Dictiornary-Farsi | snake dance | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 78 (5 milliseconds)

English	Persian
snake dance	رقص مارپیچی


Other Matches

snake out	خارج کردن کالا از انبار ناو
snake	اژدر بنگال
snake	مارپیچ رفتن
snake	مارپیچی بودن
snake	دارای حرکت مارپیچی بودن
snake	مار
plumber's snake	فنر یاسیم لوله پاک کن
rat snake	مار موش خوار
ring snake	مار حلقه دار اروپایی
snake in the grass	خطر محتمل
snake in the grass <idiom>	دشمنی که وانمود به دوستی میکند (دشمن دوست نما)
snake bitten	مارگزیده
snake fence	نرده مارپیچ
snake in the grass	خطر نزدیک دوست دو رو
snake mode	روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
snake oil	داروهایی که ادم دوره گرد
snake oil	تبلیغ میکند
snake oil	دوای ضدزهرمار
water snake	مار ابی
milk snake	مار بی زهرخاکستری
snake charmers	ساحر مار
garter snake	مار بی زهرزنده زای راه راه امریکا
snake charmers	مارگیر
glass snake	نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
snake charmer	ساحر مار
grass snake	مارحلقه دار
indigo snake	snake bull=
king snake	انواع مارهای جنس Lampropeltis
snake charmer	مارگیر
venomous snake's head	سرمارزهری
To snake the dust off the carpet.	خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
dance	رقصیدن
dance	رقص
Much as the snake hates the penny-royal, the herb . <proverb>	مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
dance floor	محلمخصوصرقصدر رستوران
song and dance	توضیح گریز آمیز
song and dance	توضیح زاید
song and dance	حرف
song and dance	رقص و آواز
belly dance	رقص شکم
barn dance	مهمانی رقص
dance studio	آموزشگاهرقص- رقاصخانه
dinner dance	میهمانیرقص
formal dance	مجلس رقص
formal dance	بال [رقص]
song and dance <idiom>	دلیل آوردن
Which of your tunes shall I dance?. <proverb>	به کدام سازت برقصم ؟.
merry dance	شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
dance to a different tune <idiom>	نوع گفتارونوع رفتارراتغییر دادن
song and dance	توضیح واضحات
toe dance	رقاصه روی نوک پا
toe dance	رقص روی نوک پا
dance skating	رقص دونفره زن و مرد
square dance	رقص محلی امریکا
round dance	والتز
round dance	رقص چوبی
pyrrhic dance	یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
to lead one a dance	گربه رقصاندن
lead one a dance	گربه رقصاندن
ghost dance	رقص ارواح
free dance	قسمت ازاد مسابقه رقص بااسکیت
square dance	رقص چوبی
step a dance	رقصیدن
step a dance	دست افشاندن
tea dance	مهمانی چای ورقص
tea dance	ته دانسان
tap dance	نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
sword dance	اجرای رقص در اطراف شمشیر
sword dance	رقص شمشیر
to step a dance	پای کوبیدن
to step a dance	دست افشاندن
to step a dance	رقصیدن
step a dance	پای کوبیدن
saint vitus's dance	داء الرقص
saint vitus's dance	کره
This new dance at the discotheques is all the rage .	این رقص جدید دردیسکو تک ها مد روز شده است
To play ducks and drades with someone. To stall someone . To lead somebody a pretty dance.	کسی را سر دواندن

snake dance

رقص مارپیچی