Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
software base
مبنای نرم افزار
Other Matches
software
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است
software
که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند
software
نرم افزار
software
مجموعه کامل برنامه ها
software package
بسته نرم افزاری
software flexibility
انعطاف پذیری نرم افزار
systems software
نرم افزار سیستم
system software
نرم افزار سیستم
software house
خانه نرم افزاری
software house
مرکز نرم افزاری
statistical software
نرم افزار اماری
software librarian
بایگان نرم افزار
wizard
[software]
دستیار
software ergonomics
کارسنجی نرم افزار
software engineers
مهندسین نرم افزار
software documents
مستندات نرم افزاری
unbundled software
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
toolkit software
بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
software engineering
مهندسی نرم افزار
software engineer
مهندس نرم افزار
software encryption
پنهان کردن نرم افزاری
software license
مجوز نرم افزار
software maintenance
نگهداری نرم افزار
software publisher
ناشر نرم افزار
software portability
قابلیت حمل نرم افزار
software protection
حفافت نرم افزاری
software product
محصول نرم افزاری
software piracy
دزدی نرم افزار
software piracy
سرقت نرم افزاری
software package
بسته پیش نوشته نرم افزاری
software mointor
برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
software resources
منابع نرم افزار
software science
علم نرم افزار
software mointor
مبصر نرم افزاری
software license
امتیاز نرم افزار
software mointor
دیده بان نرم افزاری
software transportability
قابلیت انتقال نرم افزاری
software tool
ابزار نرم افزار
software system
سیستم نرم افزاری
software switch
گزینه نرم افزاری
software security
امنیت نرم افزاری
software oriented
نرم افزارگرا
software development
توسعه نرم افزاری
mathematical software
نرم افزار ریاضی
bundled software
نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
bundled software
نرم افزار همراه
business software
نرم افزارهای تجاری
canned software
نرم افزار اماده
port
[software]
دریچه ای
[مدار و اتصالی]
که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد
[نرم افزار]
[رایانه شناسی]
communications software
نرم افزار مخابراتی
presentation software
برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
application software
نرم افزار کاربردی
library software
نرم افزار کتابخانهای
packaged software
بسته پیش نوشته
packaged software
نرم افزار بستهای
manufacturer's software
نرم افزار سازنده
compatible software
نرم افزار سازگار
scalable software
برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد
software company
شرکت نرم افزاری
software compatible
نرم افزار سازگار
software compatible
سازگاری نرم افزاری
custom software
نرم افزار مشتری
anthropomorphic software
نرم افزاری که به آنچه کاربر می گوید عکس العمل نشان میدهد
application software
programs application
software compatible
همسازی نرم افزاری
software broker
دلال نرم افزار
bespoke software
نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
software contigration
پیکربندی نرم افزار
software engineering
مهندس نرم افزار
integrated software
نرم افزار مجتمع
software compatability
سازگاری نرم افزاری
command driven software
نرم افزار فرمان گرا
public domain software
نرم افزار همگانی
home management software
برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
menu driven software
نرم افزارهای فهرست گرا
software command language
زبان فرمانی نرم افزاری
public domain software
نرم افزارعمومی یا همگانی
home grown software
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
This software doesn't run on Windows.
این نرم افزار در سیستم ویندوز کار نمی کند.
r base
ار- بیس
base 0
decimal
to base one self
اعتماد کردن
base 0
پایه 01
first base
اولینپایگاه
off base
<idiom>
غیر دقیق ،نادرست
get to first base
<idiom>
موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
second base
دومینپایگاه
to base one self
تکیه کردن
base course
لایه شالوده
sub base
زیر بستر
base course
لایه اساس قشر اساس
sub base
زیر قشر
base course
قشر پی راه
base course
قشر لعاب
third base
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
knowledge base
پایگاه اگاهی
lewis base
باز لوویس
monetary base
مبنای پولی
column base
ته ستون
loctal base
لامپ قفلی
loktal base
لامپ قفلی
magneto base
پایه مگنت
hard base
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
mobilization base
حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
mobilization base
مبنای بسیج
column base
زیرستون
knowledge base
پایگاه معلومات
knowledge base
پایگاه دانش
hard base
سکوی پرتاب مستحکم
fuse base
پایه ی فیوز
fox base+
فاکس بیس پلاس
floating base
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
floating base
پایگاه شناور دریایی
filbert base
پایگاه دروغین
filbert base
پایگاه فریبنده
defense base
پایگاه پدافندی
defense base
پایگاه دفاعی
data base
مبنای اطلاعات
data base
پایگاه داده ها
coupling base
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
coupling base
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
conjugate base
باز مزدوج
column base
پایه ستون
inorganic base
باز معدنی
inorganic base
باز غیر الی
hard base
باز سختbaseball
magazine base
محلانبارخشاب
lamp base
پایهلامپ
hardwood base
پایهسختچوبی
fixed base
پایهثابت
dexter base
پایهراستی
concrete base
پایهیبتونی
centre base
ستونمرکزی
time base
ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
bracket base
پایهقلاب
base of splat
پایهپشتصندلی
pin base
پایهمیله
recharging base
بخشتغذیه
base of a triangle
قاعده
[مثلثی]
[ریاضی]
base-court
حیات بیرونی
Attic base
پایه ی آتنی
Asiatic base
پایه یونی
[آسیایی]
It is base on a precedent.
مسبوق به سابقه است
wave base
سطحموج
telescope base
پایهتلسکوپ
swivel base
پایهگردنده
sprung base
تشکفنری
sinister base
منحنیانتهایی
wheel base
فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
time base
مبدا زمانی
pseudo base
شبه باز
production base
مبنای تولید یا تولیدات ملی
prisoners base
بازی گرگم بهوا
polyacidic base
باز چند اسیدی
polyacid base
باز چند اسیدی
octal base
هشت پایهای
number base
پایه عدد
number base
عدد پایه
number base
مبنای عددی
naval base
پایگاه دریایی
return to base
بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
schiff base
باز شیف
tax base
ماخذ مالیات
tax base
مبنای مالیاتی
stanchion base
زیرستون
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
staging base
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
soft base
باز نرم
single base
تک مادهای
single base
باروت یک حبهای
sight base
پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
monetary base
پایه پولی
base development
ساختن پایگاه
base ignition
احتراق تحتانی
base level
تهتراز
base line
خط پایه
base line
خط مبنا
base line
خط کور
base line
خط توجیه
base loading
بارگیری انجام شده در پایگاه
base loading
بار اولیه
base hit
ضربه به داخل محوطه باامتیاز
base fuze
ماسوره ته پران
base ejection
ته پران
base ejection
پرتاب شونده از ته
base flow
جریان پایه
base flow
مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
base font
فونت پایه
base font
فونت پیش فرض
base frame
چهارچوب زیر دستگاهها
base fuze
ماسوره ته گلوله
base fuze
ماسوره ته
base map
نقشه مادر
base map
نقشه پایگاه
base map
نقشه مبنا
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
base of wall
روپی
base on halls
گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
base operation
عملیات پایگاهی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com