English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
table tomb گورصندوقی وتخت
Other Matches
tomb گور
tomb ارامگاه
tomb قبر
tomb در گروقرار دادن
tomb مقبره
tomb مرقد
altar-tomb صندوق مزار
He banged the table with his fist . He thumped the table . با مشت کوبیدن روی میز
table جدول
table طرح کردن
table saw تابلونمایشگر
table لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
get table بدست اوردنی
get table دست یافتنی
table look up جستجوی جدول
inner table میزداخلی
the f. of a table باید
the f. of a table بطوریکه
look up table جدول مراجعهای
under the table <idiom> زیرمیزی
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
two way table جدول دو سویی
table look up مراجعه به جدول
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table به صورت جدول دراوردن
table به جدولی انتقال دادن
table از دستور خارج کردن
table فهرست
table لیست
table خوان
table سفره
table میز
table در فهرست نوشتن
table لوح جدول
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table معوق گذاردن
table مطرح کردن
table کوهمیز
table تو گذاردن
table روی میز گذاشتن
table میزبازی
table of equipment جدول ساز و برگ
time table جدول زمانی
tier table میز کوچک
time table جدول زمان بندی
table of distribution جدول تقسیم اماد
table of distribution جدول توزیع
to lay on the table بوقت دیگر موکول کردن
tide table جگول جزر و مد
table of organization جدول سازمان
tide table جدول کشند
table spoonful قاشق سوپخوری
tide table نمودار جزر ومد یاکشند
table spoon قاشق سوپ خوری
table set دستگاه میزی
time table جدول زمانی ورود و عزیمت
table set وسیله رومیزی
table point جدول امتیازها
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
table of authorities جدول اولیا امور
table of allowance جدول سهمیه مجاز
table money فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
symbol table جدول نمادها جدول نمادی
symbol table جدول علامت
symbol table جدول نمادها
tilting table میز نوسان دار
swivel table میز نوسان دار
to serve at table پیشخدمتی کردن
state table جدول حالات
spelling table جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
serve at table پیشخدمتی کردن
sand table میز مخصوص شن بازی بچه ها
round table کنفرانس میز گرد
symbolic table جدول علائم
table telephone تلفن رومیزی
table utility برنامه کمکی جدولی
table linen رومیزی
table linen دستمال سفره
table land زمین هموار
table lamp لامپ استاندارد
table instrument وسیله رومیزی
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table d'hote خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
table comparator مقایسه کننده نوارها
table waters ابهای معدنی سر سفره
table water سفره اب زیر زمینی
table ware لوازم میز یا سفره
rotary table میز گردان
multiplication table جدول ضرب [ریاضی]
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
wait table <idiom> سرو کردن غذا
Lift up the table. سرمیز رابلند کن
trestle table میز سهپایه
table manners روشغذاخوردنفردی
pin-table صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
negotiating table جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
league table جدوللیگ
truth table جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
table beet چغندر
earth-table رج بنا
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
communion-table [میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
basement-table [پی را روی زمین ساختن]
altar-table میز مقدس در کلیسا
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
the leg of the table پایه میز
lay the table چیدن میز
dinner table میزغذاخوری
dining table میزغذاخوری
bargaining table جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
turn table میز سمت
turn table میز چرخش
truth table جدول درستی جذول صحت
truth table روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table در جبر بولی
truth table دو مقدار
truth table جدول صحت
truth table جدول درستی
trivet table میز سه پایه
transfer table میز انتقال
training table میز ناهارخوری در اردو
turn table سینی گردش درسمت
type table نوع جدول سازمان
table mixer توپتنیسرویمیز
table extension صفحهانقراض
table cut تراشتختهای
printer table میزچاپگر
outer table تختهخارجی
feed table صفحهعلوفه
extending table میزبازشو
computer table میزکامپیوتر
where is my place at the table جای من در سر میز کجاست
virtual table جدول مجازی
vigenere table جدول رمز وی گنر
type table نوع جدول تیر
to rap on the table دست یا چیز دیگری روی زمین
firing table جدول تیراندازی
drawing table میز نقشه کشی
drain table میز قطران
deviation table جدول انحراف
deviation table جدول انحراف مغناطیسی
delivery table میز تحویل
decompression table جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
decision table جدول تصمیم گیری
decision table جدول تصمیم
decision table جدول تصمیمی
decimal table جدول تصمیمی
data table جدول داده ها
convertible table میزتاشو
drilling table میز مته کاری
drip table میز چکانش
firing table جدول تیر
external table جدول برونی
expectancy table جدول انتظار
expansion table میز کشویی
expansion table میز کشابی
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
end table عسلی
end table میزکوچک دم دستی
embarkation table جدول قابلیت بارگیری
embarkation table جدول بارگیری
earth table رج بنا
earth table سنگ رگی
convertible table میز صحرایی تا شونده
conversion table جدول تبدیل
periodic table جدول تناوبی
periodic table جدول دورهای
table cloth رومیزی
table cloth سفره
multiplication table جدول بس شماری
table tennis پینگ پنگ
table tennis تنیس روی میز
table tennis بازی پینگ پنگ
dressing table میز اینه داروکشودار
dressing table میز ارایش
coffee table میزپیشدستی
water table سطح ایستای
contingency table جدول وابستگی
console table میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
collapsible table میز تاشو
circular table میز گرد
character table جدول شناسایی
billiard table میز بیلیارد
astronomical table ذیج
astronomical table زیگ
addition table جدول افزایشی
water table ابخوان سفره
water table سطح ایستایی
water table سطح ابهای زیر زمین
multiplication table جدول ضرب
lookup table جدول مراجعه
permutation table جدول تعیین رمز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com