English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
spar bridge پل الواری
spar bridge پل ساخته شده ازگرده چوب
Other Matches
spar تیردکل [کشتی]
spar تیغه [کشتی]
spar بوم [کشتی]
spar تیردکل
spar تیراهن یا الوار
spar مشت بازی کردن
spar تیر چوبی
spar الوار لولهای
spar تیر
spar تیرک
spar تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
to spar at each other مبادله کلام کردن
to spar at each other با هم یک ودوکردن
to spar at each other باهم مشت بازی کردن
spar ستون افقی [کشتی]
spar مشاجره کردن
spar نزاع
iceland spar بلور ایسلند
iceland spar کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
spar buoy بویه تیر مانند
iron spar کانی اهن دار
spar buoy بویه میلهای
spar fender دفرای الواری
aileron spar تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
false spar تیرک کاذب
towing spar الوار بکسل کردن ناو
box spar تیرکهای با مقطع مربع
towing spar تیر یدک
wing spar عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
bridge پل ساختن
bridge بازی ورق
bridge برامدگی بینی
bridge جسر
bridge سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge اتصال دادن
bridge وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge پل زدن
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge پل فرماندهی کشتی
bridge پل
bridge پل فرماندهی
bridge compassplatform : syn
ribbon bridge پل تاشونده
rise of a bridge خیز طاق پل
railroad bridge پل راه اهن
road bridge راه پل
signal bridge پل مخابرات ناو
ribbon bridge پل کرکرهای
road bridge پل راه
railway bridge پل راه اهن
road bridge پل خیابان
salt bridge پل نمک
signal bridge پل مخابره ناو
pontoon bridge پل موقت
pontoon bridge پل شناور قایقی
loading bridge پل بارگیری
lifting bridge پل بالارو
lever bridge پل بالا رو
lever bridge پل باز شو
lattice bridge پل شبکهای
lattice bridge پل نردهای
irish bridge پل ایرلندی
irish bridge ابنمای مغروق
irish bridge پل مغروق
irish bridge اب نما
magnetic bridge پل مغناطیسی
magnetic bridge پل رلوکتانس
oxygen bridge پل اکسیژنی
operating bridge پل کارگاهی
operating bridge پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
navigating bridge پل ناوبری
natural bridge پل طبیعی
movable bridge پل بازشو
movable bridge پل متحرک
measuring bridge پل اندازه گیری
maxwell m l bridge پل ماکسول
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
inductance bridge پل اندوکتیویته
skew bridge پل کج
slab bridge پل دالو
transporter bridge پلانتقال
through arch bridge پلکمانسراسری
portal bridge پلدروازهای
lift bridge پلبالارو
compass bridge قطبنمایعرشهکشتی
bridge of nose برآمدگیبینی
beam bridge پلمیلهای
bass bridge پایهباس
treble bridge پلصدایزیر
cross a bridge before one comes to it <idiom> درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
cross that bridge when you come to it <idiom> [به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
lattic-bridge تیر حمال مشبک
lattic-bridge پل نرده ای
bridge finance وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
bridge loan وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
water under the bridge <idiom> همه چیز عوض شده
arch bridge پلقوسدار
wien bridge پل وین
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
the pier of a bridge پایه پل
the instability of a bridge نا استواری پل
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
swing bridge پل نوسان دار
swing bridge پل گردان
stick bridge پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
slab bridge پل تاوه
treadway bridge پل عبور موقتی پیاده
treadway bridge پل دوخطه
wheatstone bridge مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
weigh bridge قپان تخت قنطار کش
weatstone bridge پل ویتستن
truss bridge پل اسکلت فلزی
truss bridge پل خرپایی
truss bridge پل با تیر مشبک
truss bridge پل دارای اسکلت اهنی
trestle bridge پل پایه خرپایی
decade bridge پل دهگانه
canal bridge پل کانال
bridge shoe زیره پل
bridge shoe پاشنه
bridge shoe پاشنه پل
bridge seat پاشنه پل
bridge seat تکیه گاه
bridge rectifier یکسوکننده بریج
bridge rectifier یکسو کننده پلوار
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
bridge pier پایه پل
canal bridge پل کیالی
cantilever bridge پل معلق
cantilever bridge پل قپانی
conductivity bridge پل برق رسانایی
clapper bridge پل سنگی
chain bridge پل معلق
chain bridge پل زنجیری
capacitance bridge نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
cantilever bridge پل کنسول
cantilever bridge پل طرهای
cantilever bridge پل بازودار
cantilever bridge پایه پل
cantilever bridge ستون پل
bridge escape فرار از پل
bridge deck بدنه پل
bascule bridge پل متحرک
bailey bridge پل متحرک وموقتی
asses bridge قضیه حماریه
arched bridge پل قوسی
arched bridge پل کمانهای
suspension bridge پل اویزان
bascule bridge پل قپانی
bascule bridge پل باسکولی
bridge circuit مدار پلوار
bridge carriageway شوسه پل
bridge building پل سازی
bridge head سر پل ساحلی
bridge head سر پل
bascule bridge پل اهرمی
bascule bridge پل متحرک باسکولی
bascule bridge پل بازشونده
bascule bridge پل بازشو
suspension bridge پل معلق
float bridge پل شناور
handling bridge پل بار
girder bridge پل تیر حمالی
floating bridge پل شناور
floating bridge پل متحرک موقتی
flumed bridge پل تنگ کننده معبر اب
flying bridge پل موقتی
flying bridge پل شناور
girder bridge پل پوتری
girder bridge پل چند تکه قابل نصب رویهم
flying bridge پل هوایی
girder bridge پل بیلی متوسط
foot bridge پل پیاده رو
gap bridge گلویی ماشین تراش
pedestrian bridge پل پیاده رو
flag bridge پل پرچم
flag bridge پل تیمساران
heydweiler bridge پل هایدویلر
movable bridge پلی که میشودجابجا نمود
deck of a bridge صفحه پل
deck of a bridge کف پل
draw bridge پل کششی
impedance bridge پل امپدانس
highway bridge راپل
bridge assembly برآمدگیسیمها
enclosed bridge پل فرماندهی سر پوشیده
fixed bridge پل ثابت
fixed bridge پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
deck arch bridge پلمنحنی
half-through arch bridge پلازوسطکمانی
lattice suspension bridge پل اویزشی مشبک
material handling bridge پل بارگیری
jack knife bridge پل متحرک تاشو
The flood swepot away the bridge. سیل پل رابرد
vertical lift bridge پل بالارو
lattice suspension bridge پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com