Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (7 milliseconds)
English
Persian
special troops
یکانهای مخصوص
special troops
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
Other Matches
troops
افراد قسمتها سربازان
troops
یکانها
to a troops
صف ارایی کردن
troops
عده ها
shock troops
گروه حمله
shock troops
یکان ضربت
shock troops
گروه تهاجمی
combat troops
عدههای رزمی
corps troops
یکانهای سپاه
covering troops
یکانهای پوششی
covering troops
یکانهای پوشش کننده
duty with troops
در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
seasoned troops
ارتش ورزیده و جنگ دیده
mountain troops
یکانهای کوهستانی
household troops
دسته محافظین
chalk troops
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
army troops
عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
army troops
یکانهای رده ارتش
weapon troops
یکانها ادوات
weapon troops
قسمتهای ادوات
the troops were scattered
عده متفرق شد
the troops were scattered
سپاهیان متفرق شدند
tactical troops
یکانهای تاکتیکی
tactical troops
عدههای تاکتیکی
household troops
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
shock troops
واحد مخصوص حمله غافلگیرانه
to rally scattered troops
جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
to recall the troops from Mali
دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
combat support troops
عدههای پشتیبانی رزمی
ammunition in hands of troops
مهمات موجود در دست یگانها
combat support troops
یکانهای پشتیبانی رزمی
Enemy troops poured into the city.
سربا زان دشمن ریختند داخل شهر
special
خاص
special
مخصوص
special
مخصوص خاص
special
مخصوصا
special
آنچه متفاوت یا غیر عادی است
special
استثنایی
special
حرف غیر عادی در یک نوشتار
special
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
special
<adj.>
اضافه
special
<adj.>
علاوه
special
<adj.>
خاص
special
<adj.>
ویژه
special
ویژه
special
سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
special operations
عملیات مخصوص یا ویژه
special tribunal
دادگاه اختصاصی
special verdict
تصمیم ویژه
special team
تیم ذخیره ها
special verdict
رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
special symbol
نماد خاص
special relativity
نسبیت خصوصی
special school
اموزشگاه استثنایی
special services
خدمات مخصوص
special services
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
special session
جلسه فوق العاده
special session
جلسه مخصوص
special sheaf
مروحه مخصوص
special staff
ستاد تخصصی
special staff
ستاداختصاصی
special symbol
نماد ویژه
special vertict
رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
special weapons
جنگ افزار مخصوص
special forces
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
special session
نشست ویژه
special session
نشست فوق العاده
as a special exception
<adv.>
بطور استثناء
special olympics
المپیک افراد استثنایی
Are there any special fares?
آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
special weapons
جنگ افزارهای ویژه
a special menu
صورت غذای مخصوص
special effects
جلوههای ویژه
special effects
تروکاژ
special mark
علامتمخصوص
Special Branch
سازمانپلیسبریتانیا
special effect
جلوههایویژه
Do you have any special rates?
آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
as a special exception
<adv.>
استثنأ
special registrant
دفتر ثبت نام مخصوص
special deposits
سپردههای ویژه
special case
مورد خاص یااستثنایی
special character
دخشه
special character
ویژه
special character
دخشه ویژه
special character
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special contracts
عقود معینه
special contracts
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
special corrections
تصحیحات مخصوص
special damage
خسارت مخصوص
special degration
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
special drawing right
حق برداشت مخصوص
special case
مورد ویژه
special bastard
هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
special bastard
حرامزاده ویژه
extra special
مخصوص
extra special
ویژه
Paste Special
درج یک شی خاص
Paste Special
در یک متن
extra special
فوق العاده
special ability
توانایی اختصاصی
special administration
اداره قسمت خاصی از ترکه
special agent
وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
special agreement
قرارداد ویژه
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
special area
منطقه پرواز مخصوص
special drawing right
حق برداشت ویژه
special passport
پاسپورت ویژه
special party
گروه ویژه
special delivery
پست سفارشی
special passport
پاسپورت مخصوص
special plea
دفاع خاص
special pleader
متخصص تهیه لوایح دفاعی
special jury
هیئت منصفه مخصوص
special pleading
علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
special property
مالکیت خاص
special purpose
یک منظوره
special handling
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
special majority
اکثریت خاص
special duty
کار ویژه
special education
اموزش و پرورش استثنایی
special purpose
تک منظوره
special purpose
خاص منظوره
special forces
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special acceptance of a bill of
قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
special purpose computer
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
I must make a special note of that.
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
special drawing rights
حق برداشت ویژه
special theory of relativity
نظریه نسبیت خصوصی
special drawing rights
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
special libraries association
انجمن کتابخانههای مخصوص
special interest groups
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
special interest group
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
special weight race
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
special interest group
گروه
digital video special effects
نمایشمخصوصعددیعوامل
Every man is made for a special job.
<proverb>
هر کس را بهر کارى ساختند .
Can I go earlier today, just as a special exception?
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
special purpose programming language
زبان برنامه نویسی تک منظوره
extra special flexible wire rope
طناب فولادی ویژه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com