Dictiornary-Farsi | target echo | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 200 (10 milliseconds)

English	Persian
target echo	علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف


Other Matches

re echo	چندباربرگشتن
echo	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo	برگرداندن سیگنال به مبدای که ارسال شده بود
echo	برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echo	فرمان ECHO
to the echo	چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
re echo	دوباره برگرداندن
re echo	پیچیدن
re echo	دوباره منعکس شدن
echo	در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط
echo	طنین
echo	انعکاس صدا
echo	طنین صدا
echo	پژواک
echo	توف
echo	خنیدن
echo	وااوا
echo	برگشت امواج رادار
echo	انعکاس صدا انعکاس موج
echo	اکو
echo	بازتاب
echo sounding	عمق یابی انعکاس صوت
echo sounding	اندازه گیری عمق اب دررودخانه یا مخزن
echo sounder	ژرفایاب
echo sounder	machine sounding echo
echo sounder	عمق یاب انعکاسی
echo sounder	دستگاه عمق یاب
echo sounder	انعکاس سنج صدا
echo sounder	عمق یاب صوتی
echo check	مقابله
echo check	بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
echo check	بکمک طنین
echo box	جعبه بازاوا
fixed echo	انعکاس ثابت روی صفحه رادار
echo suppression	جلوگیری یا تضعیف انعکاس صوت
echo suppressor	طنین زدا
local echo	پژواک محلی
echo verse	شعر مستزاد
fixed echo	اکوی ثابت
radar echo	علایم روی صفحه رادار
echo sounder probe	پژواکردیابژرفاسنج
echo sounding machine	ژرفایاب الکتریکی sounder echo :syn
echo sounding machine	عمق یاب الکتریکی
echo sounding machine	fathometer : finder dept :
echo depth sounder	دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
target	اماج
on target	بالای اماج زمان روی هدف
on target	روی هدف
known target	هدف شناخته شده یا مشخص
known target	هدف معلوم
target	مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود
target	کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
target	حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
target	برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
target	پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
target	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target	حد و مرز
target	تیر نشانه
target	سینه حریف
target	هدف فرود هدف شمشیرباز
target	هدف مشخص
target	تخته هدف
target	گل
target	هدفی که می خواهید به آن برسید
target	سیبل
target	نشان
target	هدف
target	هدف گیری کردن
target	دیسکی که روی آن فایل کپی میشود
target	سپر
target	نقطه برداشت یا قرائت
target	نشانگاه
target profit	سود مطلوب
target of opportunity	هدف ناگهانی
target profit	سود مورد نظر
target overlay	کالک اماج
target overlay	کالک هدفها
target price	قیمت موردنظر
target pattern	شکل قرار گرفتن هدف
target pattern	شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
target of opportunity	هدف انی
target price	قیمت مورد نظر
target point	تیر نوک تیز
target materials	مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
target discrimination	قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
target disk	دیسک مقصود
target dossiers	پرونده هدفها
target dossiers	پرونده اطلاعات جمع اوری شده درمورد هدفهای منطقه
target folders	پوشههای پرونده هدف پوشه اطلاعات هدف
target grid	شبکه هدف
target diving	شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
target grid	مختصات هدف
target indications	عناصر هدف
target indications	اطلاعات مربوط به هدف
target indicator	شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
target language	زبان هدف
target language	زبان مقصود
target list	لیست اماجها
target market	بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
target designation	روش انتخاب هدف
target program	برنامه مقصود
time over target	زمان رسیدن روی هدف زمانی که هواپیما روی هدف می رسد
transient target	هدف متحرک
target-oriented <adj.>	هدف گرا
transient target	هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
triplane target	هدف کش زیرابی
target areas	ناحیههدف
soft target	هدفبدوندفاع
To hit the target.	بهدف خوردن
target-oriented <adj.>	مقصد گرا
target-oriented <adj.>	هدف دار
time on target	زره
time on target	اتش زمان روی هدف
target program	برنامه هدف
target programm	برنامه هدف
target range	برد هدف
target range	مسافت هدف میدان تیر مشقی
target rifle	تفنگ مشقی
target rifle	تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
target round	یک دور تیراندازی با تیر وکمان
target routine	روال هدف
target selector	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
target system	سیستم هدفها
target system	سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
thermal target	هوای گرم بالارونده برای بالون
time on target	زمان روی هدف
target list	لیست هدفها
target designation	سیستن انتخاب هدف
demolition target	هدف تخریب
crossing target	هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
opportunity target	هدف ناگهانی
opportunity target	هدفی که غیرمنتظره فاهر میشود
pinpoint target	هدف نقطهای
pinpoint target	هدف دقیق تعیین شده
planned target	هدف طرح ریزی شده
planned target	اماج طرح ریزی شده هدف پیش بینی شده
point target	هدف کوچک
point target	اماج نقطهای
record as target	اماج را ثبت کنید
record as target	ثبت کردن بعنوان هدف
record as target	ثبت اماج
scheduled target	اماج طبق برنامه
lost target	تیر خطا
linear target	هدفهای درخط
linear target	هدفهای خطی
demolition target	منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
disappearing target	هدف ناپدید شونده
disappearing target	هدف غایب شونده هدف ناپایدار
crossing target	هدف متحرک
phantom target	جعبه بازاوا
auxiliary target	نقطه کمکی
auxiliary target	هدف کمکی
area target	اماج منطقهای
area target	هدف منطقهای
crossing target	هدفهای متحرک عرضی
fleeting target	هدف متحرک و زودگذر هدفی که با سرعت حرکت میکند
fresh target	هدف جدید
off target hit	ضربه بی ارزش شمشیرباز
silhouette target	ادمک
target description	شرح هدف
target audience	جماعت هدف تبلیغات
target audience	گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند
target audience	افراد مورد نظر
target behavior	رفتار اماج
target computer	کامپیوتر هدف
target bow	کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
target cap	گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
target captain	عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
target chart	نقشه هدفهای بمباران هوایی
target date	زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
target description	خصوصیات هدف
target description	شرح مشخصات هدف
target arrow	تیر مخصوص تیراندازی
target array	نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
target array	نیمرخ هدف
silhouette target	هدف مصنوعی هیولای هدف
silhouette target	سایه هدف
sleeve target	هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
strategic target	هدف مهم نظامی
target allocation	واگذاری هدف
target allocation	سهمیه بندی هدف
target angle	زاویه هدف
target aquisition	سیستم هدف یابی
target aquisition	سیستم تجسس هدف
target area	منطقه هدف
target archery	مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
target information center	مرکز اطلاعات هدف
target information center	مرکز جمع اوری اطلاعات هدفها
gun target line	خط توپ هدف
aerial target aquisition	هدف یابی هوایی
air target chart	نقشه هدفهای هوایی
target offset methode	روش نشان دادن هدفها روی نقشه ها یا طرحهای عملیاتی
target approach point	اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
The aim [target] is 5 Euros.	هدف [کسب] ۵ ایرو است.
air target chart	نمودارهدفهای هوایی
air target mosaic	مجموعه عکسهای تهیه شده از هدف عکس موزاییک هدفهای هوایی
target detection radar	رادارحمایتکنندههدف
His plan miscarried . He missed the target	تیرش بخطا رفت
air target material program	برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی