Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
sorting office
مکانیکهدرآننامهها بستههاو....باتوجهبهآدرسگیرندهدستهبندیمیشوند
Other Matches
sorting
جداسازی
sorting
طبقه بندی
sorting
مرتب نمودن
multifile sorting
مرتب کردن چند فایلی
bubble sorting
جور کردن حبابی
multireel sorting
مرتب کردن چند حلقهای
digital sorting
روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
drum sorting
مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
yarn sorting
دسته بندی نخ
[بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
sorting test
ازمون دسته بندی
sorting network
شبکه مرتب کردن داده ها
wool sorting
دسته بندی الیاف
[بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
merge sorting algorithm
الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchange sorting algorithm
مرتب کردن به روش حبابی
insertion sorting algorithm
الگوریتم مرتب کردن
card sorting test
ازمون دسته بندی برگه ها
color sorting test
ازمون دسته بندی رنگها
magnetic tape sorting
مرتب نمودن با نوارمغناطیسی
automatic sorting trays
جعبهاتوماتیک
radix sorting algorithm
الگوریتم مرتب کردن مبنایی
pair exchange sorting algorithm
نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
little office
نماز مخصوص حضرت مریم
office
استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
office
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
to r. any one in an office
کسی رادوباره به منصبی گماشتن
office
مناسب برای استفاده در شرکت
in office
در دفتر
Near our office .
نزدیک اداره ما
to i. anyone with an office
به کسی منصب دادن
office
کامپیوتر کوچک
office
محل کار
office
اداره
office
منصب
office
شغل
office
دفتر
office
دفتر کار
office
محل کار اداره
office
خدمت
office
مقام
office
کار وفیفه
office
اشتغال
office
شغل عمومی
office
وفیفه
office
اطاق
office
مسئولیت احرازمقام
office
اطاق دفتر
tenure of office
زمامداری
office hours
ساعات اداری
tenure of office
تصدی
stationery office
اداره انتشارات پارلمانی ورسمی
record office
اداره بایگانی کل
subhome office
شعبه دفتر اصلی
registered office
اقامتگاه قانونی شرکت
removal from office
عزل
office copy
رونوشت مصدق
purchasing office
قسمت خرید
subhome office
شعبه اصلی یک اداره
site office
دفتر ساختمانی
purchasing office
دفتر خرید
office manager
رئیس اداره
office manager
رئیس دفتر
office of records
بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
office of the future
ادارهای که استفاده گستردهای از کامپیوتر
office of the future
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
office of records
دفتر بایگانی
office work
کار اداری
site office
دفتر مشاوراملاک
paperless office
اداره بی کاغذ
patent office
اداره ثبت اختراعات
period of office
دوره تصدی
police office
کلانتری
police office
پاسگاه پلیس
printing office
چاپخانه
office hours
ساعات کار
the foreign office
وزارت خارجه
ticket office
محل فروش بلیت
ticket office
باجه بلیت فروشی
booking office
باجه رزرو بلیت
Where is the post office?
پستخانه کجاست؟
Where is the booking office?
باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the booking office?
باجه بلیت فروشی کجاست؟
ticket office
باجه فروش بلیت
government office
اداره دولتی
the relevant office
اداره مسیول
office grapevine
سخن چینی
[در دفتری یا شرکتی]
office chair
صندلی اداری
office chair
مبل اداری
out of
[outside]
office hours
خارج از ساعات اداری
booking office
باجه فروش بلیت
A new government wI'll take office .
حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
To assume office .
عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
ticket office
باجه
to solicit an office
درخواست ازیک شرکت
office-holder
صاحب منصب دولت
Where is the ticket office?
باجه بلیت فروشی کجاست؟
office-holder
کارمند دولت
office-holder
صاحب مقام
office-holder
دیوان سالار
office-holder
دیوان گر
office-holders
صاحب منصب دولت
office-holders
کارمند دولت
office-holders
صاحب مقام
office-holders
دیوان سالار
office-holders
دیوان گر
office tower
برجکارهایاداری
booking office
گیشهفروشبلیط
placement office
موسسهکاریابیبرایفارغالتحصیلان
Outside office hours.
خارج از وقت اداری
office computer
کامپیوتر اداری
register office
اداره ثبت احوال
central office
دفتر مرکزی
central office
مرکز تلفن
central office
تلکس و تلگراف
war office
وزارت جنگ
drawing office
دفتر نقشه کشی
drawing office
دفتر طراحی
during his tenure of office
درمدت تصدی او
electronic office
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
end office
دفتر انتهایی
end office
شعبه جز
engineering office
دفتر مهندسی
engineering office
دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
exchange office
مرکز تلفن خودکار
finance office
اداره دارایی
front office
سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
good office
مساعی جمیله
governor's office
فرمانداری
census office
اداره امار و ثبت احوال
census office
دایره سجل و احوال
cash office
صندوق
Foreign Office
وزارت امور خارجه
office automation
خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
Home Office
وزارت کشور
Home Office
وزارت داخله
registry office
اداره ثبت
box office
گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box office
باجه بلیط فروشی
post office
پستخانه
post office
اداره مرکزی پست
post office
محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
audit office
دفتر حسابرسی
audit office
اداره حسابرسی
automated office
دفتر خودکار
branch office
شعبه
branch office
دفتر شعبه
cash office
دایره صندوق
head office
اداره مرکزی
office building
ساختمان اداری
jack in office
رسیده است
job office
دفتر کارگاه
main office
مرکز اصلی
labour office
اداره کارگزینی
land office
اداره املاک وثبت اراضی
lawyer's office
دارالوکاله
lawyer's office
دفتر وکالت
investiture with an office
برگماری بکار
notary office
محضر
office attorney
وکیل دفتر
notary office
دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
information office
دفتر اطلاعات
office boy
پیشخدمت
office boy
فراش
jack in office
ادم باد درسرکه تازه بمقام
intelligence office
دفتر راهنمایی
inquiry office
دفتر اطلاعات
india office
اداره امورهندوستان
office bearer
بعدا پرسیده شود
intelligence office
دفتر اطلاعات
inquiry office
اداره خبر گیری
intermediate office
مرکز میانی
holy office
جامعه راهبان ومومنین
india office
وزارت هند
investiture with an office
اعطای منصب
head office
دفتر مرکزی
administrative contracting office
دفتراداری
to marry at a registry office
در دفتر ثبت یا محضر رسمی ازدواج کردن
general posr office
اداره مرکزی پست در لندن
administrative contracting office
دفتر استخدام کارگزینی
natary public's office
محضر
Home Office
[British E]
دفتر وزارت کشور
notary public office
اسنادرسمی
vehicle registration office
اداره راهنمایی و رانندگی
head office of company
مرکز اصلی شرکت
Home Office
[British E]
دفتر وزارت داخله
office swivel chair
صندلی گردان اداری
office information system
سیستم اطلاعات اداری
notary public's office
دفتر اسناد رسمی
army post office
پستخانه نیروی زمینی
army post office
شعبه پستی نیروی زمینی
joint petroleum office
دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
public prosecutor's office
دادسرا
Several engineeres were removed from office.
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
central telegraph office
مرکز تلگراف اصلی
civil status office
دفتر سجل و احوال
command issuing office
دفتر توزیع فرامین یکان
command issuing office
دفترتوزیع دستورالعملهای یکان
main center office
مرکز اصلی ارتباطات
post office order
چک یا حواله پستی
land office business
کار وسیع وبسیط وسریع کارپر سود یا پر موفقیت
office of the public prosecutor
دادسرا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com