English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (1 milliseconds)
English Persian
softest نرم
softest لطیف
softest ملایم
softest مهربان نازک
softest عسلی
softest نیم بند
softest سبک شیرین
softest گوارا
softest نیمبند
softest ضعیف
softest توپ کم جان
softest که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
softest متن روی صفحه
softest خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
softest نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softest حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
softest صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
softest کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
softest که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
softest که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com