English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
symbol substitution test ازمون جانشین سازی نمادها
Other Matches
substitution test ازمون جانشین سازی
symbol digit test ازمون نماد- رقم
symbol arrangement test ازمون نمادارایی
kahn's test of symbol arrangement ازمون نماد ارایی کان
substitution تعویض
substitution استخلاف
substitution ابدال
substitution نیابت
substitution جانشین سازی
substitution جانشینی
substitution کفالت جانشانی
substitution علی البدلی
substitution تعویض جانشینی
substitution ان اب است
substitution خطای اسکنر که یک حرف را با حرف دیگر اشتباه کند
substitution لیست حروف یا کدها که به جای کد دریافتی باید درج شود
substitution جایگزین کردن چیزی با چیز دیگر
to make a substitution عوض کردن بازیگر [ورزش]
attorney with right of substitution وکیل در توکیل
attorney with right of substitution وکیل با حق توکیل
complete substitution جانشین کامل
complete substitution وقتی یک کالاجای کالای دیگر را بگیرد
digraphic substitution رمز نویسی عددی
digraphic substitution استفاده ازرمز عددی در پیامها
elasticity of substitution کشش جانشینی
request substitution تقاضای تعویض
complete substitution جانشینی کالاها
substitution of an obligation تبدیل تعهد
substitution reaction واکنش استخلافی
potential substitution حالتی که یک کالا جانشین عینی نداردولی موادی وجود دارند که تحت شرایط خاص می توانندجانشین ان شوند
substitution effect اثر جانشینی
partial substitution جانشینی مصرف
partial substitution جانشینی کامل برای دو کالا
potential substitution جانشینی بالقوه
substitution of a different obligation تبدیل تعهد
elasticity of factor substitution وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
nucleophilic aromatic substitution استخلاف هسته دوستی اروماتیکی
import substitution policy سیاست جانشینی واردات
side chain substitution استخلاف در زنجیر جانبی
electrophilic aromatic substitution استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
marginal rate of substitution نرخ نهائی جانشینی
elasticity of factor substitution کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
free radical substitution استخلاف رادیکالی
substitution uncleophilic biomolecular واکنش استخلافی هسته دوست مولکولی
symptom substitution theory نظریه جانشینی نشانه ها
symbol رمز اشاره
symbol نماد
symbol علامت
symbol نشان
symbol رقم
symbol علامت نمون
symbol رمز
symbol اشاره
symbol مظهر
symbol بصورت سمبل دراوردن
symbol رمز اشاره شاخص
symbol نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
symbol نشانه یا تصویری که معرف چیزی است
symbol سمبل
symbol نشانه
symbol لیست بر چسب ها و نام ها در کامپایلر یا اسجلر که مربوط به آدرس آنها در برنامه که ماشین است
symbol اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol علامت ترسیمی علامت فرمولی
decision symbol علامت تصمیم
connector symbol علامت اتصال
logical symbol علامت منطقی
composite symbol علامت ترکیبی
appropriation symbol کد اعتبار
appropriation symbol کد بودجه
status symbol نشانهی شان و اعتبار
status symbol علامت مقام
nonterminal symbol نماد غیر پایانی
authority symbol نماد قدرت
base symbol علایم قراردادی مبنا
universal symbol نماد همگانی
tracking symbol علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
tracking symbol نماد پیگردی
mnemonic symbol نماد حفظی
phallic symbol نماد قضیب
status symbol نماد منزلت
annotation symbol علامت حاشیه نویسی
special symbol نماد ویژه
special symbol نماد خاص
flowchart symbol نماد نمودار گردشی
flowcharting symbol علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
symbol table جدول نمادها جدول نمادی
symbol table جدول علامت
symbol table جدول نمادها
symbol stringe رشته نمادی
punctuation symbol نماد نقطه گذاری
processing symbol علامت پردازش
flowchapt symbol نماد روند نما
distinguished symbol نماد متمایز
logic symbol علامت منطقی
Symbol font نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
logic symbol نماد منطقی
external symbol علامت خارجی
terminating symbol نماد پایان بخش
terminal symbol علامت پایانی
terminal symbol نماد پایانی
term symbol نشانه جمله طیفی
symbol manipulation دستکاری نمادها
accounting symbol علایم مشخصه حساب
shorthand symbol مخفف
variable symbol نماد متغییر
aiming symbol ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
abstract symbol نماد بی مسما
predefined process symbol علامت فرایند از پیش تعریف شده
input output symbol علامت ورودی- خروجی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
token [symbol, abbreviation] مخفف
It is not much of a reputation (status symbol) for one. اینهم برای آدم شهرت نشد
predefined process symbol نماد فرایند از پیش تعریف شده
the Green Dot® [recycling symbol] علامت نقطه سبز [بازچرخی در محیط زیست]
test تست
test امتحان
test course مسافت ازمایش
test اختیار
test value نمره ازمون
test تست کردن ازمایش
test ازمایش کردن امتحان
test آزمون
self test خودازمایی
self test ازمایش خودکار
test ازمایش کردن
test معاینه کردن
test شهادت گواهی بازرسی کردن
test امتحان محک
test آزمایش
test تست
u test ازمون یو
test داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
f test ازمون اف
test محیط ی برای آزمایش برنامه ها
test اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند
x o test ازمون ضربدر و دایره
z test ازمون " زی "
to do a test امتحان کتبی نوشتن
test اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
t test ازمون تی
test امتحان کردن
test محک
test قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
test امتحان
test ازمودن کردن
test محک زدن
test بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
test معیار
szondi test ازمون زوندی
spiral test ازمون مارپیچ
stripping test ازمایش زدودن
spinning test تست ویژگیهای چرخش هواپیما
test hole چاه گمانه
spot test ازمایش فوری
standardized test ازمون میزان شده
system test ازمون سیستم
one sided test ازمون یکسویه
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
stilling test ازمون استیلینگ
stripping test ازمایش زدودگی
subjective test ازمون غیرعینی
recall test ازمون یاداوری
oseretsky test ازمون اوزرتسکی
performance test ازمون عملکردی
performance test ازمون عملی
personality test ازمون شخصیت
post test پس ازمون
breath test آزمایشمصرفالکلازطریقتنفس
power test ازمون قدرت
preliminary test ازمایش مقدماتی
proverbs test ازمون ضرب المثلها
puncture test ازمایش قدرت نارسانایی
ordering test ازمون رده بندی
oral test ازمون شفاهی
opposites test ازمون کلمات متضاد
mosaic test ازمون موزائیکها
myokinetic test ازمون جنبش عضلانی
non destructive test ازمایش بدون خرابی
nonlanguage test ازمون غیر کلامی
test bay میدان ازمایش
nonverbal test ازمون غیرکلامی
objective test ازمون عینی
occupational test ازمون شغلی
omnibus test ازمون مختلط
one tailed test ازمون یک دامنه
put to test ازمودن
put to test امتحان کردن
self administering test خودازما
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
shear test ازمایش برشی
shearing test ازمون برشی
shop test ازمایش کارگاهی
sign test ازمون علامتها
similarities test ازمون شباهتها
slump test ازمایش فرو نشستن
smoke test بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
sorting test ازمون دسته بندی
sedimentation test ازمایش تهنشینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com