English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
square knot گره مرکب از دونیم کره
square knot گره مربر
square knot گره مربع
Other Matches
knot گره زدن
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot [واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot بقچه [کاموا ]
knot کانون [کاموا]
knot گره دریایی
knot گره
knot گره خوردن
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره پیشاهنگی
knot گیرانداختن
knot مشکل عقده
knot واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
knot گره زدن
knot بهم پیوستن
knot دژپیه
knot گره خوردن
knot منگوله دار کردن گره دریایی
knot برکمدگی
knot میل دریایی
knot گره دریایی
knot گره
knot نات
knot غده چیز سفت یا غلنبه
tie [knot] ایلمک
tie [knot] خفت
sword knot شرابه شمشیر
overhand knot گره ساده
tie [knot] ریشه
surgeon's knot گره بخیه جراحی
nail knot گره بین نخ فرعی و اصلی ماهیگیری
tie [knot] پیچه
turkish knot گره ترکی
tight knot گره سخت
granny knot گره غلط
half knot نیم گره
half knot گره خفتی
knot tie گره مقرهای
knot hole محل گره
granny knot گره عامی
knot hole محل حفره
macrame knot گره توری بافی
turkish knot گره متقارن
manrope knot head s"turk
fisherman's knot گره
overhand knot گره اضافی
top-knot کاکل
knot ratio نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
knot strength استحکام گره
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
knot count رجشمار [گره زرعی] [تعداد گره در طول مشخصی از فرش]
elf knot گیس جنی
hand knot گره دستی
berber knot گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
asymmetric knot گره سنه
asymmetric knot گره نامتقارن
angular knot گره زاویه ای مثل گره آویز
alternate knot گره یک در میان (نوعی گره تقلبی)
To unite a knot . گره را باز کردن
The knot has come loose . گره شل شده است
Persian knot گره فارسی
Persian knot گره نامتقارن
surfer's knot ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
pruisik knot گره پروسیک
psyche knot ارایش گیسو بصورت گوجه فرنگی
Spanish knot گره اسپانیایی [این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
senneh knot گره نامتقارن
senneh knot گره فارسی
running knot خفت
running knot گره بند
sailor's knot گره کراوات
shoulder knot روبان یاحمایل زینتی روی شانه
shoulder knot واکسیل
slip knot گره خفت
slip knot گره زود گشا
packing knot گره زدن بدون پود
tie the knot <idiom> ازدواج کردن
butterfly knot گره پروانه
blood knot نوعی گره
turtle knot گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
wall knot گره حصیری
wall knot گره تخت
figure-eight knot شکلگره8تایی
top-knot سر پر
windsor knot گره بزرگ کراوات
top-knot پرهای تارکسر
top-knot موی فرق سر
constrictor knot گره فشاری
reef knot گره راست
symmetric knot گره ترکی [گره نامتقارن] [که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
Gordian knot گرهی گوردیان گوردیوس
Gordian knot مسئلهی گیجکننده
Gordian knot مشکل معما مانند
top-knot گره زینتی
Danish knot گره رنی
to cut the g. knot گره یامشکلی رابزورحل کردن
crown knot گره تاج
dead knot گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
figure eight knot گره هشت کوهنوردی
elf knot زلف ژولیده
elf knot موی درهم برهم
double knot گره دوبل
diameter of a knot قطر یک گره
figure of eight knot گره هشت فرانسه
knot stitches کوکگره
clinch knot گره ثابت
to tie a knot گره زدن
to untie a knot گرهی رابازکردن
fisherman's knot گره ماهی گیر
heaving line knot گره هبلین
Tie a knot in the rope . طناب را یک گره بزنید
asymmetric knot [farsi] گره فارسی
perfection loop knot نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
See if you can unite the dead knot . ببین این گره کور را می توانی باز کنی
French knot stitch گرهفرانسوی
loop knot tie گره حلقوی
Tie a rope in a firm knot . طناب را گره محکمی زدن
four-square رک
four-square پراراده
four-square به طور صریح
four-square با صراحت
square one <idiom> درآغاز
four-square مصممانه
square away <idiom> برنامه ریزی کردن
four-square مصمم
four-square چهارگوش
four-square استوار
three square دارای سه ضلع مساوی
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
t square خطکش چلیپایی
three square سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
try square گونیای فلزی
four-square کاملا مربع
four-square چهار گوشهی کامل
four-square رک و راست
four-square بیشیله پیله
four-square راستگو
four-square صادق
four-square بیرودربایستی
four-square صریح
four-square محکم
four-square قرص
four-square پابرجا
three square بشکل مثلث
by the square مطابق نمونه
square چهارگوش کردن مربع کردن
square راست حسینی
square جذر میدان
square برابر
square عادلانه
mean square یک مربع حسابی
on the square بدون کجی
on the square بدرستی
square بتوان دوم بردن مجذور کردن
square وفق دادن
by the square بدقت
square مربع
square مرتب کردن کلاه
square چهار گوش
square گونیا
square واریز کردن
square به یک طرف میله وعمود به ان
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square خانه شطرنج
all square مساوی
on the square بانصاف
square مساوی
square منظم حسابی
square جوردراوردن
to square up خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
by the square درست
square in پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
square چارگوش
square گوشه دار
square مربع توان دوم
square منصف
out of square کج
out of square خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
square مجذور
square away سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
to be back to square one <idiom> دوباره به سر [آغاز] کار رسیدن
I cannot square it with my conscience to ... من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
square radian استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
set square گونیا
square bracket قلاب
black square خانهسیاه
square sail بادبانچهاگوش
square bracket براکت
square bracket کروشه
square meal غذایمقوی
The Ferdowsi Square . میدان فردوسی
fair and square <idiom> راست وبی پرده
square number مربع کامل [ریاضی]
white square خانهسفید
square trowel مالهچهاگوش
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
to be back to square one <idiom> دوباره به اول داستان رسیدن
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com