Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 43 (3 milliseconds)
English	Persian
talking	سخنگو
talking	ناطق
Other Matches
talking-to	سرزنش رسمی
he kept on talking	هی سخن
he kept on talking	گفت
he kept on talking	همچنان سخن میگفت
he was talking about me	درخصوص من صحبت می کرد
he was talking at him	بدرمیگفت که دیواربشنود
it is of no use talking	سخن گفتن سودی ندارد
now you're talking	این شدحرف حسابی
But no one was ever talking about that!	اما هیچکس در آن مورد حرفی نزد!
talking of ...	حال که صحبت از...... بمیان امد
What's it [all] about? [ What are you talking about?]	موضوع چه است؟ [از چه چیزی حرف می زنی؟]
We were just talking about you.	الان داشتیم حرف تورامی زدیم
he kept on talking	زد
he kept on talking	هی حرف
talking to	تنبیه
Not to know what one is talking about.	از موضوع ( مرحله )پرت بودن
talking to	نصیحت توبیخ
talking to	سرزنش رسمی
talking-to	نصیحت توبیخ
talking-to	اخطار
talking-to	تنبیه
talking to	اخطار
The professor knows what he is talking about.	استاد ازروی اطلاع صحبت می کند
Please face me when I'm talking to you.	لطفا وقتی که با تو صحبت می کنم رویت را به من بکن.
Stop talking! <idiom>	ساکت باش!
Talking of Europe ,please allow me …	حالا که صحبت از اروپ؟ است اجازه می خواهم ...
They were talking in Spanish .	بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
She was talking to (with ) a friend .	داشت با دوستش صحبت می کرد
talking points	نکته یا دلیل مهم بحث وگفتگو
talking book	صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
talking books	صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
sleep talking	خواب گفتاری
stock talking	سیاهه برداری از موجودی
talking point	نکته یا دلیل مهم بحث وگفتگو
talking is not permitted	سخن گفتن مجاز نیست صحبت ممنوع است
talking machine	گرامافون
talking machine	دستگاه ضبط صوت
smooth-talking	مطمئنومتقاعدکننده
talking computer	کامپیوتر سخنگو
Now you are talking. That makes sense.	حالااین شد یک حرف حسابی
They were stI'll talking away at midnight.	تا نیمه شب یک بند صحبت می کرد ند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com