English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (1 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
snake مار
snake دارای حرکت مارپیچی بودن
snake مارپیچی بودن
snake مارپیچ رفتن
snake اژدر بنگال
snake out خارج کردن کالا از انبار ناو
ring snake مار حلقه دار اروپایی
snake bitten مارگزیده
snake dance رقص مارپیچی
snake fence نرده مارپیچ
snake in the grass خطر محتمل
rat snake مار موش خوار
plumber's snake فنر یاسیم لوله پاک کن
milk snake مار بی زهرخاکستری
indigo snake snake bull=
grass snake مارحلقه دار
glass snake نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
garter snake مار بی زهرزنده زای راه راه امریکا
snake in the grass خطر نزدیک دوست دو رو
snake mode روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
snake in the grass <idiom> دشمنی که وانمود به دوستی میکند (دشمن دوست نما)
water snake مار ابی
snake oil دوای ضدزهرمار
king snake انواع مارهای جنس Lampropeltis
snake oil تبلیغ میکند
snake charmer مارگیر
snake charmer ساحر مار
snake charmers مارگیر
snake charmers ساحر مار
snake oil داروهایی که ادم دوره گرد
venomous snake's head سرمارزهری
To snake the dust off the carpet. خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
Much as the snake hates the penny-royal, the herb . <proverb> مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
bull گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
bull مرکز هدف
bull بورس تصنعی
bull نر
bull بی پرواکارکردن
bull گاونر
bull مثل گاو نررفتارکردن
bull حیوانات نر بزرگ فرمان
bull سفته باز بورس
ringthe bull بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
to take the bull by the horns دلیرانه با سختی روبرو شدن با شاخ گاوی درافتادن
take the bull by the horns <idiom> چند نوع فعالیت داشتن
bull pup موشک بال پاپ
bull nose چشمی سینه ناو
to ring a bull حلقه دربینی گاوکردن
bull terrier سگ بول تریر
bull terriers سگ بول تریر
bull's eye قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's eye مرکز هدف
bull's-eyes قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull horn بلندگوی دستی
bull whale نهنگ نر
bull whale نهنگ ماده
bull the market بازار را گرم کردن
bull session جلسه محاوره ومرور
bull pup نوعی موشک هدایت شونده هوا به زمین
bull ladle پاتیل یا کفچه حمل و نقل
bull pen محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
bull headed کله شق
bull head کله گاوی
bull's-eyes مرکز هدف
bull calf گوساله نر
john bull لقب ملت انگلیس
irish bull بیان بظاهر موافق و درحقیقت مخالف
Take thd bull by the horns. <proverb> گاو را از شاخهایش بگیر .
to tell a coke-and-bull story <idiom> [یک مشت راست ودروغ سر هم کردن]
shoot the breeze/bull <idiom> بیخودی حرف زدن
like a red rag to the bull آزار دهنده
like a red rag to the bull موجب خشم
hit the bull's-eye <idiom> به اصل مطلب رسیدن
bull in a china shop <idiom> کسی که همه چیزرا به هم میریزد
cock-and-bull story داستان جعلی برای تعریف ازخود
bull dog wrench اچار مخصوص لوله گاز
cock-and-bull story چاخان
cock-and-bull stories چاخان
cock-and-bull stories داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock and bull story داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock and bull story چاخان
Taurus the Bull (April 20) برجثور
to be like a red rag to a bull [British] کسی را برافروختن
to be like a red rag to a bull [British] کسی را خشمگین کردن
If you criticize him, it's like a red rag to a bull. اگر از او [مرد] انتقاد بکنی زود بهش بر می خورد.
to be like waving a red flag in front of a bull [American] کسی را برافروختن
to be like waving a red flag in front of a bull [American] کسی را خشمگین کردن
Mentioning his ex-wife's name was like waving a red flag in front of a bull. تا اسم زن قبلی او [مرد] را آوردم خونش به جوش آمد.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com