Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
target materials	مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
Other Matches
materials	مواد
materials	نیرو
materials	قوا
materials	اسناد
materials	ماده کار
materials	جنس مصالح
materials	مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
materials	ماتریال
materials	کالا
materials	ماده
materials	مصالح
materials	مادی جسمانی
materials	مهم
materials	عمده
materials	کلی جسمی
materials	اساسی
materials	اصولی مناسب
materials	جنس
materials	چیز
materials	مصالح ساختمان
materials	مادی
materials	مربوط جسم
materials	مقتضی
drawing materials	لوازم نقشه کشی
exhausted materials	مواد تمام شده
foundation materials	مصالح پی سازی
impermeable materials	مصالح ناتراوا
impermeable materials	مصالح نفوذناپذیر
impervious materials	مصالح ناتراوا
indirect materials	مواد غیرمستقیم
indirect materials	هزینه موادغیرمستقیم
magnetic materials	اجسام مغناطیسی
magnetic materials	مواد مغناطیسی
inorganic materials	مواد غیرالی
drawing materials	مواد اولیه نقشه کشی
coated materials	مواد اغشته شده
coated materials	مصالح اغشته
coated materials	مصالح اندود شده
coherent materials	مواد چسبنده
cohesive materials	مواد چسبنده
consumable materials	stores consumable
critical materials	اقلام حیاتی و مهم
critical materials	تجهیزات مهم
cryogenic materials	مواد یا الیاژهایی که دردماهای بسیار پایین قابل استفاده اند
diamagnetic materials	اجسام دیامغناطیسی
maintenance materials	مواد تعمیرات
maintenance materials	لوازم تعمیرات
materials handling	جابجایی مواد
testing of materials	ازمایش مواد
testing of materials	ازمایش مقاومت مصالح
covering materials	موادپوشاننده
dangerous materials	علائمخطر
insulating materials	موادعایقکاری
writing materials	ابزارتحریر
carpet materials	مواد اولیه فرش
materials that cannot be borrowed	اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
testing of materials	ازمایش مصالح
materials management	مدیریت مواد
materials requisition	درخواست مواد
non magnetic materials	اجسام نامغناطیسی
organic materials	مواد الی
permeable materials	مصالح تراوا
pilot materials	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
semipermeable materials	مصالح نیمه تراوا
semipervious materials	مصالح نیمه تراوا
strength of materials	مقاومت مصالح
non-circulating materials	اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
bill of materials	صورت حساب مواد
raw materials	مواد اولیه
raw materials	مواد خام
bed materials	رسوبات بستر
balsamic materials	مواد بلسانی
bill of materials	فهرست مواد
materials returned note	یادداشت مواد عودت داده شده
materials requirements planning	برنامه ریزی مواد مورد نیاز
free issue materials	موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
materials utilisation control	کنترل بکارگیری مواد
materials transfer notes	برگه انتقال مواد
materials returned note	برگه مواد برگشتی
materials utilisation control	کنترل مصرف مواد
institute of materials management	موسسه مدیریت مواد
materials transfer notes	دستورانتقال مواد
oversize materials rejects	مانده
wood-based materials	جنسسطحتخته
basic building materials	مواداولیهساختمان
direct materials costs	هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
target	سیبل
target	نقطه برداشت یا قرائت
target	تخته هدف
target	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target	هدف
target	پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
target	گل
target	هدف فرود هدف شمشیرباز
on target	بالای اماج زمان روی هدف
target	سینه حریف
on target	روی هدف
target	حد و مرز
target	سپر
target	برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
target	حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
target	دیسکی که روی آن فایل کپی میشود
target	نشان
target	هدف گیری کردن
target	تیر نشانه
target	نشانگاه
target	هدف مشخص
target	اماج
target	هدفی که می خواهید به آن برسید
target	کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
target	مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود
known target	هدف معلوم
known target	هدف شناخته شده یا مشخص
target of opportunity	هدف ناگهانی
target of opportunity	هدف انی
target overlay	کالک اماج
target overlay	کالک هدفها
target pattern	شکل قرار گرفتن هدف
target pattern	شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
target point	تیر نوک تیز
target price	قیمت مورد نظر
target price	قیمت موردنظر
target profit	سود مورد نظر
target profit	سود مطلوب
target folders	پوشههای پرونده هدف پوشه اطلاعات هدف
target market	بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
target list	لیست اماجها
target grid	شبکه هدف
target grid	مختصات هدف
target indications	عناصر هدف
target indications	اطلاعات مربوط به هدف
target echo	علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
target indicator	شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
target dossiers	پرونده اطلاعات جمع اوری شده درمورد هدفهای منطقه
target dossiers	پرونده هدفها
target language	زبان هدف
target language	زبان مقصود
target list	لیست هدفها
target-oriented <adj.>	هدف گرا
To hit the target.	بهدف خوردن
thermal target	هوای گرم بالارونده برای بالون
soft target	هدفبدوندفاع
target areas	ناحیههدف
time on target	زمان روی هدف
time on target	اتش زمان روی هدف
target program	برنامه مقصود
triplane target	هدف کش زیرابی
transient target	هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
transient target	هدف متحرک
time over target	زمان رسیدن روی هدف زمانی که هواپیما روی هدف می رسد
target system	سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
target system	سیستم هدفها
target-oriented <adj.>	هدف دار
target program	برنامه هدف
target programm	برنامه هدف
target range	برد هدف
target range	مسافت هدف میدان تیر مشقی
target rifle	تفنگ مشقی
target-oriented <adj.>	مقصد گرا
target rifle	تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
target round	یک دور تیراندازی با تیر وکمان
target routine	روال هدف
target selector	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
time on target	زره
target diving	شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
auxiliary target	نقطه کمکی
lost target	تیر خطا
opportunity target	هدف ناگهانی
opportunity target	هدفی که غیرمنتظره فاهر میشود
pinpoint target	هدف نقطهای
pinpoint target	هدف دقیق تعیین شده
planned target	هدف طرح ریزی شده
planned target	اماج طرح ریزی شده هدف پیش بینی شده
point target	هدف کوچک
point target	اماج نقطهای
record as target	اماج را ثبت کنید
record as target	ثبت کردن بعنوان هدف
record as target	ثبت اماج
scheduled target	اماج طبق برنامه
silhouette target	ادمک
linear target	هدفهای درخط
linear target	هدفهای خطی
auxiliary target	هدف کمکی
area target	اماج منطقهای
area target	هدف منطقهای
crossing target	هدف متحرک
crossing target	هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
crossing target	هدفهای متحرک عرضی
demolition target	منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
disappearing target	هدف ناپدید شونده
disappearing target	هدف غایب شونده هدف ناپایدار
demolition target	هدف تخریب
phantom target	جعبه بازاوا
fleeting target	هدف متحرک و زودگذر هدفی که با سرعت حرکت میکند
fresh target	هدف جدید
off target hit	ضربه بی ارزش شمشیرباز
silhouette target	هدف مصنوعی هیولای هدف
silhouette target	سایه هدف
target disk	دیسک مقصود
target behavior	رفتار اماج

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com