English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (1 milliseconds)
English Persian
the champion of liberty مدافع ازادی
the champion of liberty سنگ بسینه زن ازادی
Other Matches
champion پهلوان
champion قهرمان
champion پشتیبانی کردن
champion مبارزه دفاع کردن از
absolute champion قهرمان مطلق شطرنج
Liberty [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
to be at liberty ازاد بودن
at liberty مجاز
liberty اختیار
liberty ازادی
liberty حریت
liberty مرخصی 84 ساعته
liberty اجازه
liberty فاعل مختاری
to set at liberty ازاد کردن
to set at liberty رها کردن
statue of liberty مجسمه ازادی
nurse of liberty پرورشگاه یا مهد ازادی
liberty pole چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
civil liberty ازادی مدنی
dispossess of liberty سلب حریت
liberty man ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
liberty men افراد مرخصی
liberty of conscience ازادی عقیده یا فکر
liberty of the press ازادی مطبوعات
liberty party حزب ازادی
liberty party حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
liberty civil ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
statue of liberty play بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com