English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
square inch اینچ مربع
Search result with all words
ounce per inch square اونس اینچ مربع
pound per square inch پوند بر اینچ مربع
Other Matches
inch مقیاس طول برابر 45/2سانتی متر
inch پیمودن مسیر [به طریق آهسته]
inch by inch خردخرد
inch by inch اینچ اینچ
to inch out خرد خرد بیرون کردن
inch واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inch اینچ
inch حرکت کردن
acre inch 21/1 یک جریب اب
character per inch دخشه در اینچ
eight inch disk فلاپی دیسک با فرفیت بالا که قط ر هشت اینچی دارد
He was every inch a frenchman. اویک فرانسوی تمام عیار بود
bytes per inch تعداد بایت ها در یک واحد اینچ
character per inch کاراکتر دراینچ
within an inch of one's life <idiom> نفسهای آخر را کشیدن
he is a man every inch of him با تمام معنی مرد است
dots per inch نقطه در هر اینچ
eight inch disk درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
trackes per inch شیار در اینچ
he is a man every inch of him مردواقعی است
track per inch مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
tons per inch immersion تناژ ناو بر حسب عمق اب
I wont budge an inch. من که از جایم تکان نخواهم خورد
RPI [row per inch] رجشمار نسبت به اینچ
give someone an inch and they will take a mile <idiom> اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
on the square بدرستی
four-square چهار گوشهی کامل
on the square بانصاف
four-square چهارگوش
four-square کاملا مربع
try square گونیای فلزی
mean square یک مربع حسابی
on the square بدون کجی
four-square مصممانه
three square سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
three square بشکل مثلث
square مربع توان دوم
three square دارای سه ضلع مساوی
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
out of square کج
four-square رک و راست
four-square به طور صریح
four-square پراراده
four-square مصمم
four-square استوار
four-square پابرجا
four-square بیرودربایستی
four-square محکم
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
four-square با صراحت
four-square رک
four-square صادق
t square خطکش چلیپایی
four-square قرص
four-square بیشیله پیله
out of square خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
by the square بدقت
square away سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
square in پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
four-square راستگو
four-square صریح
square جذر میدان
square جوردراوردن
square برابر
square مساوی
square گونیا
square چهار گوش
square مرتب کردن کلاه
square چارگوش
square واریز کردن
square گوشه دار
square وفق دادن
square بتوان دوم بردن مجذور کردن
square چهارگوش کردن مربع کردن
square مجذور
square عادلانه
square منظم حسابی
square منصف
square به یک طرف میله وعمود به ان
to square up خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
square مربع
all square مساوی
by the square درست
square راست حسینی
by the square مطابق نمونه
square خانه شطرنج
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square one <idiom> درآغاز
square away <idiom> برنامه ریزی کردن
hollow square [گچ بری هرمی رومی]
square radian استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
square bracket قلاب
to be back to square one <idiom> دوباره به سر [آغاز] کار رسیدن
weak square خانه ضعیف شطرنج
weak square نقطه ضعف
word square acrostic
to be back to square one <idiom> دوباره به اول داستان رسیدن
word square جدول کلمات متقاطع
weak square حفره سوراخ
I cannot square it with my conscience to ... من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
to play square راست وحسینی بازی کردن
square move حرکت
fair and square <idiom> راست وبی پرده
square bracket براکت
square number مربع کامل [ریاضی]
square bracket کروشه
square meal غذایمقوی
The Ferdowsi Square . میدان فردوسی
set square گونیا
white square خانهسفید
square trowel مالهچهاگوش
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
black square خانهسیاه
square bet شرطچهارگوش
square flag پرچممربع
square neck یقهچهاگوش
square root of جذرعددی
square sail بادبانچهاگوش
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
square deal باشرف بودن رک وراست
color square مربع رنگ نما
flight square خانه فرار شطرنج
magic square چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
mean square deviation اختلاف
mean square deviation مغایرت
mean square deviation میزان انحراف متداول
miter square گونیا
root mean square ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
square ball پاس عرضی
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
square dance رقص محلی امریکا
square dance رقص چوبی
square dome چهار طاقی
square foot فوت مربع
square knot گره مرکب از دونیم کره
square knot گره مربر
chi square مربع خی
carpenters try square گونیای درودگری
square deals تقلب نکردن
square deals باشرف بودن رک وراست
square root جذر
square root ریشه دوم
square roots جذر
square roots ریشه دوم
square deal تقلب نکردن
square brackets قلابهای گوشه دار
back square گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
betwixt square گونیا
bevel square گونیا
square knot گره مربع
square lattice شبکه مربعی
square metre متر مربع
square rigger نوعی کشتی بادی
square wave موج مربع
square stone سنگ بادبر
square wave موج مربعی
square wave موج چهار گوش
square shooter ادم درستگار
square shooter باشرف
square shouldered چهارشانه
square toed متروکه
square shouldered دارای شانه پهن
square toed امل
square toed قدیمی مسلک
three square file سوهان سه گوش
square pyramid هرم مربع القاعده
square toed دارای پنجه مربع
square leg محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
square matrix ماتریس مربع
square matrix ماتریس مربعی
square means second p مجذوریعنی توان دوم
t mitre the square گوشه نودزینه را نیم کردن
square wave باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
square mil میل مربع
t mitre the square گونیا را فارسی کردن
square wood بریدن الوار
square wood چارتراش کردن الوار
steel square گونیای فولادی
square potential well چاه مربعی پتانسیل
square planar مسطح مربعی
triangular set square گونیای رسم کشی
triangular set square گونیای نقشه کشی
bevelled edge square زاویه حاده
square pyramidal molecule مولکول هرمی مربع القاعده
square law detection یکسوکنندگی مربعی
bevel steel square نقاله
square root key دکمهرادیکال
root mean square velocity جذر میانگین مجذور سرعت
square-headed tip سرچهاگوش
root mean square error جذر میانگین مجذور خطا
ordinary least square method روش حداقل مربعات معمولی
square root method روش جذرگیری
square head plug انشعابسرچهارگوش
He gave me a square deal . بامن منصفانه معامله کرد
chi square test ازمون "چی دو "
chi square distribution توزیع مربع خی
weighted least square method روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
black square weakness ضعف خانههای سیه رنگ شطرنج
square peg in a round hole <idiom> شخصی که مناسب کاری نباشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com