Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
English
Persian
symbolic programming
برنامه نویسی سمبلیک
Other Matches
symbolic
نمادی
symbolic
نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
symbolic
1-هرزبان کامپیوتری که در آن محل ها با نام مشخص شده است .2-هر زبان که برای نوشتن که منبع به کار می رود
symbolic
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
symbolic
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
symbolic
آدرسی که با نشانه یا نام مشخص شود
symbolic
نوشتن برنامه به زبان منبع
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic name
نام سمبلیک
symbolic
مط العه دلایل و عقاید
symbolic
رمزی
symbolic
نمادین
symbolic
نشان دار
symbolic
علامت دار
symbolic
حاکی
symbolic
دال بر
symbolic
رمزی اشاری
symbolic
کنایهای
symbolic editor
ویرایشگر سمبلیک
symbolic device
دستگاه سمبلیک
symbolic data
داده سمبلیک
symbolic coding
کدگذاری نمادی
symbolic coding
کدگذاری سمبلیک
symbolic coding
برنامه نویسی نمادی
symbolic form
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
symbolic code
کد نمادی
symbolic code
رمز نمادی
symbolic address
آدرس نمادی
symbolic address
آدرس سمبلیک
symbolic address
نشانی نمادی
symbolic logic
زبان علایم یاعلامتی
symbolic i/o assignment
نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
symbolic interpretation
تفسیر نمادی
symbolic string
رشته علائم
symbolic representation
بازنمایی نمادی
symbolic programing
برنامه نویسی نمادی
symbolic processes
فرایندهای نمادی
symbolic parameter
پارامتر نمادی
symbolic notation
نشانگذاری نمادی
symbolic logic
منطق سمبلیک
symbolic logic
منطق رمزی
symbolic logic
منطق نمادی
symbolic language
زبان نمادی
symbolic table
جدول علائم
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
programming
برنامه نویسی کامپیوتر
programming
نوشتن داده در وسیله PROM
programming
نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming
GOLORP
programming
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming
قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming
برنامه ریزی
programming
برنامه نویسی
dynamic programming
برنامه ریزی پویا
dynamic programming
برنامه نویسی پویا
dynamic programming
برنامه سازی پویا
quantitative programming
برنامه ریزی کمی
elegant programming
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
functional programming
برنامه نویسی تابعی
goal programming
برنامه ریزی ارمانی
discrete programming
برنامه سازی گسسته
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming
برنامه نویسی ساخت یافته
defensive programming
برنامه نویسی تدافعی
conversational programming
برنامه سازی محاورهای
conventional programming
برنامه نویسی قراردادی
systems programming
برنامه نویسی سیستم
system programming
برنامه نویسی سیستم
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
application programming
برنامه نویسی کاربردی
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
top down programming
برنامه سازی از بالا به پایین
bottom up programming
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
concurrent programming
برنامه نویسی همزمان
quadratic programming
تابع هدف درجه دوم است
quadratic programming
برنامه ریزی غیرخطی
integer programming
برنامه ریزی عدد صحیح
nonlinear programming
برنامه ریزی غیر خطی
non numeric programming
برنامه ریزی غیر عددی
multi programming
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
mathematical programming
برنامه نویسی ریاضی
automatic programming
برنامه نویسی اتوماتیک
linear programming
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
logic programming
برنامه نویسی منطقی
linear programming
برنامه نویسی خطی
linear programming
برنامه ریزی خطی
interactive programming
برنامه سازی فعل و انفعالی
integer programming
برنامه سازی صحیح
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای
optimm programming
برنامه نویسی بهینه
programming aids
کمک برنامه نویسی
programming librarian
بایگان برنامه نویسی
programming linguistics
زبان شناسی برنامه نویسی
programming aids
ادوات برنامه نویسی
programming methods
روشهای برنامه ریزی
programming specification
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
optimum programming
برنامه نویسی بهینه
programming statement
حکم برنامه نویسی
programming team
تیم برنامه نویسی
programming language
زبان برنامه نویسی
turning programming language
زبان برنامه نویسی تورینگ
object language programming
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
ego loss programming
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
object oriented programming
برنامه نویسی مقصود گرا
certificate in computer programming
CCP
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
planning programming budgetting
system
low level programming language
زبان برنامه نویسی سطح پایین
input output programming system
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
special purpose programming language
زبان برنامه نویسی تک منظوره
high level programming language
زبان برنامه نویسی سطح بالا
object oriented programming language
زبان برنامه نویسی موضوعی
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface
مجموعه استانداردها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com