English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (8 milliseconds)
English Persian
task organization سازمان رزمی
task organization سازمان دادان برای رزم برش رزمی
task organization سازمان برای رزم
Other Matches
It is an elephantine task . it takes a lot of doing . It is a Herculean task. کار حضرت فیل است
organization سازمان
organization ترتیب
organization روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
self organization سروسامان دهی بنفس خود تنظیم وتنسیق خود
organization تشکیلات سازماندهی
organization سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization تشکیلات
organization سازمان بندی
organization یکان قسمت
labor organization سازمان کارگری
nonprofit organization سازمان غیرانتفاعی
nonprofit organization سازمان غیر انتفاعی
organization chart لوحه سازمان
organization chart نمودار سازمانی
organization chart نمودارسازمان یکان
file organization سازمان فایل
coliform organization کلی باسیل
consumer organization سازمان حمایت از مصرف کنندگان
data organization سازمان داده ها
beach organization یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
beach organization یکان ساحلی
economic organization سازمان اقتصادی
file organization سازمان پرونده
charity organization سازمان خیریه
organization of the ground سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
visual organization سازمان دیداری
planning organization سازمان برنامه
table of organization جدول سازمان
social organization سازمان اجتماعی
sensory organization سازمان حسی
organization control کنترل سازمانی
organization scheme نمودار سازمانی
to take somebody to task از کسی عیب جویی کردن
take to task مورد مواخذه قرار دادن
to take somebody to task کسی را سرزنش کردن
task زیاد خسته کردن بکاری گماشتن
to p with a task درکاری پشت کارداشتن
to f. a task از زیرکاری در رفتن
take to task <idiom> به خاطر اشتباه سرزنش شدن
task تکلیف
task ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task کار تکلیف
task کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
task ماموریت
task جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
task کار
task وفیفه
task شغل
task امرمهم وفیفه
task تهمت زدن تحمیل کردن
united nations organization سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
united nations organization سازمان ملل متحد
sequential file organization سازمان دهی ترتیبی فایل
organization for economic co opration سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
central treaty organization پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
Organization of American States سازمان دول امریکایی
social security organization سازمان تامین اجتماعی
world health organization سازمان بهداشت جهانی
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
Civil Aviation Organization سازمان هواپیمایی کشور
food and agricultural organization از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
food and agricultural organization سازمان خواروبار وکشاورزی
data set organization سازماندهی مجموعه داده ها
authorized level of organization سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
brucsels treaty organization سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
central treaty organization سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
central treaty organization انگلستان
international refugee organization سازمان بین المللی اوارگان
Our organization is just standing on its own feet. تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international standards organization سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international standards organization سازمان استانداردهای بین المللی
to saddle any one with a task کاری را بدوش کسی گذاشتن
task management مدیریت وفیفه
task management مدیریت کار
task group گروه ماموریت زمینی
task group ناو گروه مامور اجرای عملیات
task fleet ناوگان مامور اجرای عملیات یا ماموریت
task unit یگان ماموریت
Can I entrust this task to you? می توانم این امررا به شما بسپارم ؟
task work کار موفف
mammoth task وظیفه خیلی بزرگ
to be up to the task [to be equal to something] <idiom> از پس کاری برآمدن
task oriented تکلیف گرا
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
task element یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت
task element قسمت مامور اجرای عملیات
task forces نیروی اجرای عملیات
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force نیروی اجرای عملیات
task forces گروه کار
fire task ماموریت اتش
task forces تاسک فورس
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
it is a thankless task کاربیهوده ایست
unfinished task تکلیف ناتمام
interrupted task تکلیف ناتمام
implied task وفایف استنتاجی
implied task ماموریت استنتاجی
he is unequal to the task مرد اینکار نیست
task force تاسک فورس
task force گروه کار
task analysis تحلیل تکلیف
task element عنصر اجرای عملیات
it is a thankless task هیچکس نخواهدگفت مرحمت سرکارزیاد
task component بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
foreground task کار یا وفیفه پیش زمینه
Organization of Petroleum Exporting Countries سازمانصادرکنندگاننفتخام
organization of central american states سازمان دول امریکای مرکزی
organization for european economic coopr سازمان همکاری اقتصادی اروپا
table of organization and equipment (toe جدول سازمان و تجهیزات
organization of petroleum exporting cont سازمان کشورهای صادرکننده نفت
North Atlantic Treaty Organization ناتو
to set one's hand to a task بکاری مبادرت کردن
to break the neck of a task کمر کاریرا سکشتن
low level task تکلیف سطح پایین
task control block بلاک کنترل کار
abnormal end of task abend
amphibious task force گروه رزمی اب خاکی
to set one's hand to a task دست بکاری زدن
carrier task force گروه رزمی هواپیمابر دریایی
amphibious task group گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
task state descriptor توصیف کننده وضعیت وفیفه
task state descriptor توصیف گر حالت کار
joint task force نیروی ماموریت مشترک ازنیروهای مسلح
It is a laborious task (job). کارپرزحمتی است
joint task force گروه رزمی مشترک
task control block بلاک کنترل وفیفه
south east asia treaty organization مان در بانکوک است
north atlantic treaty organization (nato سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
north atlantic treaty organization (nato پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
the essential [inherent] [intrinsic] task کار مهم و ضروری [یا اساسی]
To set the Thames on fire . to do a herculeam task . کمر غول راخم کردن ( شکستن )
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com