoke round	گلوله دودانگیز
smoke point	نقطه دود
exhaust stack	لولهاگزوز
push down stack	پایین فشردنی
push down stack	مجموعهای از مکانهای حافظه یا ثباتهای کامپیوترکه لیستی از نوع push-down را اجرا می کنند
chimney stack	دودکش
push down stack	پشته
chimney-stack	[دودکشی با یک یا دو دور رو آجری]
push up stack	سیستم صف ذخیره سازی موقت که آخرین موضوع اضافه شده در انتهای لیست فرار می گیرد
To stack the cards .	ورق زدن ( تقلب درقمار )
stack the cards <idiom>	برای کسی نقشه کشیدن
hay stack	کومه علف خشک
chimney stack	میله دودکش
wheat stack	خرمن کومه گندم
stack the defence	ارایش دفاعی
stack register	ثبات پشته
stack pointer	اشاره گر پشته
stack memory	حافظه پشتهای
stack arms	چاتمه کردن تفنگها
stack indicator	پشته نما
stack indicator	نماینده پشته
stack arms	فرمان چاتمه فنگ
stack wash	تخلیه هوا به علت فشار گازدودکش ناو
program stack	پشته برنامه
row stack	فاصله اماد از دیوار
row stack	فاصله ردیفهای انبار از دیوار
stack arms	تفنگها راچاتمه کنید
to smoke oneself sick	از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن
The smoke rose straight up.	دود راست رفت بالا
smoke bomb discharger	تخلیهبمبدوددار
wall stack section	بخشدودکشدیواری
soil and waste stack	کیسهخاکوفضولات
push pop stack	ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
holy cow ! [holy smoke !] <idiom>	اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت