Dictiornary-Farsi | spin lattice intraction | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 152 (8 milliseconds)

English	Persian
spin lattice intraction	بر هم کنش اسپین شبکه


Other Matches

spin spin coupling	جفت شدن اسپین- اسپین
spin	تنیدگی
spin	ماهیگیری با وسایل چرخان
spin	فشردن فلز
spin	فشردن سرد اسپین
off spin	چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
spin	اسپین
spin	چرخش به سرعت
spin-off	بخشهسازی
spin-off	برنامهی اشتقاقی
spin-off	شرکت بخشهسازی شده
to spin something	چیزی را تند چرخاندن
spin	فرفره خوردن روی یک پا یا دو پا
spin	چرخش توپ
to spin out	بسر بردن
to spin out	امتداد دادن مفصلا درست کردن
to go for a spin	با خودرو گردش کوتاهی کردن
spin	فرفره
spin	چرخش
spin	چرخیدن
spin	ریسیدن رشتن
spin	تنیدن
spin	به درازاکشاندن چرخاندن
lattice	شبکه
lattice	کار مشبک
lattice	توری منظم
lattice	شبکه بندی شبکه کاری
lattice	تیر مشبک
lattice	خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
low spin	کم اسپین
leg spin	چرخش توپ که تغییر مسیربطرف پا میدهد
one heel spin	چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت
spin casting	پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
spin paired	اسپین زوج شده
spin dyeing	زنگرزی پیش از ریسیدن
spin decoupling	واشدن اسپین
spin coupling	جفت شدن اسپین
spin bowler	توپ اندازی که به توپ چرخش میدهد
sit spin	چرخیدن روی یک اسکیت
scratch spin	چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
one toe spin	چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی
spin state	حالت اسپین
spin wall	دیوار درون بنا که بران بارگذاری میشود
to spin one's wheels <idiom>	بدون نتیجه زحمت کشیدن [اصطلاح روزمره]
to spin yarns	دروغ ساختن
to spin yarns	صفحه گذاشتن
to spin yarns	داستان ساختن
to spin a wheel	چرخی را تند چرخاندن
to spin a yarn <idiom>	[یک مشت راست ودروغ سر هم کردن]
spin drier	ماشینخشککن
spin doctor	متخصصروابطاجتماعی
spin-offs	برنامهی اشتقاقی
spin-offs	شرکت بخشهسازی شده
spin-offs	بخشهسازی
upright spin	چرخش ایستاده
top spin	چرخش فرفره مانند توپ بازی
high spin	چرخش زیاد
electron spin	اسپین الکترون
change spin	چرخیدن با تغییر پا
hot spin	فشردن در حالت گرم
high spin	پرچرخش
electron spin	تنیدگی الکترون
anti spin	سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
high spin	پر اسپین
jump spin	چرخش با اغاز پرش بهوا
spin-dry	باماشینخشککردن
bcc lattice	شبکه مکعبی پر
bcc lattice	lattice body-centeredcubic
atomic lattice	شبکه اتمی
specific lattice	شبکه ویژه
space lattice	شبکه فضایی
space lattice	شبکه فضائی
ionic lattice	شبکه یونی
lattice windows	شباک
rhombohedral lattice	شبکه لوزوجهی
lattice window	پنجره مشبک
bravais lattice	شبکه براوه
cubic lattice	شبکه مکعبی
two dimensional lattice	شبکه دو بعدی
distorted lattice	شبکه واپیچیده
dynamic lattice	شبکه پویشی
three dimensional lattice	شبکه سه بعدی
crystal lattice	شبکه کریستالی
square lattice	شبکه مربعی
crystal lattice	شبکه بلوری
crystal lattice	شبکه بلورین
fcc lattice	lattice face-centeredcubic
fcc lattice	شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
crystal lattice	شبکه بلور
lattice polarization	قطبش شبکه
lattice analogy	روش قیاس به تیر مشبک
oblique lattice	شبکه مایل
lattice constant	ثابت شبکه
Lattice [order]	توری [ترتیب] [ریاضی]
lattice point	نقطه شبکه
lattice parameter	پارامتر شبکه
lattice network	شبکه توری منظم
lattice matrix	ماتریس
lattice mast	دکل مشبک
lattice ion	یون شبکه
lattice imperfection	ناکاملی شبکه
Lattice [order]	شبکه [ریاضی]
lattice grider	تیر مشبک
lattice girder	تیر حمال مشبک
lattice energy	انرژی شبکه
lattice dynamic	دینامیک شبکه
lattice position	محل شبکه
lattice resistivity	مقاومت ویژه شبکه
lattice bridge	پل نردهای
lattice bridge	پل شبکهای
lattice design	طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
lattice work	شبکه بندی
lattice work	شبکه کاری
lattice vibration	ارتعاش شبکه
lattice vacancy	تهیجای شبکه
lattice tower	برج مشبک
lattice tower	دکل مشبک
lattice windows	پنجره مشبک
lattice window	شباک
lattice spacing	فاصله شبکه
lattice site	جایگاه شبکه
lattice defect	نقص شبکه
spin angular momentum	اندازه حرکت زاویهای اسپینی
lay back spin	چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
spin angular momentum	اندازه حرکت زاویهای اسپین
spin casting reel	قرقره چرخان ماهیگیری
spin casting rod	چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
spin orbit coupling	جفت شدن اسپین- اوربیتال
spin paired complex	کمپلکس اسپین زوج شده
teflon spin bar	میله همزن تفلونی
jackson haines spin	چرخیدن روی یک پا در حالت نشسته
electron spin resonance	رزونانس اسپین الکترون
lattice suspension bridge	پل اویزشی مشبک
lattice suspension bridge	پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
lattice point group	گروه نقطهای شبکه
lattice heat conductivity	رسانندگی گرمایی شبکه
lattice translation operation	عمل انتقال شبکه
lattice heat capacity	فرفیت گرمایی شبکه
cloud lattice design	طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
lattice thermal resistivity	مقاومت ویژه گرمایی شبکه
simple cubic lattice	شبکه مکعبی ساده
wooden lattice work	گره سازی
lattice woung coil	پیچک مشبک
wooden lattice work	شبکه کاری چوبی
to spin laundry in the washing machine	لباس های شسته شده را در ماشین لباسشویی تند چرخاندن
electron spin resonance [ESR]	تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
face centered cubic lattice	شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
body centered cubic lattice	شبکه مکعبی مرکز پر
body centered cubic space lattice	شبکه فضاویی مکعبی با مرکزحجمی
closo packed hexagonal space lattice	شبکه فضایی شش وجهی
Dont spin such yarns . Dont tell lies.	دیگر صفحه نگذار ( دروغ نساز )