English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
English Persian
stereoscopic camera دوربینبرجستهبین
Other Matches
stereoscopic برجسته بین
stereoscopic برجسته بینی
stereoscopic vision دید سه بعدی
stereoscopic pair زوج برجسته بینی
stereoscopic pair زوج استروسکپی
camera [اتاقی با طاق قوسی یا منحنی]
in camera غیر علنی
camera دوربین
camera دوربین یا جعبه عکاسی
camera screw پیچدوربین
camera platform سکویدوربین
camera dolly پایهدوربین
CCTV camera دوربین نظارت
observation camera دوربین نظارت
security camera دوربین نظارت
camera body بدنهدوربین
camera back قسمتهایپشتیدوربین
camera-shy کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
camera viewfinder دوربیننمایاب
CCTV camera دوربین مدار بسته
camera lucida [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
Polaroid camera نوعیدوربینمخصوصگرفتنعکسفوری
cine camera دوربینفیلمبرداری
view camera دوربیننما
underwater camera دوربینزیرآبی
observation camera دوربین مدار بسته
still video camera دوربیننمایشثابت
security camera دوربین مدار بسته
surveillance camera دوربین مدار بسته
disposable camera دوربینبازاری
disc camera صفحهدوربین
camera-shy بیزار از دوربین
box camera دوربین قوطی
camera tube دوربین تلویزیونی
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
observation camera دوربین امنیتی
camera obscura اطاقک تاریک جعبه عکاسی
camera obscura تاریک خانه
camera nadir محورلولایی دوربین عکاسی
camera nadir خط لولای دوربین
camera magazine جعبه محتوی فیلم عکاسی
camera magazine کاست فیلم دوربین
camera lucida دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
security camera دوربین امنیتی
camera axis محور دوربین عکاسی
surveillance camera دوربین امنیتی
CCTV camera دوربین امنیتی
camera window دریچه دیافراگم دوربین
color camera دوربین رنگی
box camera دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
sound camera دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
sitting in camera جلسه غیر علنی
sitting in camera جلسه خصوصی دادگاه
miniature camera دوربین تصاویر کوچک
miniature camera دوربین مینیاتوری
in camera proceedings دادرسی غیر علنی
surveillance camera دوربین نظارت
electron camera دوربین الکترونی
closed-circuit camera دوربین مدار بسته
closed-circuit camera دوربین نظارت
closed-circuit camera دوربین امنیتی
air cartographic camera دوربین عکس برداری هوایی
air survey camera دوربین عکسبرداری هوایی
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
camera ready copy کپی اماده تکثیر
television camera tube دوربین تلویزیونی
continuous strip camera دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
image camera tube لامپ تصویر میانی دوربین
camera control area محلتنظیمدوربین
camera control technician متخصصفنیکنترلدوربین
camera control unit مرکزکنترلدوربین
camera platform lock محلقفلدوربینبهپایه
colour television camera صفحهرنگیدوربین
Polaroid0 Land camera دوربینزمینیپولاروید
cross section of a reflex camera قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
lighting/camera control area سطحکنترلدوربینروشنایی
single-lens reflex camera دوربینبازتابتکلنزی
twin-lens reflex camera لنزدوتاییانعکاسدوربین
single-lens reflex (SLR) camera دوربینتکلنزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com