Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
stack indicator
نماینده پشته
stack indicator
پشته نما
Other Matches
stack
انباشتن
stack
انباشته
stack
محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
stack
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stack
آدرس ابتدا پایانه پشته
stack
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stack
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stack
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stack
برنامه کاربردی که از سیستم Apple maxintosh Hyper cord استفاده میکند
stack
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stack
پشته کردن
stack up
جمع کردن اندازه گرفتن
stack up
روی هم انباشتن
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
لوله اگزوز
stack
خرمن
stack
دودکش دسته
stack
توده
stack
بسته
stack
پشته
stack
مقدارزیاد
stack
قفسه کتابخانه
stack
توده کردن
stack
کومه کردن
stack
ناودان
stack
توده اجر
stack
کومه
stack
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack
جمع اوری و منظم کردن وسایل
stack
چاتمه کردن تفنگ
stack
دودکش ناو
stack
انباشتن پشته کردن
stack pointer
اشاره گر پشته
stack register
ثبات پشته
stack memory
حافظه پشتهای
stack the defence
ارایش دفاعی
stack wash
تخلیه هوا به علت فشار گازدودکش ناو
exhaust stack
لولهاگزوز
To stack the cards .
ورق زدن ( تقلب درقمار )
stack the cards
<idiom>
برای کسی نقشه کشیدن
chimney-stack
[دودکشی با یک یا دو دور رو آجری]
wheat stack
خرمن کومه گندم
stack arms
تفنگها راچاتمه کنید
chimney stack
میله دودکش
hay stack
کومه علف خشک
program stack
پشته برنامه
push up stack
سیستم صف ذخیره سازی موقت که آخرین موضوع اضافه شده در انتهای لیست فرار می گیرد
push down stack
پشته
push down stack
پایین فشردنی
push down stack
مجموعهای از مکانهای حافظه یا ثباتهای کامپیوترکه لیستی از نوع push-down را اجرا می کنند
chimney stack
دودکش
row stack
فاصله ردیفهای انبار از دیوار
row stack
فاصله اماد از دیوار
smoke stack
دودکش
stack arms
چاتمه کردن تفنگها
stack arms
فرمان چاتمه فنگ
wall stack section
بخشدودکشدیواری
soil and waste stack
کیسهخاکوفضولات
push pop stack
ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
on-off indicator
چراغروشنوخاموش
c o d indicator
عقربه سی او دی
indicator
چراغ راهنما
indicator
نشان دهنده
indicator
شاخص اندازه
indicator
نمایشگر شاخص
indicator
نمودار
indicator
عقربه یاصفحه نشان دهنده
indicator
علامت خط نشانه
indicator
عقربه
indicator
راهنما
indicator
نشانگر
indicator
شاخص
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
indicator
فشار سنج
indicator
نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
indicator
ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
indicator
اندیکاتور
indicator
نماینده
indicator
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
indicator
چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
indicator
مقیاس
indicator
علامت
indicator
شناساگر
phase indicator
نشاندهنده فاز
overflow indicator
مشخص کننده سرریزی
range indicator
مقیاس مسافت
polarity indicator
شاخص قطب
routing indicator
گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
range indicator
شاخص مسافت
range indicator
طبله مسافت
rogue indicator
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
ring indicator
نشان دهنده حلقه
role indicator
نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
routing indicator
نمایندهء مسیرگزینی
priority indicator
اولویت نما
priority indicator
نماینده اولویت
position indicator
شاخص نماها
rudder indicator
نشانگر تیغه سکان
situation indicator
دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
front indicator
جلو
indicator lights
نورهایراهنما
indicator needle
عقربهسوزنی
indicator telltale
شاخصساعتی
neutral indicator
شاخصسوخت
oxygen indicator
اکسیژنیدک
power indicator
شاخصروشن
rear indicator
شاخصانتهایی
self-timer indicator
تنظیمگراتوماتیک
front indicator
فشارسنج
charge indicator
اندازهشارژ
calls indicator
نمایشدهندهزنگتلفن
speed indicator
سرعت نما
speed indicator
تندی نما
target indicator
شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
switch indicator
گزینه نما
system indicator
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
tuning indicator
میزان نما
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
wheel indicator
نشانگر سکان
wind indicator
بادنما
setting indicator
شاخصتنظیم
overflow indicator
سرریز نما
climb indicator
اوج نما
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
elevation indicator
صفحه نمودار درجه
elevation indicator
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
direction indicator
دستگاه نشاندهنده جهت حرکت
error indicator
در روی خطا نما
external indicator
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
frequency indicator
بسامد نما
frequency indicator
دستگاه نشان دهنده فرکانس
attitude indicator
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
gas indicator
دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
economic indicator
علائم اقتصادی
economic indicator
شاخص اقتصادی
complex indicator
نشانگر عقده
check indicator
مشخص کننده مقابله
check indicator
نماینده مقابله
density indicator
چگالی سنج
dial indicator
دستگاه نشاهدهنده مدرج
overflow indicator
سرریزنما
direction indicator
دستگاه جهت نمایی
column indicator
نشانگر ستونی
dual indicator
نشاندهنده دوتایی
balance indicator
ترازنما
ground indicator
اشکارساز اتصال با زمین
airspeed indicator
سرعت نما
magnetic indicator
سمت نمای مغناطیسی هواپیما
magnetic indicator
سمت یاب مغناطیسی هواپیما
achromatic indicator
شناساگر اکروماتیک
mode indicator
نشانگر حالت
absence indicator
غیبت نما
absence indicator
جانشین
neon indicator
شاخص نئونی
indicator electrode
الکترودنشان دهنده
limit indicator
نشاندهنده تلرانس
light indicator
نور نما
indicator gate
دریچه شاخص
indicator diagram
دیاگرام نشاندهنده
indicator light
لامپ سیگنال
indicator electrode
الکترود شاخص
indicator tube
لامپ سیگنال
insulation indicator
دستگاه ازمایش عایق بندی
oil level indicator
نشانگر سطح روغن
[مهندسی]
film leader indicator
راهنمایفیلمخودکار
dipping/indicator stalk
دکمهراهنما
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
air speed indicator
صفحه سرعت نما
air speed indicator
سرعت نمای هواپیما
heat ready indicator
چراغتعینگرما
acid base indicator
شناساگر اسید- باز
call fee indicator
دستگاه نشاندهنده نرخ تلفن
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
turn and bank indicator
کنترلکنندهشیبوچرخش
electron ray indicator
لامپ میزان نما
backstroke turn indicator
اندازهشنایبرگشتبهپشت
plan position indicator
صفحه رادار ناو یا هواپیما
earth leakage indicator
دستگاه نشاندهنده نشتی زمین
shadow tuning indicator
میزان نمای سایهای
gates opening indicator
شاخص باز شدن دریچه ها
high tension indicator
مقره فشار قوی
charging indicator lamp
لامپ نشاندهنده بار
key status indicator
نشانگر وضعیت کلید
power level indicator
توان نما
magnatic direction indicator
دستگاه نشاندهنده جهت مغناطیسی
oxidation reduction indicator
شناساگر اکسایش
numerical indicator tube
هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
discharge indicator disc
دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
auto answer indicator
جوابگویاتوماتیکی
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
crash position indicator
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
current cell indicator
نشانگر سل جاری
current direction indicator
دستگاه نشاندهنده جهت جریان
dial indicator micrometer
میکرومتر با صفحه مدرج
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
end of file indicator
انتهانمای پرونده
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
maximum demand indicator
کنتور بار پیک
myers briggs type indicator
سنخ نمای مایرز- بریگز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com