Dictiornary-Farsi | steady state wave motion | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
steady state wave motion	حرکت موجی پایا


Other Matches

steady state	مدار یا وسیله یا برنامهای که در وضعیتی می ماند که هیچ عملی انجام نمیدهد ولی ورودی می پذیرد و..
steady state	حالت پایا
steady state	حالات دائم
steady state	حالت ثابت
steady state	وضعیت بارشد مداوم
steady state	وضعیت پایدار
steady state	حالت دائمی
steady state growth	رشد مداوم
steady state approximation	تقریب حالت پایا
steady state conduction	رسانش با حالت پایا
steady state equilibrium	تعادل در وضعیت رشد پایدار
steady state flow	جریان با حالت پایا
non steady state flow	جریان غیرهمگام
steady state theory	نظریه حالت پایا
steady state growth	رشد پایدار
wave motion	حرکت موجی
wave motion	انتشار موج
wave motion	حرکت موج
national [state, federal state] <adj.>	دولتی
national [state, federal state] <adj.>	حکومتی
go steady <idiom>	همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
steady <adj.>	مرتب
steady	یکنواخت
steady on	لوله توپ را به اهستگی تاروی هدف بیاورید
steady as you go	مسیر را ثابت نگهدارید
steady as you go	راه ثابت باشد
steady on	اهسته به سمت هدف
steady	پی درپی مداوم
steady	ثابت
steady <adj.>	منظم
steady	راه
steady	فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steady	روی مسیر
steady	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady	پابرجا
steady	ساکن شدن
steady	همین راه برو
steady	پیوسته ویکنواخت کردن
steady	استوار یامحکم کردن
steady	محکم
steady	پرپشت استوار
quasi steady	جریان نیمه ارام
steady flow	جریان ماندگار
as steady as a rock <idiom>	مثل کوه [استوار و ثابت]
slow and steady	اهسته وپیوسته
steady flow	جریان دائم
steady flow	جریان دائمی
steady current	جریان ثابت
steady flow	جریان لایه وار
steady growth	رشد پایدار
steady load	بار دائم
I have a steady monthly income.	درآمد ماهیانه ثابتی دارم
slow and steady wins the race	اسب تازی دوتک روبشتاب شتراهسته میرودشب وروز
motion	پیشنهادکردن
motion	جنب وجوش
motion	تکان
motion	اشاره کردن
motion	پیشنهاد
motion	حرکت
motion	طرح دادن
motion	جنبش
range of motion	دامنه حرکت
sampling in motion	نمونه برداری در حال انتقال
circular motion	حرکت دایرهای
relative motion	حرکت نسبی
disrotatory motion	چرخش ناهمسو
transitional motion	حرکت انتقالی
translational motion	حرکت انتقالی
forward motion	جنبش پیشرو
rotational motion	حرکت چرخشی
motion [politic]	پیشنهاد
retrograde motion	حرکت رجعی
rotary motion	حرکت دایرهای
to carry a motion	پیشنهادی را اجرا کردن
motion analysis	تحلیل حرکات
motion analysis	تجزیه حرکت
oscillating motion	حرکت نوسانی
motion study	حرکت پژوهی
motion study	مطالعه ی حرکت
motion study	تحرک سنجی
drift motion	حرکت سوقی
helicoidal motion	حرکت پیچی یا مارپیچی
slow motion	کند نمایی
slow motion	حرکت کند
constant of motion	ثابت حرکت
conrotatory motion	چرخش همسو
compound motion	حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
compound motion	حرکت مرکب
nonliner motion	حرکت غیرخطی
circular motion	حرکت گردشی
slow-motion	برپیچسرخورنده
oscillatory motion	جنبش تاب وار
to decide on a motion	در مورد تقاضایی تصمیم گرفتن
apparent motion	حرکت فاهری
proper motion	حرکت خاص
uniform motion	حرکت متشابه
ballistic motion	حرکت پرتابی
To set in motion.	بحرکت ؟ رآوردن
upward motion	حرکت رو به بالا
vibrational motion	حرکت راتعاشی
equations of motion	معادلات حرکت
polar motion	وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
slow motion	کند
vortex motion	حرکت گردابی
perpetual motion	حرکت دائم
slow motion	کند جنبی
oscillatory motion	نوسان
circular motion	حرکت مستدیر
equation of motion	معادله حرکت [فیزیک]
harmonic motion	اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
to put in motion	بحرکت در اوردن
to put in motion	راه انداختن
to set in motion	راه انداختن
to set in motion	بجریان انداختن به جنبش اوردن
motion pictures	سینما
simple motion	حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
motion picture	سینما
to put in motion	در جنبش دراوردن
to put in motion	بکار انداختن
harmonic motion	الحان مرکب
harmonic motion	حرکت هماهنگ
set in motion	راه انداختن
to make a motion	اشاره کردن
to make a motion	پیشنهاد کردن بر ان شدن
slow motion picture	تصویر با حرکت اهسته
to carry a motion by acclamation	درخواستی [رأیی] را بوسیله بله گفتن اکثریت پذیرفتن
perpetual motion machine	ماشین خودکار دائمی
time and motion study	بررسی زمان و حرکت
hamilton's equations of motion	معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
laws of motion of capitalism	قوانین حرکت سرمایه داری
perpetual motion machine	ماشین با حرکت دائم
newton's laws of motion	قوانین نیوتون
simple harmonic motion	حرکت نوسانی ساده
simple harmonic motion	حرکت هماهنگ ساده
horizontal motion lock	دستهتنظیمافقی
newton's laws of motion	قوانین حرکت نیوتون
newton's laws of motion	قوانین حرکت نیوتن
damped harmonic motion	حرکت هماهنگ میرا
lagrange's equations of motion	معادلات حرکت لاگرانژ
transmission of the rotary motion to the rotor	ناقلحرکتدواریبهقسمتگردندهماشین
main motion [at a party conference etc.]	دادخواست اصلی [در همایش حزبی و غیره]
To get things moving. To set the wheels in motion.	کارها راراه انداختن
To wave at someone.	به کسی دست تکان دادن
wave	فر موی سر دست تکان دادن
wave	خیزاب
wave	موج
wave	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave	موج زدن
wave	هیجان
wave	موجی بودن موج زدن
the wave	دریا
wave off	فرود همراه با سایش
wave off	به زمین ساییده شدن هواپیما
to wave away	باشاره دست بیرون کردن
new wave	نیوویو
wave	موج رادیویی
wave length	طول موج
wave guide	هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
wave drag	پسای موج
wave velocity	سرعت موج
mach wave	موج ضربهای
mach wave	انتن سرعت سنج هواپیما
wave form	شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
wave function	تابع موجی
wave guide	موجبر
matter wave	موج مادی
interference wave	موج مزاحم
indirect wave	موج غیرمستقیم
wave kick	حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
interference wave	موج انترفرنس
ionospheric wave	موج یونکرهای
infrasonic wave	موج مادون صوت
ionospheric wave	موج فضایی
wave form	شکل موج
wave front	جبهه امواج رادیویی
hertzian wave	امواج هرتز hertz
wave front	جبهه موج
hertzian wave	موج هرتسی
wave frequency	بسامد موج
impluse wave	موج ضربهای
hybrid wave	موج مرکب
wave equation	معادله موج
helicopter wave	گروه پرواز هلیکوپترها برای یک عملیات
light wave	موج نوری
wave mecanics	مکانیک موجی
wave number	عدد موج
muzzle wave	موج پرتاب گلوله
longitudinal wave	موج طولی
hertzian wave	موج رادیویی
wave speed	سرعت موج
stationary wave	موج ایستاده
sky wave	موج یونکرهای
sky wave	موج فضایی
sinusoidal wave	موج سینوسی
sine wave	موج سینوسی
shell wave	صدای زوزه گلوله
shear wave	موج برشی
transient wave	موج سیار
transient wave	امواج سیار
wander wave	موج سیار