Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 220 (12 milliseconds)
English
Persian
still water level
سطحسکونآب
Search result with all words
abnormal water level
تراز استثنائی آب
abnormal water level
ترازنابهنجار آب
automatic water level recorder
تراز اب نگار خودکار
exceptional water level
تراز استثنایی اب
maximum water level
بیشینه تراز
maximum water level
تراز بیشینه طرح شده مخزن
maximum water level
ترازطبیعی مخزن
normal water level
تراز بهنجار اب
permanent water level
تراز پیوسته اب
rate of rise of water level
تندی بالا امدن اب
rate of rise of water level
روند بالاامدن اب
water level
تراز اب
water level
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level
سطح اب
water level gage
تراز سنج
water level observation
بررسی تراز اب
water level recorder
تراز نگار اب
water-level selector
تنظیمکنندهمقدارآب
water-level tube
درجهآب-آبپاش
Other Matches
level
الت ترازگیری
level
میزان
level
پایه
level
تراز سطح افقی افقی کردن
level
مستقیم
level
هدف در خط دید شماقرارگرفت
level
هموار
level
سطح برابر
level
هم پایه
level
هم تراز
level
یک دست
level
موزون هدف گیری
level
ترازسازی
level
مسطح شدن
level
نشانه گرفتن
level
رده
level
یک نواخت
level
تراز بنایی
level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
level best
خیلی عالی
level best
خیلی خوب
level best
بسیارعالی
on the level
<idiom>
درستکار ،بی غل وغش
level out
برابر کردن
level out
یکنواخت کردن
level with each other
در یک تراز
level
همسطح کردن
level
تراز کردن تراز
level
همسطح
level
سطح ارتفاع
level
مسطح
level
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level with each other
برابر
level
سطح
level
تراز
level to
تراز کردن
to level off
یکنواخت شدن
[ناحیه ای]
to level off
مسطح شدن
[ناحیه ای]
level
ترازکردن
O level
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
A level
مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
O level
نمرهی قبولی در این امتحانات
he did his level best
کوتاهی نکرد
he did his level best
انچه از دستش برامدکرد
level
مسطح کردن
gear level
دسته دنده
compensation level
تراز موازنه
level of effort
تلاش رزمی یکان
level control
کنترل سطح
level of living
سطح زندگی
level of readiness
سطح امادگی رزمی
level of significance
سطح معنی دار بودن
level colour
رنگ یکدست یا یکنواخت
level buble
حباب تراز
rotational level
تراز چرخشی
stock level
سطح انبار
stock level
سطح ذخیره انبار
storage level
تراز ذخیره تراز مخزن
level gage
اندازه گیر سطح
level land
زمین مسطح
level of confidence
سطح اطمینان
control level
سطح کنترل اماد
storage level
تراز خزانه
confidence level
احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
confidence level
درجه اطمینان
level of effort
میزان تلاش
upper level
سطحبالایی
level of confidence
سطح اعتماد
level of strength
سطح استعداد رزمی
level point
سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
level premium
حق بیمه
bottom level
تراز کف
skill level
پایه مهارت
level rod
شاخص
level surface
سطح تراز
level tone
اهنگ یکنواخت
white level
تراز سفید
significance level
سطح معناداری
gear level
تبدیل کردن
level point
نقطه مسطح
skill level
پایه مهارت فنی
level of strength
میزان استعداد رزمی
surveyor's level
تراز مساحی یا پیمایش
code level
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
surveyor's level
ترازنقشه برداری
chance level
سطح تصادفی
level of supply
سطح اماد
level of supply
سطح انبار
level of supply
سطح تدارکات
signal level
سطح سیگنال
builder's level
تراز بنائی
black level
تراز سیاه
crest level
یال
alidade level
دستگاهسمتنما
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impedance level
مقاومت موجی
reorder level
سطح سفارش مجدد
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
flight level
سطح ارتفاع پرواز
top-level
بلند پایه
top-level
کهبدان
top-level
افراد عالیرتبه
top-level
توسط افراد عالیرتبه
fermi level
تراز فرمی
split-level
سه نیم اشکوبی
energy level
تراز انرژی
energy level
سطح انرژی
input level
سطح دریافتی
injection level
سطح تزریق
initial level
سطح اولیه
sound level
شدت صوت
sound level
شدت نسبی صوت
donor level
ترازدهنده
doublet level
ترازوی دوتایی
input level
سطح ورودی
low level
سقف پرواز کوتاه
dumpy level
تراز دوربین دار
energy level
تراز انژی
split-level
چند سطحی
first level address
آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
level-headed
ترازخوی
price level
سطح قیمت
power level
تراز توان
level-headed
راستبین
level-headed
معقول
gas level
سطح بنزین
cross level
حباب تراز افقی
cross level
ترازعرضی تراز چرخ
cross level
افقی کردن
cross level
تراز کردن
cruising level
افق پروازثابت
level-headed
متعادل
data level
سطح داده
flight level
سقف پرواز
flight level
سطح پرواز
floor level
کف
insulation level
سطح ایزولاسیون
intensity level
سطح روشنایی
interference level
سطح پارازیت
datum level
سطح اب ازاد
level-headed
معقولانه
datum level
سطح اب دریا
protection level
سطح حفافت
lower level
سطحپائینی
cruising level
سقف پرواز ثابت
spirit level
تراز حبابدار
spirit level
تراز حباب دار
spirit level
تراز
level crossings
گذر همتراز
level crossings
گذرگاه همکف
level crossings
محل تقاطع دو خط راه اهن
level crossing
گذر همتراز
level crossing
گذرگاه همکف
level crossing
محل تقاطع دو خط راه اهن
high-level
قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
ground level
سطح زمین
camper level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
level point
سطح اب ساکن
speed level
سطح سرعت
ground level
تراز زمین
high-level
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
high level
قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
mean sea level
سطح متوسط دریا
mean sea level
میانگین سطح دریا
multi level
چند سطحی
n level logic
منطق N سطحی
virtual level
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
nesting level
سطح تو در تویی
nesting level
سطح اشیانهای
voltage level
سطح ولتاژ
voltage level
سطح فشارالکتریکی
nesting level
سطح لانهای
wage level
سطح مزد
noise level
میزان خش
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا
high level
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
one level memory
حافظه یک سطحی
sea level
سطح دریا
speed level
مرحله سرعت
one level address
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
one level address
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
oil level
سطح روغن
noise level
سطح پارازیت
level two cache
حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
low level
در ارتفاع کم
advanced level
پایه مهارت عالی در سطح عالی
advanced level
پیشرفته
low level
کم ارزش
background level
الودگی متن الودگی زمینه
adaptation level
سطح انطباق
low level
سطحی
to rake level
با شن کش صاف کردن
low level
نزدیک سطح زمین
acceptor level
تراز گیرنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com