English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
English Persian
suicide bombing حمله با خودکشی
suicide bombing قصد کشت بوسیله خودکشی
Other Matches
suicide خود کش
suicide خود کشی
suicide وابسته به خود کشی
suicide خودکشی کردن
suicide انتحار
suicide خودکشی
suicide attack حمله با خودکشی
suicide pass پاس به دریافت کننده از پشت سرش
to commit suicide خود کشی کردن
to commit suicide انتحارکردن
suicide attack قصد کشت بوسیله خودکشی
commit suicide خود کشی یا انتحار کردن
bombing بمباران کردن گلوله باران کردن
bombing بمباران
He commited suicide by taking poison. با خوردن زهر خود کشی کرد
carpet bombing بمباران منطقهای
bombing angle زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
toss bombing نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
bombing angle زاویه رها کردن بمب
volley bombing شلیک تیرباران شلیک کردن
volley bombing تیرشلیک
bombing raid بمبارانکردن
dive bombing بمباران کردن در حالت شیرجه
area bombing بمباران منطقهای
bombing errors اشتباهات حاصله از پرتاب بمب
bombing errors خطای پرتاب بمب
carpet bombing توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
bombing height ارتفاع بمباران
laydown bombing بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال
loft bombing بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
mass bombing بمباران زیاد
mass bombing بمباران یکجا
offset bombing روش بمبارانی که در ان به جای هدف از یک نقطه نشانی استفاده میشود
over the shoulder bombing نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
pattern bombing بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
shuttle bombing بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
volley bombing شلیک دسته جمعی
blind bombing zone منطقه بمباران محدود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com