English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
star shell گلوله نورافشان
star shell گلوله منور
Other Matches
star انجم
co-star همبازیگری کردن
d. star ستاره جفتی
two star دوستارهای
two star سرلشکر
two star دریا دار
co-star همبازیگر
co-star نقش مشترک داشتن
all-star تیم تمام ستاره
all star تیم تمام ستاره
co-star همبازی
five star افسر پنج ستارهای
star ستاره
star نشان ستاره اختر
star کوکب
star نجم
star باستاره زینت کردن
star ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
star نوعی قایق دونفره
shell صدف
shell برنامه واسطه
shell زرهی پوشش
shell نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
in one's shell <idiom> صرف نظر کردن،بی صدا
out of one's shell <idiom> گفتگو دوستانه
shell برنامه خروج موقت
to shell off ورقه ورقه شدن ورامدن
shell out خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
shell out پرداختن
shell out هزینه چیزی را قبول کردن
shell off گلوله باران کردن
shell off با نارنجک مورد حمله قراردادن
shell قشر زمین
shell پوکه فشنگ
shell گلوله توپ
shell بدنه ساختمان
shell کالبد
shell پوست فندق وغیره
shell جلد
shell عامل محافظ حفاظ
shell صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shell پوست تخم مرغ
shell قشر
shell پوست
shell سبوس گیری کردن
shell بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell توده
shell پوسته
shell فشنگ
shell جعبه حاوی باروت
shell پوست کندن از مغز میوه را دراوردن
shell پوکه
shell ساچمه وچاشنی
shell قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shell لایه
star connection اتصال ستارهای
star nebula ابری ستارهای
star cloud سحابی ستارهای
star connection اتصال ستاره
star nebula سحابی ستارهای
star crossed بدشانس
star crossed دارای ستاره نحس
star drag وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری
star finder ستاره یاب
star globe ستاره یاب کروی
star cloud ابری ستارهای
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
north star ستاره قطبی
multiple star ستاره چندگانه
morning star ستاره بامدادی
north star ستاره شمالی
north star جدی
morning star زهره
fixed star ثوابت
morning star ستاره صبح
proto star پیش ستاره
pulsating star ستاره ضربان دار
radio star اختر رادیو
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
pulsating star ستاره تپنده
star grass هر نوع گیاه گل ستارهای
neutron star ستاره نوترونی
star handle دستگیره گردان
star chamber دادگاه عالی مدنی وجنایی
star chamber جابرانه وسری
star chart نقشه ستارگان
star circuit مدار ستارهای
the north star ستاره قطبی یا شمالی
word star یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
shooting star شهاب ثاقب
Star Wars جنگ فضایی
star diagonal ستارهمورب
star facet (8) تراشستارهای
film star ستارهیکفیلم- سوپراستار
rising star آیندهدار باآتیه
star sign علامتزودیاک
star-studded فیلمیااجرائیکهستارههایزیادیدرآنبازیمیکنند
star catalogue فهرست ستارگان
star bit بیت ستاره
star network شبکه ستارهای
star of bethlehem ستاره بیت اللحم
star of bethlehem عیسی
star program برنامه کامل
star program بدون خطا اجرا شود
star sapphire یاقوت کبود درخشان
star spangled مزین به ستاره
star spangled ستاره نشان
star thistle قنطوریون ستارهای گل توری
star turn ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
star turn موضوع مهم وقابل توجه
star voltage ولتاژ ستاره
star washer واشر ستاره ای
star anise بادیان ختایی
lucky star <idiom> ستاره بخت واقبال
evening star عطارد
day star خورشید
day star ستاره بامداد
cascaded star روش گره ها در شبکه با توپولوژی ستاره با بیش از یک hub که در صورت مشکل پشتیبانی از آن ایجاد میکند
giant star ستاره بزرگ و درخشان
campaign star نشان جنگی ستاره
shooting star ستاره ثاقب
blazing star هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
blazing star ستاره دنباله دار
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
binary star دوتایی
dog star ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
double star دوگانه
evening star ستاره شامگاهی
evening star برجیس
fixed star ستاره ثابت
evening star زهره
evening star ناهید
gaint star ستاره غول
Energy Star استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
dwarf star ستاره کوتوله
double star دوتایی
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
falling star شخانه
Pole Star Polaris
falling star شهاب
jet star نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
falling star تیرشهاب
Pole Star جدی
falling star ثاقب
evening star مشتری
interconnected star اتصال زیگزاگی
Pole Star ستاره قطبی
falling star تیر شهاب
moring star زهره
moring star شباهنگ
moring star ستاره صبح ناهید
moring star ستاره بامداد
shooting star تیرشهاب
falling star حجر سماوی
downstream shell خاک پایین دست
downstream shell توده پایاب خاکریز پایاب
shell shock روان رنجوری جنگ
ear shell گوشک ماهی
downstream shell پشته پایاب
egg shell پوست تخم
egg shell مانندپوست تخم مرغ
egg shell نازک
energy shell لایه انرژی
energy shell پوسته انرژی
cartridge shell بدنه پوکه فشنگ
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
electron shell پوسته الکترون
illuminating shell گلوله منور
shell-shock روان رنجوری جنگ
shell structure ساختارپوستهای
ventus's shell کس گربه
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shocked موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
shell suit نوعیکتوشلوارغیرمعمولی-شلوولباجنسدرخشندهوبراقوسبک
head shell حافظسر
inner door shell پوستداخلیدر
lower shell قشرتحتانی
shell membrane پوستغشا
band shell جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
To come out of oness shell. از جلد ( لاک ) خود در آمدن
tracer shell گلوله رسام
The shell does not always contain a pearl. <proverb> همیشه در صدف گوهر نباشد .
cockle shell کرجی کوچک
cupola shell پوسته کوپل
cooling shell پوسته سردکننده
cooling shell قشر سرد کننده
cockle shell یکجورصدف
the shell of an egg پوست تخم مرغ
cartridge shell بدنه پوکه
tortoise shell پوست ابرهای لاک پشت دریایی
upper shell قشررویه
magnetic shell زرورق مغناطیسی
shell fish جانور صدف
shell formwork قالب بندی غلافی
shell fragments بسک گلوله
shell fragments قطعات گلوله
shell game گردو بازی
shell game قمار با گردو
shell jacket بالاتنه کوتاه دکمه دار نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com