Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
tension load	بار کششی
Search result with all words
load tension	ولتاژ بار
Other Matches
tension	قدرت
tension	قوره کشش زور
tension	کشش
tension	تمدد
tension	قوه انبساط
tension	سفتی
tension	فشار
tension	بحران تحت فشار قرار دادن
tension	امتداد
tension	تنش
tension	تنش کشمکش
tension field	میدان کششی
tension flange	عضو کششی
tension head	بار کشش
tension member	قطعه کششی
tension member	میله کششی عضو کششی
track tension	کششی شنی
track tension	تنظیم شنی تانک
tension relaxation	تنش- ارمش
low tension	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
high-tension	تانسیون
low tension	فشار ضعیف
interfacial tension	کشش سطحی
moisture tension	کشش نم
ring tension	کشش حلقوی
surface tension	کشش سطحی
high-tension	فشار قوی
tension screw	پیچکشش
tension block	کششقرقره
tension dial	درجهریزودرشتبافت
tension disc	صفحهکشش
electric tension	ولتاژ
tension rod	میلهفشار
warp tension	کشش نخ های تار [میزان کشیدگی نخ های چله در دار که یکنواختی آن در بوجود آمدن فرشی یکنواخت و صاف امری ضروری است.]
tension spring	کششنخ
tension test	ازمایش کشش
tension adjustment	میزان فشار
tension adjuster	حافظ کشش طناب
high tension	فشار قوی
electric tension	فشار الکتریکی
high tension	فشارقوی
high tension magneto	مگنت پر فشار
high tension winding	سیم پیچی فشار قوی
high tension system	سیستم فشار قوی
high tension protection	حفافت فشار قوی
high tension breaker	کلید فشار قوی
high tension porcelaine	چینی فشار قوی
high tension indicator	مقره فشار قوی
high tension capacitor	خازن فشار قوی
high tension generator	مولد فشار قوی
high tension apparatus	دستگاه فشار قوی
high tension cable	کابل فشار قوی
high tension diode	دیود فشار قوی
high tension distributor	مقسم فشار قوی
high tension line	خط فشار قوی
high tension engineering	مهندسی فشار قوی الکتریکی
high tension test	ازمایش فشار قوی
high tension switch	کلید فشار قوی
high tension fuse	فیوز فشار قوی
high tension generation	تولید فشار قوی
high tension maine	شبکه فشار قوی
tension test diagram	نمودار ازمایش کشش
high tension battery	باطری فشار قوی
low tension winding	سیم پیچ فشار ضعیف
low tension magneto	مگنت کم فشار
low tension battery	باتری فشار ضعیف رادیو
high tension connector	رابطارتفاعکشش
abrasive belt tension	کشش تسمه سنگ سمباده
abrasive belt tension	کشش تسمه
tension pulley wheel	محلکشیدگیدندهای
yarn tension unit	قسمتکششنخبافندگی
high-tension electricity transmission	امتدادبلندناقلالکتریسیته
d.c. high tension power transmission	انتقال فشار قوی دی . سی .
high tension bridge equipment	دستگاه ازمایش فشار قوی
high tension measurement bridge	پل اندازه گیری فشار قوی
cable rigging tension chart	جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد
fault tension protective switch	کلید محافظ ولتاژ عیب
medium tension distribution line	خطسیرپخشفشارمتوسط
low-tension distribution line	خطسیرپخشفشارضعیف
impluse high tension generator	مولد فشار قوی ضربهای
high tension electrolytic capacitor	خازن الکترولیت فشار قوی
high tension transmission tower	دکل انتقال فشار قوی
high tension transmission line	خط انتقال فشار قوی
high tension test bridge	پل ازمایش فشار قوی
high tension power plant	نیروگاه فشار قوی
able to take a load <adj.>	بار پذیر
load and go	بارکنش و اجرا
to load off	خالی کردن
get a load of <idiom>	دیدن چیزی
load and go	بار کنش و اجراء
load	شارژ کردن
over load	اضافه بار
useful load	بار مفید
useful load	فرفیت مفید
off load	انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
to load off	بار اندازی کردن
load	برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
load	خشاب
load	بارگیری مهمات
load	محموله
load	انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
load	بارمهمات هواپیما
load	پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load	قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
load	کاری که باید انجام شود
load	فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
load	بار کردن
load	خرج گذاری کردن
load	بار زدن
load	بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load	برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load	تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load	فرفیت بارگیری
load	فرفیت
load	بار فشار
load	استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده
load	فشنگ گذاری
load	فشنگ
load	بارگیری کردن
load	ذخیره گذاری کردن
load	نیرو
load	سنگین کردن
load	فیلم
load	بار داشتن
load	گذاشتن
load	بار گیری شدن
load	بارزدن
load	کوله بار
load	بارالکتریکی
load	تفنگ یا سلاحی را پرکردن
load	بار
load	گرانبارکردن
load	بار کردن پر کردن
load	عمل پرکردن تفنگ باگلوله
load	فشار مسئولیت
load	عملکردماشین یا دستگاه
load	بار خارجی
no load voltage	ولتاژ بی باری
permissible load	بار مجاز
travelling load	بار متحرک
load point	نقطه بار
nominal load	بار اسمی
non inductive load	بار خارجی ناخودالقا
nominal load	بار خارجی اسمی
non reactive load	بار خارجی ناخودالقا
platform load	بار سکودار
platform load	بار اماده برای بارریزی هوایی
permanent load	بار دائمی
peak load	بار پیک
peak load	بار حداکثر
peak load	بار خارجی بیشینه
peak load	حداکثر بار
peak load	بحبوحه مصرف
peak load	بار قلهای
pay load	بارمفید
pay load	فرفیت ترابری
load point	شروع بخش ضبط کردن در نوار مغناطیسی
on load speed	سرعت بار
pay load	اجناس مقرون بصرفه برای حمل ونقل
off centre load	بار خارج از مرکز
platform load	بار کف دار
no load torque	گشتاور پیچشی بی باری
no load switching	سوئیچینگ بی باری
actual load	بار واقعی
lodestaror load	ستاره راهنما راهنما
lodestaror load	ستاره قطبی
load variation	تغییر بار
load variation	نوسان بار
load spread	انتشار نیرو
load spreader	بار پخش کن هواپیما
load switch	کلید بار
load time	زمان بارکردن
load test	ازمایش بار
load test	ازمون بار گذاری
load test	ازمایش با بار خارجی
load reversal	دوره بارگذاری متناوب
load resistance	مقاومت بار
load regulator	رگولاتور بار تنظیم کننده بار
no load speed	سرعت بی باری
no load loss	تلف یا تلفات بی باری
no load current	جریان بی باری
no load condition	حالت بی باری
load sharing	شراکت در بارگذاری
maximum load	بار حداکثر
mission load	بار مبنای عملیاتی
mission load	اماد عملیاتی
maximum load	بار گذاری حداکثر
load point	نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
load regulator	نافم بار
pay load	فرفیت مفید وسیله نقلیه
load voltage	ولتاژ بار
load-bearing	دیوار باربر
variable load	بار متغیر
untimate load	بیشترین نیروئی که هر جزء سازهای بدون شکستن بایدتحمل کند
unitized load	بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
unit load	واحد بار
unbalanced load	بار خارجی نامتوازن
ultimate load	بار نهایی
ultimate load	بار گسیختگی
type load	نوع مهمات هواپیما

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com