Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
station complement
پرسنل ثابت یک پایگاه
station complement
پرسنل خدماتی پایگاه
Other Matches
two's complement
افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
nine's complement
متم نسبت به 9 متمم 9
complement
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complement
معکوس یک عدد دودویی
complement
رقم دودویی که مکمل شده است
complement
تبدیل یک عدد دودویی
nine's complement
مکمل 9
nine's complement
که با کم کردن هر رقم عدد از 9 بدست می آید
two's complement
متمم نسبت به دو
two's complement
مکمل 2
two's complement
متمم نسبت به دو متمم دو
one's complement
متمم یک
one's complement
مکمل یک
one's complement
معکوس یک عدد دودویی
one's complement
متمم نسبت به یک
nine's complement
مکمل دهدهی
complement
که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید
complement
مکمل دهدهی
complement
تعارفات معمولی
complement
مکمل
complement
متمم گرفتن
complement
متمم بودن
complement
کامل کردن
complement
تزئینی
complement
ضمائم
complement
متمم مکمل
complement
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement
تملق گویی کردن خوشامد گفتن تکمیل کردن
complement
حد مجاز مکمل
complement
با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complement
عمل منط ق که حاصل آن NOT منط ق است
complement
با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید
complement
پرسنل سازمانی
complement
ضمیمه
complement
ملحقات
complement
متمم
relative complement
تفاضل
[مجموعه]
[ریاضی]
radix complement
متمم مبنایی
objective complement
اسم یا صفت یاضمیرمکمل صفت موضحه درمسندالیه
nines complement
متمم نسبت به 9
objective complement
مکمل موضوع
true complement
مکمل واقعی
ten's complement
عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
ten's complement
متمم نسبت به 01
emergency complement
تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
emergency complement
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
complement form
صورت متممی
complement form
صورت متمم
complement form
فرم متمم شکل متمم
complement gate
دریچه متمم ساز
ten's complement
مکمل 01
ten's complement
متمم نسبت به ده متمم ده
radix complement
مکمل مبنا
true complement
متمم واقعی
true complement
متمم مبنایی
true complement
متمم واقعی متمم مبنایی
true complement
مکمل صحیح
diminished radix complement
نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
peace time complement
استعداد مجاز زمان صلح
sub station
پست فرعی
on station
پروازهواپیما بالای هدف
on station
اماده باش بالای هدف
way station
ایستگاه رله مخابراتی
way station
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
on station
رسیدن به هدف
on station
روی هدف
station
ایستگاه
station
درپست معینی گذاردن
station
پست
station
محل
station
پاسگاه
station
محل ماموریت
station
مستقرکردن
station
مقام مستقرکردن
station
رتبه
station
جایگاه
station
مرکز
station
جا درحال سکون
station
وقفه
station
سکون پاتوق
station
ایستگاه اتوبوس وغیره
station
توقفگاه نظامیان وامثال ان
station
موقعیت اجتماعی وضع
station
استقرار یافتن
station
پایگاه
station
یا مقصد استفاده میشود
Is the next station ... ?
آیا ایستگاه بعدی ... است؟
Where is the station?
ایستگاه کجاست؟
way station
ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
station
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
station bill
جدول محلها
remote station
ایستگاه راه دور
repeater station
مرکز تقویت کننده
serivce station
ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
shunting station
ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
slave station
ایستگاه فرعی
mobile station
فرستنده متحرک
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
naval station
پایگاه دریایی
remote station
ایستگاه دوردست
remote station
ایستگاه دور دست
observation station
دیدگاه
railway station
ایستگاه راه اهن
reading station
ایستگاه خواندن
pumping station
ایستگاه تلمبه زنی
reception station
دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
reference station
ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
regulating station
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
relay station
ایستگاه رله
pumping station
تلمبه خانه
reception station
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
orienting station
ایستگاه توجیه
relay station
ایستگاه واسطه
station break
وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
station bar
رستوران ایستگاه راه آهن
station circle
چرخههواشناسی
receiving station
ایستگاهدریافت
passenger station
ایستگاهمسافرین
local station
ایستگاهکانونی
intercom station
ایستگاهداخلی
goods station
ایستگاهکالاهایتجارتی
tracking station
ایستگاه ردیابی
work station
محل کار
wireless station
ایستگاه بی سیم
station entrance
ورودیایستگاه
station model
مدلهواشناسی
station platform
سکویایستگاه
Where's the railway station?
ایستگاه راه آهن کجاست؟
To the railway station
به طرف ایستگاه راه آهن
To marry below ones station.
با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
polling station
حوزهرایگیری
coach station
پارکینگوایستگاهدرشکه
underground station
ایستگاهزیرزمینی
transmitting station
ایستگاهارسال
train station
ایستگاهقطار
wireless station
فرستنده
railway station
ایستگاه قطار
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
station number
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station log
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station log
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station list
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station keeping
در خط نگهداشتن ناو
station house
ایستگاه راه اهن
station house
مرکزکلانتری
station house
ایستگاه کلانتری
subscriber's station
مرکز مشترک
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
telephone station
جایگاه تلفن
triangulation station
ایستگاه مثلث بندی
traverse station
ایستگاه پیمایش
transit station
ایستگاه عبوری راه اهن
transfer station
محل اعزام افراد
transfer station
محل انتقال افراد
to station oneself
مقیم شدن
to station oneself
جا گرفتن
tide station
ایستگاه جزر و مد
telephone station
تلفن خانه
station car
اتومبیل استیشن
master station
پست اصلی مخابرات
close station
افراد بدو مرخص
blade station
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
battle station
پایگاه جنگی
battle station
پایگاه رزمی
astronomic station
ایستگاه دیدبانی نجومی
astronomic station
رصدخانه
ambulance station
ایستگاه امبولانس
amateur station
فرستنده تفننی
alert station
ایستگاه اعلام خطر
alert station
ایستگاه اماده باش
air way station
خطوط هوایی
air way station
ایستگاه کنترل
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
boat station
جای خدمه قایق
broadcast station
ایستگاه فرستنده
broadcasting station
ایستگاه رادیو
close station
خدمه بدو مرخص
climatological station
ایستگاه هواشناسی
clearing station
پست تخلیه بیماران
clearing station
ایستگاه تخلیه بیماران
cleansing station
محل گندزدایی
cleaning station
پست رفع الودگی ش م ر
cleaning station
ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
change of station
انتقال تعویض محل خدمت
change of station
تغییر محل ماموریت
central station
نیروگاه مرکزی
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
broadcasting station
ایستگاه رادیویی فرستنده
aileron station
فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
aid station
پست امدادی
aeronautical station
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
power station
کارخانه برق
gas station
پمپ بنزین
filling station
پمپ بنزین
station wagons
استیشن واگن
station wagons
ماشین کبریتی
station wagon
استیشن واگن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com