Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
table tennis ball
گیرهقفلمیز
Other Matches
table tennis
تنیس روی میز
table tennis
بازی پینگ پنگ
table tennis
پینگ پنگ
tennis ball
توپتنیس
table tennis bat
راکدتنیسرویمیز
He banged the table with his fist . He thumped the table .
با مشت کوبیدن روی میز
tennis
تنیس
tennis court
زمین تنیس
tennis court
07/32 در59/01 متر
lawn tennis
بازی تنیس روی چمن
lawn tennis
تنیس روی چمن
tennis set
یک دور مسابقه تنیس
tennis elbow
اسیب ارنج
team tennis
بازیهای مختلف تنیس
squash tennis
بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
tennis grip
طرز گرفتن راکت تنیس
court tennis
تنیس داخل سالن
tennis player
بازیکنتنیس
tennis racket
راکدتنیس
tennis shoe
تنیس کفش کتانی
tennis shoe
کفش
We mark out the tennis court.
زمین تنیس راعلامت گذاری کردیم
She is passionately fond of tennis .
شهوت تنیس باز ی کردن دارد
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table
به صورت جدول دراوردن
table
به جدولی انتقال دادن
table
میزبازی
table
تو گذاردن
look up table
جدول مراجعهای
table
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
two way table
جدول دو سویی
table
طرح کردن
inner table
میزداخلی
table saw
تابلونمایشگر
under the table
<idiom>
زیرمیزی
table look up
مراجعه به جدول
Could we have a table outside?
آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
the f. of a table
باید
table
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
the f. of a table
بطوریکه
table look up
جستجوی جدول
get table
بدست اوردنی
get table
دست یافتنی
table
میز
table
سفره
table
خوان
table
جدول
table
مطرح کردن
table
کوهمیز
table
در فهرست نوشتن
table
روی میز گذاشتن
table
معوق گذاردن
table
از دستور خارج کردن
table
فهرست
table
لیست
table
لوح جدول
symbol table
جدول نمادها جدول نمادی
symbol table
جدول علامت
symbol table
جدول نمادها
table money
فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
swivel table
میز نوسان دار
state table
جدول حالات
table of allowance
جدول سهمیه مجاز
spelling table
جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
to serve at table
پیشخدمتی کردن
serve at table
پیشخدمتی کردن
symbolic table
جدول علائم
table telephone
تلفن رومیزی
table tomb
گورصندوقی وتخت
table d'hote
خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
tilting table
میز نوسان دار
table flap
قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table comparator
مقایسه کننده نوارها
table waters
ابهای معدنی سر سفره
table water
سفره اب زیر زمینی
table ware
لوازم میز یا سفره
table instrument
وسیله رومیزی
table land
زمین هموار
table linen
دستمال سفره
table linen
رومیزی
table utility
برنامه کمکی جدولی
table lamp
لامپ استاندارد
sand table
میز مخصوص شن بازی بچه ها
loading table
جدول بارگیری
lie on the table
از دستور خارج شدن
leontief table
table output Input
leontief table
نگاه کنید به :
leontief table
جدول لئونتیف
lay on the table
از دستور خارج کردن
jolting table
میز لرزان
imposing table
در چاپخانه رانگا
time table
جدول زمانی ورود و عزیمت
gipsy table
میزگردسه پایه
gaming table
میزقمار
gaming table
میزبازی
function table
جدول تابعی
frequency table
جدول بسامد
fourfold table
جدول چهارخانه
fly table
میز تا شونده
firing table
جدول تیراندازی
lookup table
جدول مراجعه
lord's table
میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
manning table
جدول مشاغل
round table
کنفرانس میز گرد
rotary table
میز گردان
reciprocating table
میز نوساندار
range table
جدول تیرتوپ
range table
جدول مسافت توپ
probability table
جدول احتمالات
plane table
سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
pier table
میز زیر ایینه قدی
permutation table
جدول کلمات رمز
permutation table
جدول تعیین رمز
periocic table
جدول تناوبی عناصر
night table
پاتختی
mutilation table
جدول راهنمای بارگیری خودروها
mutilation table
جدول بارگیری پیش بینی شده
movement table
جدول حرکت ستونهای موتوری
mealing table
صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
manning table
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
firing table
جدول تیر
Lift up the table.
سرمیز رابلند کن
trestle table
میز سهپایه
table manners
روشغذاخوردنفردی
pin-table
صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
negotiating table
جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
league table
جدوللیگ
dinner table
میزغذاخوری
dining table
میزغذاخوری
bargaining table
جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
table mixer
توپتنیسرویمیز
table extension
صفحهانقراض
table cut
تراشتختهای
printer table
میزچاپگر
outer table
تختهخارجی
feed table
صفحهعلوفه
extending table
میزبازشو
multiplication table
جدول ضرب
[ریاضی]
wait table
<idiom>
سرو کردن غذا
table beet
چغندر
earth-table
رج بنا
corbel-table
[ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
communion-table
[میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
basement-table
[پی را روی زمین ساختن]
altar-table
میز مقدس در کلیسا
table carpet
فرش رومیزی
[اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
the leg of the table
پایه میز
lay the table
چیدن میز
truth table
جدول ارزش
[منطق]
[ریاضی]
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could we have a table in the corner?
آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Could we have a table by the window?
آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace?
آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
computer table
میزکامپیوتر
where is my place at the table
جای من در سر میز کجاست
time table
جدول زمان بندی
time table
جدول زمانی
tide table
جگول جزر و مد
tide table
جدول کشند
tide table
نمودار جزر ومد یاکشند
tier table
میز کوچک
table talk
صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
table spoonful
قاشق سوپخوری
table spoon
قاشق سوپ خوری
table set
دستگاه میزی
table set
وسیله رومیزی
table point
جدول امتیازها
table of precedence
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
table of organization
جدول سازمان
table of equipment
جدول ساز و برگ
table of distribution
جدول تقسیم اماد
table of distribution
جدول توزیع
to lay on the table
بوقت دیگر موکول کردن
to rap on the table
دست یا چیز دیگری روی زمین
virtual table
جدول مجازی
vigenere table
جدول رمز وی گنر
type table
نوع جدول تیر
type table
نوع جدول سازمان
turn table
سینی گردش درسمت
turn table
میز سمت
turn table
میز چرخش
truth table
جدول درستی جذول صحت
truth table
روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table
در جبر بولی
truth table
دو مقدار
truth table
جدول صحت
truth table
جدول درستی
trivet table
میز سه پایه
transfer table
میز انتقال
training table
میز ناهارخوری در اردو
table of authorities
جدول اولیا امور
deviation table
جدول انحراف
dressing table
میز اینه داروکشودار
drain table
میز قطران
data table
جدول داده ها
drawing table
میز نقشه کشی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com