English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (6 milliseconds)
English Persian
spotting scope دوربین روی سه پایه
Other Matches
spotting تشخیص محل گلوله
spotting دیدبانی کردن دید زدن
spotting تشخیص دادن
spotting تنظیم تیر و دیدبانی اتش درتوپخانه دریایی
terrain spotting تجسس کردن زمین
bilateral spotting دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
mine spotting کشف مین
mine spotting کشف و علامت گذاری مین
range spotting تخمین مسافت کردن
range spotting تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
spotting charge خرج مشقی برای تصحیحات دیدبانی خرج مخصوص تنظیم تیر
spotting line خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
terrain spotting دیدبانی کردن زمین
scope حدود
scope دامنه رسیدگی
scope محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
scope حوزه
b scope صفحه کاتد رادار
scope طول طناب لنگر بیرون از اب
scope هدف
scope وسعت
scope قلمرو حوزه
scope میدان
scope میدان دید ازادی عمل
scope مطمح نظر
scope منظور مفاد
scope فحوا
scope نقطه توجه طرح نهایی
scope منظور
scope نوسان نما
scope دامنه
scope محدوده
scope هدف عملیات
scope میدان دید
scope حیطه عمل
scope وسیله دیدبانی یا بینایی
scope طول زنجیر ارتفاع سنج ناو منظور
scope میدان و برد و حدود
scope چشم انداز
scope منظور از عملیات
scope حیطه
scope گستره
stato scope ارتفاع سنج هواپیما
starlight scope دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
to come within the scope of a contract در حیطه یک قرارداد بودن
to come within the scope of the law در حوزه عمل قانون بودن
snooper scope دوربین تعقیب و دیدبانی
sniper scope دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
data scope یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
expanded scope صفحه گسترده
of a wide scope وسیع
radar scope صفحه رادار
radar scope صفحه دید رادار
scope for one's energies میدان برای ابراز فعالیت
scope of coverage حیطه پوشش
scope of coverage حوزه عمل
stato scope فشار سنج نمودار درجه فشارجوی
short scope buoy بویه پایه کوتاه
short scope buoy بویه شناور قائم
main scope tube مجرایاصلیهدف
To extend the scope of ones activities . میدان عملیات خودرا گسترش دادن
To give someone elbow - room ( scope ) . به کسی میدان دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com