Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
English
Persian
the dark continent
افریقا
Other Matches
continent
قاره
the continent
قطعه اروپادربرابر جزایربرطانی
continent
خوددار
continent
پرهیزکار
continent
قاره
continent
اقلیم
It's too dark.
آن خیلی تاریک است.
in the dark
<idiom>
هیچ اطلاعی از چیزی نداشتن
dark
<adj.>
رنگ تیره
It is getting dark.
هواتاریک می شود
to keep dark
پنهان ماندن
in the dark
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
one in the dark
میلهای که پشت میله دیگربماند و دیده نشود
It is getting dark .
هوادارد تاریک می شود
at dark
هنگام شب
dark
تیره کردن تاریک کردن
dark
<adj.>
تیره
at dark
درشب
dark
تاریک
pitch dark
سیاه
pitch dark
قیرگون
pitch dark
تاریک
dark grey
رنگ موشی
dark age
دورهایکههمراهبافقدانفرهنگو پیشرفتهمراهباشد
dark glasses
عینک آفتابی
dark grey
رنگ خاکستری تیره
Try to be home before dark.
سعی کن قبل از تاریک شدن بیایی منزل
A shot in the dark
تیری درتاریکی
dark horse
آب زیر کاه
dark horse
مرموز
dark horse
تودار
dark beige
رنگ کرم یا بژ تیره
dark brown
رنگ قهوه ای تیره
whistle in the dark
<idiom>
سعی درفراموش کردن ترس
shot in the dark
<idiom>
تیری درتاریکی
dark horse
<idiom>
کاندیدی که به سختی مردم بشناسندش
dark secret
راز نهان
We lost our way in the dark.
راهمان راتوی تاریکی گه کردیم
dark burn
خستگی
to grow dark
تاریک شدن
dark current
جریان تاریک
dark coloured
سیاه رنگ
dark bulb
نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
dark blue
سرمه ای
dark blue
ابی سیر
dark adaptation
تطبیق با تاریکی
dark adaptation
عادت کردن به تاریکی
dark adaptation
انطباق با تاریکی
dark fiber
فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fibre
فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark horse
برنده غیرمترقبه
dark lines
خطوط تاریک
dark room
اتلیه
the dark ages
قرون وسطی
Dark Ages
ادوارتاریک
dark hued
سیه فام
dark horses
برنده غیرمترقبه
dark hued
تیره رنگ
dark green
سبزسیر
dark room
تاریکخانه عکاسی
crookes dark space
فضای تاریک هیتورف
anode dark space
فضای تاریک اند
crookes dark space
فضای تاریک کاتد
cathode dark space
فضای تاریک کاتد
aston dark space
فضای تاریک استن
hittorf dark space
فضای تاریک کاتد
dark trace screen
صفحه تصویر تاریک
dark trace tube
لامپ تصویر تاریک
dark line spectrum
طیف خطوط تاریک
electrode dark current
جریان تاریک
In the dark corner of the room .
در گوشه تاریک اطاق
Some children are afraid of the dark.
بعضی بچه ها از تاریکی می ترسند.
I bumped into the table in the dark.
تو تاریکی خوردم به میز
faraday dark space
فضای تاریک فارادی
hittorf dark space
فضای تاریک هیتورف
I am in the dark. Iam not in the picture.
من در جریان نیستم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com