English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
teletype exchange مرکز تله تایپ
Other Matches
Teletype تله تایپ
Teletype دورنویس تلگرافی
Teletype دورنگاره
Teletype ماشین تحریر راه دور تله تایپ
Teletype با ماشین تحریراز مسافات دورمطالبی تحریرکردن
Teletype ماشین تحریر خود کار گیرنده پیام ازمسافات دور
Teletype اصط لاح قط عات چاپگر راه دور
teletype display نمایش تله تایپ
teletype display نمایش تایپ راه دور
exchange جابه جایی داده بین دو محل
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange دادن چیزی به جای چیز دیگر
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
to exchange something [for something] مبادله کردن [چیزی را با چیز دیگری]
to exchange something [for something] معاوضه کردن [چیزی را با چیز دیگری]
value in exchange ارزش مبادله
re exchange برات رجوعی
in exchange for بجای
in exchange for درعوض
first of exchange نسخه اصلی برات
exchange value ارزش مبادلهای
exchange value ارزش مبادله
exchange مرکز مبادله
exchange مبادله پول
exchange مبادله
exchange تبادل ردوبدل ارز
exchange اسعار
exchange جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange صرافخانه
exchange صرافی مبادله کردن
exchange عوض کردن تسعیر یافتن
exchange رد و بدل کننده
exchange تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchange مبادله کردن تعویض
exchange ارز معاوضه
exchange معاوضه
exchange معاوضه کردن
exchange معاوضه و مبادله پول
exchange تهاتر تسعیر
exchange رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchange ارز
exchange مبادله کردن
exchange تبادل
exchange صرافی
exchange تفاوت
exchange service بنگاه معاوضه
exchange services خدمات فروشگاهی فروشگاهها
exchange sort جورکردن معاوضهای
exchange restriction کنترل مبادله ارز
exchange restriction محدودیت ارزی
exchange variation واریاسیون تعویضی
futures exchange مبادله سلف
heat exchange تبادل گرما
heat exchange تبادل حرارت
futures exchange خرید اتی
exchange economy اقتصاد مبادلهای
forign exchange ارز
exchange of pleadings تبادل لوایح
exchange zone فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
exchange restricition ممنوعیت ارزی
exchange restricition محدودیت ارزی
exchange register ثبات معاوضهای
exchange of flags مبادله پرچمها
exchange market بازار اسعار
exchange market بازار داد و ستد
exchange intervention دخالت در بازار ارز
exchange integral بر هم کنش تبادلی
exchange force نیروی تبادلی
exchange energy انرژی تبادل
exchange of notes مبادله یادداشتها
exchange of notes نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
exchange rationing جیره بندی ارز
par of exchange نرخ برابری ارز
exchange point نقطه تعویض
exchange parity نرخ برابری ارز
exchange parity برابری ارز
exchange office مرکز تلفن خودکار
exchange of views رایزنی
exchange of views تبادل نظر
exchange selector سلکتور در دستگاههای مراکزتلفن خودکار
intermediate exchange مرکز
trunk exchange مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
toll exchange مرکز تلفن
to exchange blows جنگ کردن
to exchange blows دست بگریبان شدن
through bill of exchange بارنامه سراسری
exchange devaluation تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
tandom exchange مرکز تلفن خودکار تاندوم
symmetrical exchange تعویض قرینه
unvisual exchange مبادله نامرئی چوب
currency exchange تبدیلپول
To greet someone . To exchange greetings with someone. با کسی سلام وتعارف کردن
outside [stock exchange] <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
stock exchange بورس اوراق بهادار
stock exchange بورس سهام
What is the exchange rate? نرخ تبدیل چقدر است؟
social exchange تبادل اجتماعی
rate of exchange نرخ ارز
manual exchange مرکز دستی
main exchange مرکز اصلی
magneto exchange مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
losing the exchange تفاوت دادن
local exchange ردوبدل کننده محلی
ion exchange تبادل یون
ion exchange تبادل یونی
international exchange مرکز تلفن بین المللی
medium of exchange وسیله داد وستد
medium of exchange وسیله مبادله
rate of exchange نرخ تسعیر
rate of exchange نرخ مبادله
rate of exchange نرخ مبادله ارز
post exchange فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
money exchange تبدیل پول
money exchange صرف
minor exchange تفاوت کوچک
intermediate exchange واسطه
acyl exchange اسید کافت
exchange of blows تبادل ضربه
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
foreign exchange مبادله خارجی
chemical exchange تبادل شیمیایی
stock exchange بورس اوراق بهادار
bill of exchange برات ارزی
stock exchange بورس سهام
telephone exchange مرکز تلفن خودکار
telephone exchange مرکز تلفن
exchange rates نرخ تبدیل ارز
exchange rates نرخ تسعیر ارز
exchange transactions معاملات برواتی
exchange rates نرخ مبادله ارز
central exchange مرکزتلکس
central exchange مرکز تلفن خودکار
foreign exchange ارز
foreign exchange تعویض خارجی
foreign exchange پول خارجی
automatic exchange رد و بدل کننده خودکار
baltic exchange بازار بورس بالتیک
baltic exchange بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
baltic exchange اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
bill exchange برات بازرگانی
bill exchange برات
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
foreign exchange ارز خارجی
bill of exchange برات مبادلهای
bill of exchange برات
foreign exchange پول کشور خارجی
branch exchange رد و بدل کننده شعبهای
broadband exchange تعویض پهن باند
exchange rates نرخ مبادله
commodities exchange بورس کالا
exchange depreciation کاهش ارزش پول خارجی
exchange buffering میانگیری معاوضهای
exchange broker دلال ارز
exchange battery باطری
exchange rate نرخ مبادلهای
equation of exchange به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
equation of exchange متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
equation of exchange همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
energy exchange تبادل انرژی
exchange rate نرخ ارز
exchange rate مظنهء ارز
exchange buffering زنجیرهای کردن داده
exchange depareciation تنزل ارزش پول خارجی تنزل قیمت ارز
exchange control کنترل ارزی
exchange control جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
exchange control نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
exchange control نظارت ارز
exchange control کنترل ارز
exchange cable کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
electron exchange تبادل الکترون
exchange rate نرخ مبادله
exchange rate نرخ تبدیل ارز
exchange rates مظنهء ارز
exchange rates نرخ ارز
exchange rates نرخ مبادلهای
concentred exchange تبادل همزمان
commodity exchange بورس کالا
commodity exchange بورس مواداولیه
commodity exchange مبادله کالا
exchange rate نرخ مبادله ارز
exchange rate نرخ تسعیر ارز
direct exchange تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
direct exchange تعویض باداغی
Apple file exchange برنامه نرم افزاری که روی کامپیوتر Macintosh Apple اجرا میشود و اجازه خواندن دیسک از PC را میدهد
quantity equation of exchange یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
To argue ( exchange words ) with someone . با کسی یک بدوکردن
ion exchange resin رزین تبادل یونی
respiratory exchange index شاخص بهره تنفسی
Where is the nearest exchange office? نزدیکترین صرافی کجاست؟
rationing of foreign exchange جیره بندی ارز خارجی
Currency exchange office صرافی
To exchange . To swap . To bandy. رد وبدل کردن
shipped bill of exchange بارنامهای که حاکی ازمحموله است
private branch exchange مبادله انشعاب خصوصی
exchange of full powers رسمیت یافتن تنزل نرخ ارز مبادله اسناد مربوط به تفویض اختیارات تام
fixed exchange rate نرخ ثابت ارز
fixed exchange rate نرخ مبادله ثابت ارز
flexible exchange rate نرخ متغیر ارز
flexible exchange rate نرخ ارزانعطاف پذیر
floating exchange rate نرخ شناور ارز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com