Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
telegraph cable buoy
بویه کابل
Other Matches
telegraph cable
کابل تلگراف
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
telegraph
مخابره تلگرافی
telegraph
تلگراف
telegraph
تلگراف کردن
telegraph
دور نگار
telegraph
دستگاه تلگراف
telegraph apparatus
دستگاه تلگراف
telegraph alphabet
الفبای تلگراف
telegraph engineering
تکنیک تلگراف
telegraph repeater
تکرارکننده
telegraph sounder
رله صداده
telegraph relay
رله تلگراف
telegraph operator
تلگرافچی
telegraph key
کلید مرس
telegraph key
تکمه تلگراف
telegraph signal
علامت تلگرافی
keyboard printing telegraph
تلگراف ثبات تکمهای
central telegraph office
مرکز تلگراف اصلی
fire alarm telegraph
تلگراف اتش سوزی
can buoy
بویه استوانهای
to buoy something
[up]
چیزی را بالا روی آب آوردن
to buoy something
[up]
به کسی
[چیزی]
دل دادن
to buoy something
[up]
چیزی را به میزان بالا آوردن
to buoy something
[up]
به کسی
[چیزی]
الهام بخشیدن
buoy
راهنمای شناور در اب
buoy
کویچه روابی
buoy
بویه
buoy
رهنمای شناور
buoy
روی اب نگاهداشتن
buoy
جسم شناور
buoy
بویه دریایی
buoy
شناور ساختن
mooring buoy
بویه لنگر
mooring buoy
بویه مهار
control buoy
بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
pillar buoy
پایهشناور
wreck buoy
بویه کشتی غرق شده
wreck buoy
نشانه کشتی غرق شده
conical buoy
شناورمخروطی
cylindrical buoy
شیاراستوانهای
light buoy
راهنمای شناور چراغدار
life buoy
حلقه نجات غریق
danger buoy
بویه خطر
spar buoy
بویه میلهای
spar buoy
بویه تیر مانند
sea buoy
بویه طرف دریا
ring of the buoy
shackle bouy
reflector buoy
بویه بازتابنده
quarantine buoy
بویه قرنطینه
reflector buoy
بویه بازتاب
position buoy
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
position buoy
بویه موقعیت
nun buoy
بویه مخروطی
life buoy
حلقه نجات
life buoy
بویه نجات
dan buoy
بویه نشانه
anchorage buoy
بویه لنگرگاه
anchor buoy
بویه لنگر
buoy tender
ناو بویه گذار
breeches buoy
بویه نجات
buoy pendant
زنجیر مهار بویه
buoy shackle
بخوی بویه
buoy tender
کشتی بویه گذار
starboard hand buoy
بویه سمت راست
port hand buoy
بویه سمت چپ
mid channel buoy
بویه میان گذرگاه
middle ground buoy
بویه زمین میان گذرگاه
datum dan buoy
علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
short scope buoy
بویه شناور قائم
short scope buoy
بویه پایه کوتاه
high focal plane buoy
ارتفاعکانونیپروانهراهنمایشناور
cable
پیغام تلگرافی تلگراف زدن
d.c. cable
کابل جریان دائم
cable
واحد طول دریایی برابر 022 یارد
have her cable
لنگر جواب دادن
cable way
مسیر کابل
cable
هادی
cable
اتصال در انتهای کامل
cable
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cable
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cable
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
cable way
راه اهن برقی
cable way
سیم یا کابل نقاله
cable
تلگراف
bx cable
لوله ب ایکس
cable
شاه سیم
cable
سیم کشی کردن تلگراف کردن
cable
سیم
cable
سیم تلگراف
cable
طناب سیمی
cable
کابل
cable
تلگراف کردن
cable
طناب فلزی
cable
مفتول فلزی بافته
outgoing cable
کابل خروجی
sheathed cable
کابل زرهی
sheating of cable
پوشش کابل
power cable
کابل قدرت
power cable
کابل جریان قوی
microphone cable
سیم میکروفن
microphone cable
کابل میکروفن
multicore cable
کابل چند رشتهای
multiple cable
کابل چند رشتهای
phantomed cable
کابل چهار سیمی
multicore cable
کابل افشان
quadoed cable
کابل چهارسیمه
quadded cable
کابل چهار سیمی
service cable
کابل مصرف کننده
ribbon cable
کابل نواری
sheathed cable
کابل زره دار
sheathed cable
کابل غلاف دار
shorten in cable
کوتاه کردن زنجیر
gear cable
کابلچرخدنده
transmission cable
کابلانتقال
cable weft
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
underground cable
کابل زیرزمینی
Type cable
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
Type cable
میکرون
Type cable
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
cable railway
تراموای
cable railway
ترن کابلی
cable railways
تراموای
electricity cable
کابلالکتریسیته
starting cable
کابلراهاندازی
throttle cable
کابلساسات
cable stitch
بافتمارپیچ
cable sleeve
محلاتصالکابل
cable distributor
قسمتکابلقرقرهایپیچشده
brake cable
سیمترمز
cable railways
ترن کابلی
Type cable
چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
tape cable
کابل نواری
suspension cable
کابل معلق
suspension cable
کابل اویزان
cable tail
انتهای سیم
supply cable
کابل تغذیه
subscriber's cable
کابل اتصال
subscriber's cable
کابل مشترک
starter cable
کابل استارتر
Type cable
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
cable television
تلویزیونکابلی
twin cable
کابل دو قلویی
trunk cable
کابل ارتباطی
trunk cable
کابل ترانک
trailing cable
کابل برق روکش دار
tiers of cable
سیم کابل حلقه شده
three core cable
کابل سه رشتهای
telephone cable
کابل تلفن
snub cable
ناگهان ترمز کردن
exchange cable
کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
coaxial cable
کابل هم محور
co axial cable
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
chain cable
زنجیر لنگر
caoxial cable
سیم هم مرکز
caoxial cable
کابل کواکسیال
cable shield
لوله کابل
cable party
گروه لنگر
cable officer
افسر لنگر
cable match
رویارویی تلگرافی شطرنج
cable locker
چاه زنجیر
duplex cable
کابل دو سیمه
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
dial cable
کابل صفحه مدرج
control cable
کابل کنترل
connection cable
کابل اتصال
connecting cable
کابل رابط
concentric cable
کابل هم مرکز
communication cable
کابل ارتباطی
communication cable
کابل جریان ضعیف
coaxial cable
سیم هم مرکز
coaxial cable
کابل هم مرکز
cable joint
موف اتصال
cable joint
مفصل اتصال کابل
cable holder
gypsy : syn
cable block
قسمت کابل
cable block
مجموعه کابل
cable assembly
کابل
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable accessory
وسایل کابل
cable accessory
قطعات کابل
bunched cable
کابل چندلایی
armored cable
کابل مسلح
anchor cable
طناب لنگر
anchor cable
کابل لنگر
cable cars
تراموای برقی
cable box
اتاقک کابل
cable clamp
بست کابل
cable holder
دوار زنجیر
cable head
سر کابل
cable guard
نگهدارنده کابل
cable grip
چنگال کابل
cable duct
لوله محافظ کابل برق
cable drum
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
cable core
سیم کابل
cable connector
دو شاخه کابل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com