Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 46 (4 milliseconds)
English	Persian
strong nerved	قوی پی
strong nerved	قوی الاعصاب
Other Matches
nerved	قطع عصب پای اسیب دیده اسب
come on strong <idiom>	فائق آمدن
strong	نیرومند
To have a strong wI'll.	اراده قوی داشتن
strong	محکم سخت
strong	پر زور
strong	قوی
they are 00 strong	نیروی انهاعبارت از 005 تن است
strong-willed	پراراده
strong wind	باد قوی
strong wind	باد تند
strong suit	دست قوی
strong squar	خانه قوی شطرنج
strong-willed	مصمم
strong-willed	سرسخت
strong interaction	نیروی هسته ای قوی [فیزیک]
as strong as a horse [an ox] <idiom>	مثل گاو [پر زور]
He has a strong punch.	ضرب دست خوبی دارد ( مشت قوی )
He is strong-wI'lled.	آدم با اراده ای است
strong side	سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
strong safety	مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
strong arm	دست قوی
strong-minded	باکله
strong-arm	قلدری کردن
strong-arm	اعمال زورکردن
strong-arm	قدرت
strong-arm	دست قوی
strong arm	قلدری کردن
strong arm	اعمال زورکردن
strong arm	قدرت
head strong	خودسر
head strong	خود رای
strong point	پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
strong point	نقطه مستحکم
strong minded	دارای افکار مردانه
strong minded	دارای فکر نیرومند
strong jump	جهش ابی شدید
strong drink	مشروب قوی و پر الکل
head strong	سرسخت
head strong	لجباز لجوج
In appiarance it is a strong building.	بظاهر ساختمان محکمی است
strong vocational interest blank	رغبت سنج شغلی استرانگ
A strong (weak)coffee (tea,etc. )	قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
A good stiff ( strong ) alchoholic drink .	مشروب پرمایه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com