English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (3 milliseconds)
English Persian
stops ایست
stops ایستاندن
stops ایستادن توقف کردن
stops از کار افتادن مانع شدن
stops نگاه داشتن
stops سدکردن
stops تعطیل کردن
stops خواباندن بند اوردن
stops منع
stops توقف منزلگاه بین راه
stops ایستگاه نقطه
stops مانع
stops متوقف کننده
stops گیره
stops برخورد
stops ورجستن
stops ناک دان
stops استوپ داور بوکس
stops قطع کردن
stops ایستادن
stops متوقف کردن ایستگاه
stops توقف
stops مکث
stops جلوگیری منع
stops لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stops ن شود پیام به درستی دریافت شده است پیش از ارسال بیشتر داده
stops دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stops زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stops دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stops بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stops نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stops انجام ندادن عملی
stops توقف انجام کار
Other Matches
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
The bus to ... stops here. اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
bus stops ایستگاه اتوبوس
full stops وقفه کامل
full stops نقطه
referee stops contest استوپ داور
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com