English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
English Persian
software development توسعه نرم افزاری
Other Matches
software که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند
software مجموعه کامل برنامه ها
software نرم افزار
software هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است
software documents مستندات نرم افزاری
software ergonomics کارسنجی نرم افزار
bundled software نرم افزار همراه
custom software نرم افزار مشتری
business software نرم افزارهای تجاری
canned software نرم افزار اماده
software license امتیاز نرم افزار
software librarian بایگان نرم افزار
software house مرکز نرم افزاری
communications software نرم افزار مخابراتی
compatible software نرم افزار سازگار
software house خانه نرم افزاری
software flexibility انعطاف پذیری نرم افزار
software engineers مهندسین نرم افزار
software base مبنای نرم افزار
scalable software برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد
library software نرم افزار کتابخانهای
presentation software برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
packaged software بسته پیش نوشته
integrated software نرم افزار مجتمع
packaged software نرم افزار بستهای
mathematical software نرم افزار ریاضی
software broker دلال نرم افزار
software company شرکت نرم افزاری
software compatability سازگاری نرم افزاری
software engineering مهندسی نرم افزار
software engineering مهندس نرم افزار
software engineer مهندس نرم افزار
software encryption پنهان کردن نرم افزاری
software contigration پیکربندی نرم افزار
software compatible همسازی نرم افزاری
software compatible سازگاری نرم افزاری
software compatible نرم افزار سازگار
manufacturer's software نرم افزار سازنده
bundled software نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
software protection حفافت نرم افزاری
software publisher ناشر نرم افزار
software resources منابع نرم افزار
software science علم نرم افزار
software security امنیت نرم افزاری
software switch گزینه نرم افزاری
software system سیستم نرم افزاری
software tool ابزار نرم افزار
software transportability قابلیت انتقال نرم افزاری
statistical software نرم افزار اماری
system software نرم افزار سیستم
systems software نرم افزار سیستم
toolkit software بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
unbundled software نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
port [software] دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی]
software product محصول نرم افزاری
software portability قابلیت حمل نرم افزار
software piracy دزدی نرم افزار
software license مجوز نرم افزار
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
bespoke software نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
software maintenance نگهداری نرم افزار
software mointor مبصر نرم افزاری
software mointor دیده بان نرم افزاری
software mointor برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
application software نرم افزار کاربردی
software package بسته نرم افزاری
wizard [software] دستیار
anthropomorphic software نرم افزاری که به آنچه کاربر می گوید عکس العمل نشان میدهد
software oriented نرم افزارگرا
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
software piracy سرقت نرم افزاری
application software programs application
menu driven software نرم افزارهای فهرست گرا
public domain software نرم افزار همگانی
home management software برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
home grown software برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
software command language زبان فرمانی نرم افزاری
public domain software نرم افزارعمومی یا همگانی
command driven software نرم افزار فرمان گرا
under development دردست توسعه
development برنامه ریزی تولید محصول جدید
self development توسعه نفس
self development پیشرفت نفس خود پیش برد
well development توسعه و شستشوی چاه
development رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development گسترش
development گسترش دادن یکانها توسعه دادن نمو
development تکامل یافتن
development رشد پیشرفت
development زمان لازم برای توسعه محصول جدید
development مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
development کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
development توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
development رشد
development پیشرفت
development توسعه
development فهور
development بسط
development ترقی نمو
development ایجاد
This software doesn't run on Windows. این نرم افزار در سیستم ویندوز کار نمی کند.
combat development توسعه رزمی
combat development پیشرفت اموزش رزمی
cultural development توسعه فرهنگی
curriculum development برنامه ریزی درسی
development cost هزینه توسعه در تولیدمحصول
development bank بانک توسعه
development countries کشورهای قابل توسعه
development budget بودجه عمرانی
child development رشد کودک
base development ساختن پایگاه
motor development رشد حرکتی
top down development توسعه از بالا به پایین
uneven development توسعه نامتوازن
housing development محوطهایکهبهتازگیدرآنخانهتاسیسشدهاست
development planning برنامه ریزی توسعه
technical development توسعه فنی
design development آماده سازی و تکمیل نقشه فرش
bank development گسترش شبکه بانکی
base development تهیه پایگاه
development order دستور ساخت اماد
manpower development پرورش نیروی انسانی
historical development سیر تاریخی
force development برنامه تشکیل یکانها
force development برنامه تامین یا بسیج یکانها
recent development بسط تازه
recent development بسط جدید
recent development فهورتازه
regional development توسعه منطقهای
regional development توسعه ناحیهای
historical development توسعه تاریخی
pole of development قطب توسعه
inward looking development policies درکشورهای در حال توسعه تاکید دارد
land development احیای اراضی
inward looking development policies سیاستهای توسعه "درون نگر " سیاست هائی است که بر خود اتکائی اقتصادی
mental development رشد ذهنی
internal development توسعه داخلی
internal development رشد داخلی
pattern of development الگوی توسعه
personnel development برنامه ریزی استخدامی
phasess of development مراحل توسعه
research and development تحقیق و توسعه
research and development تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
development plan طرح گسترش
development plan طرح ارایش زمین
development policy سیاست توسعه
development order دستوربهبود اماد
development system سیستم توسعه یافته
development time زمان توسعه
development tools ابزار توسعه
eco development بوم گسترش
development plan برنامه توسعه
economic development توسعه اقتصادی
ecosystem development گسترش بوم سازگان سازگان بوم گسترد
sexual development رشد جنسی
social development توسعه اجتماعی
eco development بوم گسترد
flank development گسترش جناحی
rural development توسعه روستائی
development aid worker دستیار مدد کار [برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer دستیار مدد کار [برای توسعه دادن کشوری]
development aid worker دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
spike [in a curve/development etc.] پالس بسیار بلند و ناگهانی [در نمودار تکاملی و غیره]
program development tools ابزار توسعه برنامه
anti development policy سیاست ضد توسعه
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
microcomputer development system سیستم توسعه ریزکامپیوتر
desired rate of development نرخ مطلوب توسعه
development support library امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
program development cycle چرخه ایجاد برنامه
big push theory of development نظریه فشار شدید توسعه
lincoln oseretsky development scale رشد سنج لینکلن- اوزرتسکی
bayley scale of infant development مقیاس بیلی برای رشدکودکان
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com