Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (10 milliseconds)
English
Persian
special operations
عملیات مخصوص یا ویژه
Other Matches
f.of operations
حوزه عملیات
operations
نحوه استفاده ازدستگاهها
operations
عملیات
formal operations
عملیات صوری
concrete operations
عملیات عینی
concept of operations
روش اجرای عملیات
concept of operations
تدبیر عملیات
operations code
کد عملیاتی
combined operations
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
combat operations
مرکز عملیات رزمی
clearing operations
عملیات پاک کردن مین
operations code
رمز عملیاتی
operations detachment
قسمت مسئول عملیات
chemical operations
عملیات شیمیایی
continuity of operations
مداومت عملیات
continuity of operations
تسلسل عملیات
flight operations
عملیات پرواز
logical operations
عملیات منطقی
maritime operations
عملیات دریایی یا ناوگانی
night operations
عملیات شبانه
joint operations
عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
operations analysis
تجزیه و تحلیل عملیات
denial operations
عملیات ممانعتی در مقابل نفوذدشمن
denial operations
عملیات ممانعتی
covert operations
عملیات پنهانی
covert operations
عملیات مخفی
building operations
عملیات ساختمانی
operations detachment
عنصرعملیات رسد عملیات
base of operations
پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
over the beach operations
عملیات ساحلی
over the beach operations
عملیات کرانهای
psychological operations
عملیات روانی
radiological operations
عملیاتی که در ان از موادرادیواکتیو استفاده میشود عملیات رادیولوژیک
Military operations.
عملیات نظامی
theater of operations
صحنه عملیات
terminal operations
عملیات اسکلهای
terminal operations
عملیات بارانداز
stability operations
عملیات تامین ثبات داخلی
stability operations
عملیات ارام سازی
deputy for operations
معاونت عملیات
operations room
centre combatinformation: syn
airmobile operations
عملیات متحرک هوایی
operations research
تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
operations research
تحقیق در عملیات
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
base of operations
پایگاه عملیات
airmobile operations
عملیات هوارو
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
air operations
میز ردنگاری هوایی
air operations
عملیات هوایی
clearing operations
عملیات مین روبی
operations room
اتاق عملیات
operations personal
پرسنل عملیات
the four basic arithmetic operations
چهار عمل اصلی
[ریاضی]
Counter – espionage operations k.
عملیات ضد جاسوسی
open market operations
عملیات بازار ازاد
joint amphibious operations
عملیات مشترک اب خاکی
air area operations
عملیات منطقه هوایی
black market operations
عملیات بازار سیاه
chief of naval operations
فرمانده عملیات دریایی
air ground operations
عملیات مشترک زمینی وهوایی
computer operations manager
مدیر عملیات کامپیوتر
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
data transfer operations
عملیات انتقال داده
aerospace projection operations
بالای منطقه عملیات
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
vehicle used for migrant-smuggling operations
خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
assistant chief of staff, g (operations
معاونت عملیات
assistant chief of staff, g (operations
رکن سوم اداره سوم
special
مخصوص
special
مخصوص خاص
special
استثنایی
special
حرف غیر عادی در یک نوشتار
special
خاص
special
مخصوصا
special
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
special
سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
special
ویژه
special
<adj.>
اضافه
special
<adj.>
علاوه
special
<adj.>
خاص
special
<adj.>
ویژه
special
آنچه متفاوت یا غیر عادی است
special staff
ستاد تخصصی
special verdict
تصمیم ویژه
special verdict
رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
special relativity
نسبیت خصوصی
special troops
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
special school
اموزشگاه استثنایی
special troops
یکانهای مخصوص
special services
خدمات مخصوص
special services
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
special team
تیم ذخیره ها
special session
جلسه فوق العاده
special symbol
نماد خاص
special session
جلسه مخصوص
special sheaf
مروحه مخصوص
special symbol
نماد ویژه
special staff
ستاداختصاصی
special vertict
رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
special weapons
جنگ افزار مخصوص
Are there any special fares?
آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
special forces
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
special session
نشست ویژه
special session
نشست فوق العاده
as a special exception
<adv.>
استثنأ
as a special exception
<adv.>
بطور استثناء
Do you have any special rates?
آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
special weapons
جنگ افزارهای ویژه
special effects
جلوههای ویژه
special tribunal
دادگاه اختصاصی
a special menu
صورت غذای مخصوص
special effects
تروکاژ
special mark
علامتمخصوص
Special Branch
سازمانپلیسبریتانیا
special effect
جلوههایویژه
special registrant
دفتر ثبت نام مخصوص
extra special
فوق العاده
special case
مورد خاص یااستثنایی
special character
دخشه
special character
ویژه
special character
دخشه ویژه
special character
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special contracts
عقود معینه
special contracts
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
special corrections
تصحیحات مخصوص
special damage
خسارت مخصوص
special degration
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
special deposits
سپردههای ویژه
special case
مورد ویژه
special bastard
هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
special bastard
حرامزاده ویژه
extra special
ویژه
extra special
مخصوص
Paste Special
درج یک شی خاص
Paste Special
در یک متن
special delivery
پست سفارشی
special ability
توانایی اختصاصی
special administration
اداره قسمت خاصی از ترکه
special agent
وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
special agreement
قرارداد ویژه
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
special area
منطقه پرواز مخصوص
special drawing right
حق برداشت مخصوص
special drawing right
حق برداشت ویژه
special party
گروه ویژه
special olympics
المپیک افراد استثنایی
special passport
پاسپورت ویژه
special passport
پاسپورت مخصوص
special plea
دفاع خاص
special jury
هیئت منصفه مخصوص
special pleader
متخصص تهیه لوایح دفاعی
special pleading
علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
special property
مالکیت خاص
special purpose
یک منظوره
special purpose
خاص منظوره
special majority
اکثریت خاص
special duty
کار ویژه
special education
اموزش و پرورش استثنایی
special purpose
تک منظوره
special forces
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special handling
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
special acceptance of a bill of
قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
special purpose computer
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
special drawing rights
حق برداشت ویژه
special theory of relativity
نظریه نسبیت خصوصی
special drawing rights
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
special weight race
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
special interest group
گروه
special interest group
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
special interest groups
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
I must make a special note of that.
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
special libraries association
انجمن کتابخانههای مخصوص
Can I go earlier today, just as a special exception?
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
Every man is made for a special job.
<proverb>
هر کس را بهر کارى ساختند .
digital video special effects
نمایشمخصوصعددیعوامل
special purpose programming language
زبان برنامه نویسی تک منظوره
extra special flexible wire rope
طناب فولادی ویژه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com