English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (4 milliseconds)
English Persian
squad cars اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
Other Matches
Give me those old cars any day . I miss those old cars . قربان آن اتو مبیل های قدیمی
squad گروه
squad جوخه
squad دسته بصورت جوخه یادسته دراوردن
squad تیم
squad گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
taxi squad گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
flying squad گروه تندکنش
flying squad گروه تندواکنش
flying squad گروه ضربت
death squad گروه کشتار
squad room اطاق خواب سربازان
death squad جوخهی مرگ
death squad جوخهی تیرباران
squad car اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
death squad جوخهی اعدام
mass squad گروه توده
firing squad جوخه اتش
vice squad مامور کشف ودستگیری تبهکاران
vice squad جوخه پلیس
cars زره پوش
cars ارابه جنگی
cars ارابه
cars اتومبیل
cars اطاق راه اهن هفت ستاره دب اکبر
cars واگن راه اهن
cars واگن
cars اطاق اسانسور
dining cars واگن رستوران قطار
prowl cars رجوع شود به car patrol
Several cars collided. چندین اتوموبیل بهم خوردند
New and used cars are sold here . انواع اتوموبیل های نو وکهنه بفروش می رسد
patrol cars اتومبیل گشتی
estate cars اتومبیل استیشن
sports cars اتومبیل کورسی
sleeping cars واگن تختخواب دار راه اهن
stock-cars قدرت و دوام
stock-cars اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
motor cars اتوموبیل
motor cars گردونه خودرو
cable cars تراموای برقی
sports cars اتومبیل شکاری
freight cars واگن باری
The two cars had a head –on collision. دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
On comparison, the Mercedes was the more reliable of the two cars. هنگام مقایسه دو خودرو، بنز قابل اطمینان تر بود.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com