Dictiornary-Farsi | stock funds | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
stock funds	اعتبار نقدی اماد
stock funds	اعتبار خریدنقدی


Other Matches

the funds	قرضه دولتی سهام وام دولتی
the funds	وام دولتی
funds	وجوه
to raise funds	تهیه وجه یاسرمایه کردن
unit funds	اعتبارات یکانی
wage funds	وجوه دستمزد
welfare funds	اعتبارات رفاهی یا بهزیستی اعتبار مربوط به روحیه ورفاه
slush funds	پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
slush funds	بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
trust funds	وجوه امانی
pension funds	وجوه بازنشستگی
The funds collected so far .	وجوهی که تا کنون گرد آوری شده است
wage funds	مایه دستمزد
nonappropriated funds	اعتبارات غیر سازمانی اعتبارات تعهد نشده
mutual funds	شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
sundry funds	اعتبارات متفرقه
loanable funds	وجوه وام دادنی
loanable funds	وجوه قابل عرضه به بازار پول
company funds	اعتبارات گروهانی
military funds	اعتبار نظامی
military funds	بودجه نظامی
cheque without funds	چک بی محل
sundry funds	اعتبار اموررفاهی متفرقه
inflow of foreign funds	ورود وجوه خارجی
inflow of foreign funds	ورودسرمایههای خارجی
electronic funds transfer	انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
stock	موجودی انبار
stock	موجودی ذخیره
stock	ماده اولیه
stock	دودمان
stock	جامع نسب
stock	بدنه رنده
stock	دسته حدیده
to take stock of	برانداز کردن
stock	عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock still	بی حرکت
stock still	بی جنبش
to have in stock	موجود داشتن
take stock <idiom>	جمع بندی کردن
out of stock;ex stock	از موجودی یاذخیره
take stock of <idiom>	شمردن فرصتها
in stock <idiom>	روی بورس
out of stock <adj.>	غیر موجودی کالا [در انبار]
stock-still	بی جنبش
stock	سهام سرمایه
stock	مواشی پیوندگیر
stock	:حاضر
stock	موجود
stock	دم دست
stock	درانبار
stock	اماده
stock	انبارکردن
stock	نیا
stock	پایه دسته ریشه
stock	قنداق تفنگ
stock-still	بی حرکت
stock	دسته ابزار و اسلحه
stock	: مایه
stock	ذخیره
stock	موجودی موجودی کالا
stock	کنده
stock	تنه
stock	ته ساقه
stock	ذخیره کردن
stock	به موجودی افزودن
stock	موجودی
stock	ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock	قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock	میله لنگر
stock	سهم
stock	موجودی کالا ذخیره
stock	ذخیره اولیه
stock	دسته چوب ماهیگیری
stock	جوراب ساق بلند
stock	عادی ازلحاظ مدل
stock	رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock	انبار
stock	مال التجاره
stock	انباشته انباره
stock	سهام
stock	ذخیره ذخیره کردن
stock	اماد ذخیره
stock broker	دلال سهام
stock clerk	انباردار
stock broker	دلال بورس
stock check	کنترل موجودی
stock broker	کارگزار بورس
stock certificate	گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
stock company	شرکت سهامی
stock control	کنترل موجودی انبار
stock evaluation	بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stock exchnge	بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
stock exchnge	بورس
stock dividend	سهام صادره بابت سود سهام
stock control	کنترل وسفارش موجودی انبار
stock holder	صاحب سهم
stock control	کنترل موجودی
stock control	کنترل ذخیره انبار
stock bottle	شیشه ذخیره
stock audit	حسابرسی موجودی
seed stock	نیروی ذخیره
seed stock	ذخیره بذرکاشتنی
safety stock	موجودی تضمینی
safety stock	موجودی ذخیره انبار
reserve stock	موجودی ذخیره
raw stock	موجودی مواد خام
preferred stock	سهام ممتازه
money stock	عرضه پول
service stock	امادرزمی
spares stock	موجودی لوازم یدکی
stock account	حساب موجودی
maximum stock	حداکثر موجودی انبار
stock and die	دسته حدیده و حدیده
money stock	حجم پول در گردش
stock adjustment	تطبیق موجودی
stock adjustment	تعدیل موجودی
stock accounting	حساب کالاهای موجود
service stock	اماد و کالاهای جنگی
stock accounting	حسابداری موجودی
preferred stock	سهم ممتاز
stock holder	سهامدار
warehouse stock	موجودی انبار
valuation of stock	ارزیابی موجودی
treasury stock	سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
to lay in a stock	موجودی تهیه کردن
to i. one's capital in stock	سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
We dont have it in stock .	این جنس موجود نیست ( نداریم )
surplus stock	موجودی مازاد
surplus stock	موجودی اضافی
stock yard	حیاط طویله
stock watering	سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
laughing stock	مایهی خنده
laughing stock	مضحکه
laughing stock	مورد تمسخر
outside [stock exchange] <adj.>	خارج از بورس [فروخته شده ]
stock exchange	بورس اوراق بهادار
stock exchange	بورس سهام
take stock in (usually negative) <idiom>	باورداشتن
vine stock	نیایبرگمو
stock pot	قابلمهگود
stock valuation	ارزیابی موجودی
stock trading	خرید و فروش سهام
stock number	شماره فنی انبار شماره انبار
stock number	شماره فنی جنس
stock level	سطح ذخیره انبار
stock level	سطح انبار
stock jobbing	سفته بازی
stock jobbery	سفته بازی
stock jobber	محتکر سهام دلال سهام
stock jobber	سفته باز
stock in trade	لوازم وابزار کار فوت وفن
stock in trade	مال التجاره
stock piling	انبار کردن
stock piling	ذخیره نمودن
stock piling	ذخیره کردن در انبار
stock talking	سیاهه برداری از موجودی
stock taking	رسیدگی به موجودی
stock solution	محلول ذخیره
stock shears	قیچی پادار
stock saddle	نوعی زین
stock room	انبار کالا
stock room	انبار
stock requisition	تقاضا جهت کالا
stock requisition	درخواست کالا
stock record	سابقه موجودی
stock in trade	موجودی کالای مغازه
capital stock	حجم سرمایه
dead stock	کالای بنجل
dead stock	کالای بدون خریدان
dead stock	موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
stock market	بورس کالاهای مختلف
cycle stock	موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle stock	موجودی فعال
stock markets	بورس سهام وارز
stock markets	بورس کالاهای مختلف
consumable stock	موجودی مصرفی
consignment stock	کلاهای امانی
common stock	سهام عادی
dead stock	موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
debenture stock	سهام قرضه
stock-cars	قدرت و دوام
stock market	بورس سهام وارز
excess stock	موجودی مازاد
excess stock	ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
excess stock	مواد اضافی
earmarked stock	موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
drill stock	مته نگهدار
drill stock	پایه مته
dimension stock	چوب سختی که به ابعاد معینی تبدیل شده
die stock	دسته حدیده
die stock	بدنه رنده
common stock	سهام معمولی شرکت
closed stock	اجناس انبارشده ثابت
buffer stock	موجودی ذخیره
buffer stock	تامین ذخیره
buffer stock	ذخیره اتکائی
bearer stock	اسناد در وجه حامل
bearer stock	سهام و اوراق قرضه بدون نام
active stock	موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
bar stock	دسته حدیده