Dictiornary-Farsi | system testing | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
system testing	ازمایش سیستم


Other Matches

testing	ازمایش
use testing	ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
self testing	خودازما
testing	ازمودن
testing transformer	مبدل تعمیرکار
program testing	ازمایش برنامه
program testing	تست برنامه
testing stand	میز ازمایش
alpha testing	ازمایش الفا
stress testing	تست حساسیت
regression testing	ازمایش رگرسیون
testing load	بار ازمایش
testing load	بار ازمون
testing of materials	ازمایش مصالح
testing of materials	ازمایش مقاومت مصالح
testing stand	سکوی ازمایش
testing time	دوره ازمون
saturation testing	ازمایش اشباعی
testing of materials	ازمایش مواد
reality testing	واقعیت ازمایی
field-testing	ازمون پایکار
hypothesis testing	فرضیه ازمایی
material testing	ازمایش مصالح
testing time	زمان ازمایش
automatic testing	ازمایش خودکار
beta testing	ازمایش بتا
material testing machine	دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
vibratory testing machine	لرزه سنج
engine testing stand	محل ازمایش موتور
fatigue testing machine	دستگاه ازمایش کننده خستگی
hardness testing machine	دستگاه ازمایش سختی
light gap testing	ازمایش فاصله نور
insulation testing apparatus	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
material testing laboratory	ازمایشگاه مصالح ساختمانی
insulation testing apparatus	عایق سنج
vibratory testing machine	دستگاه ازمایش نوسان
impluse voltage testing plant	ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
linear system [system of linear equations]	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
cw system	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
i.f.f. system	دستگاه تشخیص
system	سامانه
value system	نظام ارزشها
an system	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
c.g.s. system	دستگاه سگث
p system	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
the system of	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system	مجموعه سازمان
system	منظومه
system	نظام سیستم
system	طریقه
system	همستاد روش
system	ترتیب
system	نظام
system	نظم منظومه
system	سازمان
system	قاعده رویه
system	طرز اسلوب
system	جهاز
system	تشکیلات
system	دستگاه
system	روش اصول
system	همست
system	سلسله رشته
system	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system	اسلوب
system	سازگان
system	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system	اصول وجود
system	رشته دستگاه
system	سیستم
system	نظم ترتیب
system	طرز روش
system	سلسله
system overhead	بالاسری سیتم
system overhead	مازاد سیستم
system flowchart	نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
System Monitor	امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
intercommunication system	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
irrigation system	شبکه ابیاری
vantilating system	سیستم تهویه
interactive system	سیستم فعل و انفعالی
interphone system	سیستم تلفنی
isolated system	سیستم منزوی
system of ventilation	سیستم تهویه
system of units	دستگاه واحدها
system of units	سلسه احاد
system of units	دستگاه یکانها
system of forces	دستگاه نیروها
limbic system	دستگاه کناری
london system	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
system implementation	پیاده سازی سیستم
management system	سیستم مدیریت
management system	سیستم اداره
system generator	مولد سیستم
market system	نظام بازار
maroczy system	سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
system generation	تولید سیستم
system generation	ایجاد سیستم
system follow up	ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
mature system	سیستم کامل
makagonov system	سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
system installation	نصب سیستم
system international	سیستم بین المللی
system mangement	مدیریت سیستم
system maintenance	تامین و نگهداری سیستم
system log	گزارش روزانه عملیات سیستم
system log	شرح ماوقع سیستم
system loader	بارکننده سیستم
lymphatic system	دستگاه لنفاوی
system library	کتابخانه سیستم
magnet system	سیستم اهنربایی
system interrupt	وقفه سیستم
magnetic system	سیستم مغناطیسی
system indicator	طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
total system	سیستم کامل
intercommunication system	سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
system's design	طرح سیستم
system's design	ساختمان سیستم
system unit	محفظه سیستم
system time	ساعت سیستم
system time	زمان سیستم
system test	ازمون سیستم
system study	مطالعه سیستم
system standard	استانداردسیستم
system standard	معیار سیستم
system software	نرم افزار سیستم
system security	حفافت سیستم
system's design	مدل سیستم طرزساخت سیستم
hexagonal system	دستگاه شش گوشهای
tandem system	سیستم دو پشته
formmal system	سیستم صوری
freshwater system	سیستم لوله کشی اب شیرین
geniculostriate system	دستگاه مخطط زانویی
geocentric system	دستگاه زمین مرکزی
giorgi system	دستگاه جورجی
teleran system	نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
tectopulvinar system	دستگاه بامی- پروانهای
tax system	نظام مالیاتی
target system	سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
target system	سیستم هدفها
heliocentric system	دستگاه خورشید مرکزی
household system	نظام خانوادگی
system programming	برنامه نویسی سیستم
system programmer	برنامه نویس سیستم
information system	سیستم اطلاعاتی
information system	سیستم اطلاعات
system program	برنامه سیستم
system priorities	تقدم های سیستم
inquiry system	سیستم پرسش- پاسخ
integrate system	سیستم مجتمع
induction system	سیستم مکش
system programs	برنامههای سیستم
indeterminate system	آن قابل پیش بینی نیست
household system	نظام تولیدخانوادگی
system resource	وسیله سیستم
system resource	منبع سیستم
system resolution	تفکیک سیستم کار دستگاه
system reset	راه اندازی مجدد سیستم
ignition system	سیستم احتراق موتور
illuminating system	سیستم روشنایی
system prompt	اعلان سیستم
incentive system	نظام تشویقی
telephone system	سیستم تلفن
indeterminate system	سیستمی که وضعیت منط قی
system planning	طرح ریزی سیستم
system availability	دسترس پذیری سیستم
planning system	نظام برنامه ریزی
point system	شرط بندی براساس امتیاز
system analysis	تحلیل سیستم
synchronous system	سیستم همگام
polyphase system	دستگاه چندفاز
power system	شبکه نیرو
power system	سیستم قدرت سیستم انرژی
practical system	دستگاه یکانهای عملی
symmetrical system	جریان متقارن
swiss system	نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
swiss system	سیستم سویس
price system	نظام قیمت
price system	نظام قیمتی
planetary system	شمسی
planetary system	سیستم خورشیدی
system analysis	سیستم انالیز
system analyst	تحلیل گر سیستم
operating system/	سیستم عامل دو
system analyst	تحلیلگر سیستم
organ system	دستگاه
orthorhomobic system	دستگاه راست گوشه
rhombic system	دستگاه راست گوشه
system analysis	انالیز سیستم
parallel system	شبکه موازی
system analysis	تحلیل سازگان
payroll system	سیستم پرداخت حقوق
phonetic system	سیستم صوتی
system analysis	روش تجزیه وتحلیل جریان کار
physiocratic system	روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
price system	نسبت و رابطه قیمتها با هم
supervisory system	سیستم نافر
social system	نظام اجتماعی
smyslov system	سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد